اغلب گفته می شود يکی از
مشکلات مهم در مورد غلبه کردن برناتوانی، آن است که
فرد به طور ناگهانی با تمام قوای بدنی، اعتقادات ،
نگرشها و برداشتهای نادرست در آن (ناتوانی ) محصور
شود.
تصور يا نگرش اوليه ، هميشه
دقيق نيست و ممکن است در طول زمان تغيير کند، اغلب تصورات
غلط، باعث ترسها و نگرانيهای ما را در مورد آينده شکل می
دهد .
اين مهم است که نگرشهای خود
را مورد رسيدگی قرار داده و در باره آنها با کسانی که به
شما نزديک هستند صحبت نماييد.
برخوردها و نگرشها در طول
زمان به همراه اطلاعات و شناخت تغيير می کنند . شايد شما
از تغييراتی که ر که در نگرش خود نسبت به زندگی پیدا
نموده اید تعجب نماييد. از طرفی ممکن است بر روی
عقايد و باورهای گمراه کننده ديگران در مورد شناخت
ناتوانی، تاثير گذاشته باشيد.
فرآيند سازگاری تاثير شايانی
از نگرش فيلسوفانه و منطقی فرد نسبت به زندگی دارد. برخی
از مردم نگرش قابل انعطافی دارند و کارهای خود را به موقع
انجام می دهند و بعضی ترجيح می دهند تصميم گيری خود را به
فردا موکول نمايند.
هر کدام روش شما باشد مهم
است زيرا طالب آن هستيد بنابراين انتظار واقعی از خود
داشته باشيد و پيشرفتی را که در مراحل دشوار کسب نموده ايد
هرگز فراموش نکنيد.
در نظر داشته باشيد که هيچ
کس چنين آسيبی را انتخاب نکرده، اما آنهايی که سالهای
متمادی با چنين ضايعه ای زندگی کرده اند ويژگی مثبتی را
گزارش می کنند.
و همه آنچه
که برای شما مهم است شويد.
ب ) ارتباطات :
زماني که فردی دچار آسيب
نخاعی می شود افراديکه به او نزديک هستند از نظر هيجانی و
احساسی به همان نسبت دچار غم و اندوه - عجز و درماندگی و
ترس می گردند. به محض اينکه شخص شروع به برقرار نمودن
ارتباط می کند اطرافيان هم روند سازگاری را طی خواهند
نمود.
واکنش نزديکان ممکن است
کاملا" با عکس العمل فرد آسيب ديده متفاوت باشد. گاهی
اوقات او عکس العمل آنها را متوجه نمی شود.
آنچه که در اين زمان برای
شخص اهميت دارد اين است که در مورد ارتباطات خود ( نظير
چگونه ديگران عمل می کنند و چگونه با او ارتباط برقرار می
نمايند ) فکر کند.
تفکر در مورد مسائل استرس زا
بر چگونگی روابط ، در آينده تاثير خواهد گذاشت. در اين جا
راه حلی به فرد آسيب ديده ارائه می گردد تا بر موقعيت فعلی
خود غلبه کند و دچار دردسر نشود.
در اين زمان ارتباط موثر
مهمترين مهارت برای توسعه روابط است. اگر روابط شما قبل از
آسيب ، مطمئن و محکم باشد بعد از آن هم تغييری نخواهد کرد.
البته شرايط بايد مورد توجه
و بررسی قرار گيرد. استرس حتی می تواند بهترين ارتباطات را
هم تحت تاثير قرار دهد.
صحبت کردن با يکديگر را حتی
در مورد احساساتی که بازگو کردن آن دشوار است ياد بگيريد و
به افرادی که می توانند در تقويت روابط به شما کمک کنند
اعتماد نماييد.
برای شما سئوالات بسياری پيش
خواهد آمد. ترسها و نگرانی هايی که نياز داريد در باره
آنها با ديگران بخصوص همسر و شريک زندگی خود صحبت نماييد.
مددکار اجتماعی شما می تواند
در مدتی که در بيمارستان بستری هستيد جلسات مشاوره را
بصورت انفرادی يا با همسرتان ترتيب دهد.
×
در اينجا رهنمودهايست که به شما توصيه می کند، چگونه از
ديگران کمک بگيريد:
-
ياد بگيريد در باره
احساسات خود صحبت نماييد. اگر مردم مجبور به فکر خوانی
شوند معمولا" اشتباه می کنند. آنها آنچه شما فکر و
احساس می نماييد نخواهند فهميد مگر اينکه خودتان به
آنها بگوييد.
-
در مورد ترسها و
اميدهايتان با اطرافيان صحبت کنيد آنها می توانند با
شما همدردی نمايند.
-
در بيان احتياجات خود
جرات داشته باشيد ( نه خواهش کنيد نه پرخاش ) به
اطرافيان بکوييد که چگونه و چطور مايليد از آنها کمک
بگيريد. اگر خانواده و دوستان بيش از حد به شما کمک می
کنند با آنها صحبت نماييد. اجازه دهيد آنها احساس شما
را در مورد اينکه "چرا ترجيح می دهيد بيش از حد کمک
نخواهيد " بدانند.
-
از کسانی که دوستشان
داريد قدردانی نماييد و به آنها ابراز علاقه و عشق
کنيد. ( اين برای شروع، مرحله خوبی است ) .
-
با توجه به اينکه صحبت
کردن در باره چيزهايی که واقعا" اهميت دارند مشکل است
ولی بخاطر داشته باشيد که احساسات خود را پنهان نکنيد
و برای خانواده و دوستان فرد قوی باشيد.
-
اگر مشکلی داريد که به
تنهايی نمی توانيد آنرا حل کنيد نگران نباشيد و از
ديگران بخواهيد به شما کمک نمايند. ارتباطات در زندگی
هر شخص ( چه توانمند چه ناتوان ) تغييراتی بوجود می
آورد بعنوان يک فرد ضايعه نخاعی، شما در ارتباطات خود
تجارب چالش انگيزی بدست می آوريد که منجر به رشد
بالقوه شما می شود.
ج ) