بیماری های متابولیک در افراد مبتلا به آسیب نخاعی

 

 

 

کارشناس صفحه  آموزشی پیشگیری از  بیماریهای متابولیک در افراد آسیب نخاعی

دکتر لاله حاکمی

 

 

   
   

  www.isaarsci.ir

   
         

 

 

 

 

 

   
مقدمه


سالیان دور، نتیجه آسیب نخاعی بلافاصله پس از آسیب و چه پس از سالها تحمل مشقت و درد و رنج، مرگ و میر تلقی می شد. در طی قرن نوزدهم، درمان آسیب نخاعی صورت می گرفت اما نتایج آن عموماً ناامید کننده بود.

 در نیمه اول قرن بیستم، پیشرفت هایی در درمان بیماران مبتلا به آسیب نخاعی به وجود آمد اما همچنان اغلب بیماران در طی مدت چند هفته تا چند ماه از بین می رفتند.

در طی دهه 1960 دیده شد که نتایج مراقبت ها در مراکز تخصصی صدمات نخاعی بسیار بهتر از مراکز عمومی است. متاسفانه در کشور عزیزمان به دنبال جنگ تحمیلی و همچنین حوادث رانندگی آمار مبتلایان به آسیب نخاعی بالااست. صدمات نخاعی بیشتر در افراد جوان جامعه و در مردان رخ می دهد.


طول عمر افراد مبتلا به آسیب نخاعی در طی چند دهه اخیر به طور تدریجی افزایش یافته است اما همچنان طول عمر این بیماران کمتر از افراد طبیعی است. بیماری های دستگاه تنفس به خصوص ذات الریه یکی از علل اصلی مرگ و میر در بیماران محسوب می شود.


از آنجا که ستون استخوانی مهره ها در طی دوره تکامل جنینی بیش از نخاع افزایش طول می یابد، نخاع در محاذات مهره اول تا دوم کمری خاتمه می یابد و قسمت نازک انتهای نخاع به نام مخروط نخاعی خوانده می شود.

بر اساس سطح آسیب، ممکن است بیمار دچار فلج هر چهار اندام یا فلج اندام های تحتانی باشد. بر اساس اینکه آسیب کامل یا ناقص باشد، ممکن است فرد دچار فلج کامل یا ضعف حرکتی باشد.
 

سندروم متابولیک چیست؟


سندروم متابوليك با دور كمر بالا، غلظت بالاي تري گليسريد، غلظت پايين كلسترول خوب،‌ ذرات كوچك LDL (كه بيش تر توانايي ايجاد آتروسكلروز دارند)، فشار خون بالا، مقاومت به انسولين و قند خون بالا مشخص مي شود.
 

با توجه به بی تحرکی و تغییرات ترکیب بدنی به صورت کم شدن عضلات اسکلتی و زیادشدن نسبی چربی های بدن در افراد مبتلا به آسیب نخاعی، یک وضعیت مقاومت به انسولین و افزایش غلظت انسولین خون به وجود می آید. در نتیجه این امر، بیماری های متابولیک در این افراد شیوع بیشتری می یابد.

افزایش غلظت پلاسمایی انسولین در افراد مبتلا به آسیب نخاعی احتمالاً به اختلالات چربی های خون و فشارخون بالا کمک می کند. بیماری های متابولیک شامل قند خون بالا- مقاومت به انسولین- چربی خون بالا- فشارخون بالا- چاقی و اضافه وزن می باشند.

این مجموعه از تغییرات متابولیک الگویی ایجاد خواهد کرد که در آن عوامل خطر قلبی عروقی و سختی سرخرگ ها (آترواسکلروز) و سندروم ایکس شیوع بیشتری می یابد. در بسياري از كشورهاي دنيا از جمله ايران، بيماري هاي قلبي عروقي يك علت اصلي بيماري و مرگ و مير محسوب مي شوند.


شناخت اختلالات متابولیک در افراد مبتلا به آسیب نخاعی به عنوان یکی از اولین قدم های بهبود مراقبت های بالینی ضروری است. کنترل عوامل خطر قابل تغییر وقوع حوادث خطرناک قلبی عروقی را کاهش می دهد.

برای مقابله با سندروم متابولیک می توان از برنامه های ورزشی مثل ارگومتر بازویی کمک گرفت. شرکت در برنامه های ورزشی منظم با صندلی چرخدار نه تنها وضعیت سلامت افراد را تقویت می کند، بلکه در مقابله با ناتوانایی ها نیز کمک کننده است. در حقیقت، استفاده از مداخلات مناسب برای اصلاح مشکلات متابولیک در افراد مبتلا به آسیب نخاعی طول عمر و کیفیت زندگی آن ها را افزایش می دهد.
 

دیابت قندی


یکی از شایع ترین بیماری های متابولیک، دیابت شیرین یا قند خون بالا است. مقاومت به انسولین اصلی ترین عامل بروز دیابت نوع دوم است. غیر از مسائل وراثتی، بی تحرکی، رژیم غذایی نامناسب، چاقی و اضافه وزن از عوامل بروز مقاومت به انسولین محسوب می شوند.

علل دیگر قند خون بالا شامل کمبود یا تاخیر ترشح انسولین از سلول های بتای لوزالمعده، افزایش برون ده کبدی گلوکز می باشند.
 

 

فواید حفظ فعالیت بدنی در افراد مبتلا به قند خون بالا علاوه بر بهبود کنترل قند خون و کاهش هموگلوبین A1cشامل بهبود عملکرد سیستم تنفسی، کاهش عوامل خطر بیماری های قلبی، کاهش چربی بدن، کاهش فشار خون، بهبود پروفیل چربی خون، کاهش اسید اوریک، بهبود کیفیت زندگی و کاهش مرگ و میر می باشد.


افراد مبتلا به دیابت قندی لازم است سالی یک بار معاینه ته چشم داشته باشند تا در صورت بروز رتینوپاتی (اختلال شبکیه) درمان مناسب صورت گیرد.
 

 

 

چربی خون بالا


یکی دیگر از شایع ترین بیماری های متابولیک، چربی خون بالا است. وراثت، بی تحرکی و رژیم غذایی نامناسب از عوامل خطر این اختلال متابولیک محسوب می شود.

كلسترول و تري گليسريد دو نوع از چربي هاي خون هستند. كلسترول يك نوع چربي است كه از غذاهاي چربي كه مي خوريد، در كبد توليد مي شود.

ليپوپروتئين هاي با چگالي پايين كلسترول LDL را حمل مي كنند. ليپوپروتئين هاي با چگالي بالا كلسترول HDL را حمل مي كنند. تري گليسريدها شكل اصلي چربي ذخيره شده در بدن است. به طور كلي،‌هرچه سطح كلسترول با چگالي پايين بالاتر باشد،‌خطر بيشتري براي سلامت فرد دارد.

تكه هاي آتروم مثل توده هاي كوچك چربي است كه در ديواره داخلي رگ هاي خوني تشكيل مي شود كه موجب سختي سرخرگ ها يا آتروسكلروز مي شود و در طول ماه ها يا سال ها، اين تكه هاي آترومايي بزرگ تر و ضخيم تر مي شوند.

هیپرلیپیدمی (چربی خون بالا) كاملاً شايع بوده و به عنوان عامل خطر بيماري هاي قلبي عروقي مثل حملات قلبي و سكته هاي مغزي شناخته شده است.

‌بيماري هاي قلبي عروقي ناشي از آتروما شامل درد قلبي- حمله قلبي- سكته مغزي- حمله گذراي ايسكميك كه گاهي سكته خفيف ناميده مي شود- و بيماري عروق محيطي است. در همه موارد هيپرليپيدمي (ارثي و غير ارثي) شيوع سختي سرخرگ ها (آتروسكلروز) و بيماري عروق كرونر افزايش مي يابد.


هيپرليپيدمي معمولاً در طي غربالگري روتين و هنگامي كه پزشك در حال ارزيابي عوامل خطر براي حمله قلبي يا سكته مغزي است شناسايي مي شود. معمولاً تشخيص با گرفتن نمونه خوني در وضعيت 12 ساعت ناشتايي شبانه گذاشته مي شود.

 

مقادیر زیر مطلوب محسوب می شوند:

كلسترول توتال Total cholesterol (TC) – برابر يا كمتر از 200 ميليگرم در دسي ليتر
كلسترول با چگالي پايين LDL – برابر يا كمتر از 130 ميليگرم در دسي ليتر (به طور ايده آل كم تر از 100 ميليگرم در دسي ليتر)
كلسترول با چگالي بالا HDL – برابر يا بيشتر از 40 ميليگرم در دسي ليتر

 


نسبت كلسترول توتال به كلسترول با چگالي بالا 5/4 يا كمتر از آن. يعني كلسترول توتال خود را تقسيم بر كلسترول با چگالي بالا كنيد.

اين امر خاطر نشان مي كند كه به ازاي هر مقدار كلسترول توتال،‌هر چه كلسترول با چگالي بالا بيشتر باشد بهتر است.

تري گليسريدها TGs – برابر يا كمتر از 150 ميليگرم در دسي ليتر
 

آسیب سمپاتیکی


سیستم عصبی خودکار تحت کنترل مراکز بالاتر از نخاع است. در نتیجه آسیب نخاعی می تواند عملکرد آن را مختل کند. بلافاصله پس از آسیب نخاعی، تون سمپاتیک به طور کامل از بین می رود و موجب افت فشار خون، کاهش تعداد ضربان قلب، و بالا رفتن درجه حرارت بدن می شود.

برای درمان افت فشارخون وضعیتی می توان از جوراب های الاستیک، هیدراتاسیون کافی، بالابردن تدریجی سر تخت، قرص نمک، میدودرین یا فلودروکورتیزون استفاده کرد.

به علت اثر پاراسمپاتیکی بدون مقابله، برادیکاردی در تقریباً همه افراد مبتلا به آسیب سطوح بالای نخاعی دیده می شود. برادیکاردی در آسیب نخاعی حاد باید مورد پایش قرار گیرد اما معمولاً تا زمانی که برادیکاردی شدید نباشد (یعنی کم تر از 40 ضربه در دقیقه نباشد) یا همراه با بلوک سینوسی نباشد، نیازی به درمان اختصاصی ندارد.

دیس رفلکسی خودکار سندرومی است که افراد دچار آسیب نخاعی سطح T6 و بالاتر را که بالای محل خروج احشایی های اصلی است مبتلا می سازد. درمان دیس رفلکسی خودکار حاد باید در اسرع وقت صورت گیرد زیرا می تواند تهدید کننده حیات باشد.

 

فشارخون بالا


اما نتیجه بسیار شایع آسیب نخاعی و بی تحرکی در افراد مبتلا به آسیب نخاعی در درازمدت بیماری فشارخون بالا یا هیپرتانسیون خواهد بود. فشار خون بالا یکی از عوامل خطر شناخته شده سختی سرخرگ ها می باشد. هر چه فشار خون بالاتر باشد، این خطر بیش تر است.
 

 

 

فشار خون بالا ممکن است فقط به صورت پرفشاری خون سیستولیک، پرفشاری خون دیاستولیک یا هر دو ظاهر گردد. با توجه به بی تحرکی، مصرف مسکن های غیر استروئیدی، داروهای ضد افسردگی، داروهایی که به منظور تسکین دردهای نوروپاتیک استفاده می شوند و کمبود ویتامین دی ،  شیوع بیماری پرفشاری خون افراد مبتلا به آسیب نخاعی بیش تر است.

فشار خون بالا در افراد دیابتی، دارای سابقه خانوادگی مثبت، دارای اضافه وزن، افرادی که نمک زیاد می خورند، افرادی که میوه و سبزی کم مصرف می کنند، قهوه یا نوشیدنی های حاوی کافئین زیاد مصرف می کنند، فعالیت بدنی کمی دارند، چربی خون بالا دارند، شخصیت پرخاشگر یا عجول دارند، یا دچار کمبود ویتامین دی هستند شایع تر از جمعیت عادی است.

برای تشخیص هیپرتانسیون فشار خون باید در وضعیت استراحت و در چند نوبت اندازه گیری گردد. با توجه به اینکه فشارخون بالا معمولاً علامتی ایجاد نمی کند، اندازه گیری آن به شکل دوره ای توصیه می شود.
 

 

علیرغم اینکه فشار خون بالا معمولاً بی علامت است، از عوامل خطر بیماری عروق کرونری، نارسایی قلبی، مرگ ناگهانی قلبی، سکته مغزی، خونریزی داخل مغزی و نارسایی کلیوی محسوب می شود. کنترل فشار خون، تا حد زیادی در پیشگیری از مشکلات گفته شده کمک کننده است.

سختی سرخرگ ها

 

 

بیماری آترواسکلروز – سختی سرخرگ ها – یا تصلب شرائین نتیجه اختلالات متابولیکی است که در بالا به آن اشاره شد. عوامل خطر این بیماری شامل قند خون بالا، فشار خون بالا، سطح بالای کلسترول با چگالی پایین، تری گلیسرید بالا، سطح پایین کلسترول با چگالی بالا، سیگار، چاقی، دور کمر بالا می باشند.

 بیماری آتروسکلروز یک بیماری سیستمیک است که می تواند عروق مغزی، قلبی، عروق محیطی اندام ها، عروق کلیوی را درگیر کند و موجب سکته های مغزی، بیماری عروق کرونر و سکته های قلبی، نارسایی خونرسانی در اندام ها و قطع عضو و فشار خون بالا می شود.

بیماری آتروسکلروز یک علت اصلی مرگ و میر، بیماری زایی و ناتوانی در جامعه محسوب می شود. ثابت شده است که کنترل اختلالات متابولیک و عوامل خطر بیماری در سطوح پیشگیری سطح اول (قبل از بروز بیماری) پیشگیری سطح دوم (بعد از شروع بیماری به منظور درمان بیماری و پیشگیری از بروز عوارض) و پیشگیری سطح سوم (به منظور توانبخشی بیمار و درمان عوارض) کمک کننده است.

 

 

نداشتن فعالیت جسمانی مناسب و منظم یکی از عوامل خطر شناخته شده بیماری آترواسکلروز است. در کشور ما نیز متاسفانه 9/88 درصد از افراد میانسال جامعه ما از نداشتن فعالیت بدنی مناسب رنج می برند.

در یک مطالعه که توسط حتمی و همکاران برروی سه هزار ایرانی با متوسط سن 23/36 سال، 3/6 درصد افراد دیابتی، 6/21 درصد سیگاری، 15% دارای سابقه خانوادگی، 61 درصد دارای کلسترول بیش از 200 میلی گرم بر دسی لیتر، 32 درصد تری گلیسرید بالاتر از 200 میلی گرم بر دسی لیتر، 5/47 درصد کلسترول بد بالاتر از 130 میلی گرم بر دسی لیتر، 4/5 درصد کلسترول خوب کم تر از 35 میلی گرم بر دسی لیتر، 7/13 درصد فشار خون سیستولیک بالاتر از 140 میلی متر جیوه، 1/9 درصد فشار خون دیاستولیک بالاتر از 90 میلی متر جیوه و 87 درصد بی تحرکی فیزیکی داشته اند.

 بدیهی است که شیوع عوامل خطر در افراد دچار آسیب نخاعی به مراتب بیش تر است. در مطالعه دیگری که توسط اورئی و همکاران انجام شد، شیوع عوامل خطر به ترتیب زیر بود: فشار خون بالا 3/31 درصد، فشار خون ایزوله سیستولیک بالا 28 درصد، سیگار 3/13 درصد، کلسترول توتال مرزی 4/27 درصد، کلسترول با چگالی پایین مرزی 4/28 درصد، سطوح بالای کلسترول با چگالی پایین 2/21 درصد، سطوح پایین کلسترول با چگالی بالا 8/5 درصد، غلظت نسبتاً بالای تری گلیسریدها 7/4 درصد، دیابت شیرین 2/9 درصد، اضافه وزن 8/39 درصد، چاقی 4/23 درصد، و بی تحرکی فیزیکی 9/88 درصد.

پوکی استخوان


یکی از شایعترین اختلالات متابولیک و شایعترین بیماری متابولیک استخوان ها پوکی استخوان است. مطالعات همه گیرشناسی در ایران نشان داده اند که تقریباً 70 درصد بانوان بعد از سن یائسگی و نیمی از مردان بالاتر از سن 50 سال دچار پوکی یا کمبود تراکم استخوانی هستند (استئوپوروز و استئوپنی).


ورزش های متحمل وزن، دریافت کافی کلسیم و ویتامین دی در دستیابی و حفظ تراکم استخوان نقش اصلی دارند. بر این اساس و با توجه به بی تحرکی و ناتوانی بیمار دچار ضایعه نخاعی در تحمل وزن، تراکم استخوان در
افراد دچار آسیب  نخاعی پاراپلژیک بالاخص در لگن و گردن استخوان ران به شدت کاهش می یابد. در افراد تتراپلژیک تراکم استخوان در اندام های فوقانی هم به شدت کاهش می یابد.
 

 

از دست رفتن استخوان در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی در طول زمان استمرار می یابد. علاوه بر بی تحرکی طولانی مدت، علل دیگری همچون تغییرات نامطلوب هورمونی شامل کاهش هورمون های آنابولیک یا کمبود ویتامین دی و هیپرپاراتیروئیدیسم ثانویه در بروز این وضعیت در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی نقش دارند.


از دیگر عوامل موثر بر تراکم استخوانی مطلوب، مصرف چای و پروتئین سویا، سطح روی سرم، بالاتر بودن توده عضلانی و بالاتر بودن سطح تحصیلات است. بدیهی است که افراد مبتلا به ضایعه نخاعی دچار کاهش توده عضلانی به علت بی تحرکی و آتروفی ناشی از عدم استفاده از عضو هستند.


از سوی دیگر، سیگار، سابقه سنگ کلیه، مصرف نوشابه های گازدار و شیرین، کمبود اسید فولیک و در نتیجه افزایش غلظت هموسیستئین سرم، دیابت، پرکاری تیروئید، تالاسمی، همودیالیز، هیپرپاراتیروئیدی و مصرف گلوکوکورتیکوئیدها با تراکم استخوان نامطلوب ارتباط دارند.

مصرف طولانی مدت گلوکوکورتیکوئیدها توسط بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی و وابستگی به این مواد اتفاق غیرشایعی نیست. این امر خود می تواند در تراکم استخوانی این افراد تاثیر بسیار نامطلوبی داشته باشد.
 

 

پوکی استخوان فرد را مستعد شکستگی استخوان می نماید. شواهد قوی وجود دارد که انجام تمرینات ورزشی متحمل وزن حتی در زمان نوجوانی و قبل از بروز آسیب نخاعی، احتمال شکستگی را در سال های آتی کاهش میدهد. شکستگی استخوان یکی از علل مهم بیماری و مرگ و میر محسوب می شود.

بر خلاف جامعه عادی، شایع ترین محل شکستگی در مبتلایان به آسیب نخاعی، استخوان های اطراف زانو محسوب می شود.


به
افراد آسیب نخاعی  عزیز توصیه می شود که علاوه بر مصرف کافی لبنیات و دریافت کافی ویتامین دی درصورت امکان از ویلچر ایستا در طول روز استفاده کنند زیرا تحمل وزن برای تشکیل و حفظ تراکم استخوانی ضروری است.

در حقیقت بدون تحمل وزن، بهترین رژیم غذایی و درمان های دارویی هم نمی توانند تراکم استخوان را به طور قابل توجهی بهبود دهند. معمولاً سعی می شود که اسپاسم در بیماران مبتلا به قطع نخاع به طور کامل از بین برده نشود زیرا اسپاسم در حد متوسط (و نه در حدی که موجب اذیت بیمار شود) برای توان فرد آسیب نخاعی  در ایستادن با کمک تجهیزاتی مثل ویلچر ایستا مفید است.
 

 

اختلالات غدد درون ریز


شواهدی وجود دارد که غلظت پلاسمایی هورمون های آنابولیک درونزاد در گروهی از بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی پایین تر از حد طبیعی است.

کم شدن غلظت پلاسمایی تستوسترون و هورمون رشد/ فاکتور رشد شبه انسولینی 1 ممکن است تغییرات چربی و ترکیب بدنی را تشدید کند، تحمل به ورزش را کاهش دهد و بر روی کیفیت زندگی اثرات نامطلوبی داشته باشد.


به علاوه کم شدن سطح پلاسمایی هورمون جنسی از یک طرف و اختلالات نورولوژیک ناشی از آسیب نخاعی و مشکلات روانشناختی در بیماران مبتلا از سوی دیگر در بروز اختلالات سکسوال نقش عمده ای دارد.

مصرف طولانی مدت گلوکوکورتیکوئیدها به شکل نسبتاً شایعی در بیماران مبتلا به ضایعه نخاعی دیده می شود. بعضی  از جانبازان نخاعی  کشورمان علاوه بر ضایعه نخاعی تحت حملات شیمیایی هم قرار داشته اند. گاه این دسته از داروها به منظور کنترل علائم بیماری مزمن ریوی تجویز می شود. با توجه به شیوع مصرف سیگار در افراد مبتلا به ضایعه نخاعی، بیماری مزمن ریوی شیوع می یابد. در بسیاری از موارد، مصرف گلوکوکورتیکوئید در جانبازان  به این علت صورت می گیرد. متاسفانه این دسته از مواد گاهی به منظور کاهش درد در این دسته از بیماران تجویز می شود. بدیهی است که گلوکوکورتیکوئیدها داروی درد محسوب نمی شود. علت مصرف هر چه باشد، موجب سرکوب محور هیپوفیز- فوق کلیه خواهد شد.
 

 

تغییرات سرمی در سطح هورمون های تیروئیدی در افراد مبتلا به ضایعه حاد و مزمن نخاعی شبیه وضعیت یوتیروئیدی با سطح T3 پایین گزارش شده است. همچنین در ضایعه نخاعی مزمن ممکن است سطح T3 سرم پایین و سطح rT3 افزایش یافته باشد.

کمبودهای ویتامینی


ویتامین ها موادی هستند که در پروسه های متابولیک کمک کننده می باشند. بسیاری از کمبودهای ویتامینی در
افراد نخاعی شایع تر از جامعه عادی است که نیاز به اصلاح این کمبودها تحت نظر پزشک و کارشناس تغذیه وجود دارد. لازم به ذکر است که مصرف بیش از اندازه و نیاز مواد مکمل و ویتامین ها در بسیاری از موارد موجب مسمومیت می گردد بنابراین مصرف آن ها به شکل خودسرانه توصیه نمی شود.


کمبود ویتامین دی یک مشکل شایع محسوب می شود. در یک مطالعه در تهران نشان داده شد که دست کم 80 درصد جامعه مبتلا به کمبود یا فقر ویتامین دی هستند. از سوی دیگر، کمبود ویتامین دی شایع ترین علت هیپرپاراتیروئیدی ثانویه محسوب می شود. کمبود یا فقر ویتامین دی در مبتلایان به ضایعه نخاعی شیوع بیش تری دارد.

 

 

شیوه زندگی آپارتمان نشینی یکی از عوامل شیوع آن است. بسیاری از افراد نخاعی به علت محدودیت حرکتی که دارند کم تر از منزل خارج می شوند و مواجهه آن ها با نور آفتاب کم تر است. به علاوه مصرف داروهای ضد تشنج که می توانند متابولیسم و تخریب ویتامین دی را در بدن افزایش دهند، در افذاد نخاعی  شیوع بیش تری دارد و یکی از عوامل سطح پایین ویتامین دی در آنان  محسوب می شود.

کمبود ویتامین دی علاوه بر کاهش تراکم استخوان موجب هیپرپاراتیروئیدیسم ثانویه و اختلال در تعادل کلسیم موجب اشکال در پروسه انقباض عضلانی، ضعف و دردهای عضلانی می شود.


بسیاری از
افراد نخاعی  مصرف کننده داروهای متعدد و در کنار آن ها مهارکننده های پمپ پروتئینی به منظور محافظت از معده هستند. مصرف مهار کننده های پمپ های پروتئینی می تواند در جذب ویتامین ب 12 از دستگاه گوارش اختلال ایجاد کند.

 به علاوه بسیاری از افراد نخاعی  به علت دیابت یا به منظور کنترل وزن از متفورمین استفاده می کنند. تخمین زده می شود که سطح ویتامین ب 12 در مصرف کنندگان متفورمین 30 درصد کم تر از جامعه عادی است. کمبود ویتامین ب 12 علاوه بر کم خونی و اختلال حافظه موجب تشدید دردهای مزمن می گردد.

توصیه هایی برای پیشگیری و کنترل بیماری های متابولیک


1. تغيير از يك رژيم غذايي غيرسالم به نوع سالم.
2. حد اقل 5 وعده و به طور ايده آل 7 تا 9 وعده انواع ميوه جات و سبزيجات در روز.
3. حجم اصلي بيشتر وعده هاي غذايي بايد غذاهاي نشاسته اي (مثل غلات، نان كامل، سيب زميني، برنج، ماكاروني) همراه ميوه و سبزيجات باشد.
4. پرهیز از مصرف غذاي چرب مثل گوشت هاي چرب،‌پنير،‌شير پرچرب، غذاهاي سرخ شده،‌كره و مواد مشابه.
5. گنجاندن ‌2 تا 3 وعده ماهي را در برنامه هفتگي.
6. محدود کردن مصرف نمک.
7. استفاده از گوشت سفید به جای گوشت قرمز.
8. استفاده از روغن های گیاهی مایع به جای روغن های جامد و حیوانی.
9. درصورت تجویز پزشک، مصرف منظم دارو.
10. پرهیز از استعمال سیگار و مواد دخانی مثل قلیان.
11. حفظ وزن و دور کمر در حد مطلوب.
12. انجام فعاليت منظم ورزشي موجب بهبود روانشناختی و تغییرات مطلوب متابولیک مثل کنترل قند خون، کاهش تری گلیسریدها و لیپوپروتئین با چگالی پایین (کلسترول بد) و افزایش لیپوپروتئین با چگالی بالا (کلسترول خوب)، کاهش فشارخون، بهبود تراکم استخوانی، کاهش موارد سقوط و حفظ وزن و دور کمر در حد مطلوب می شود.
13. در صورت امکان استفاده از ویلچر ایستا.

 

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                   بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved

 

 

webs counters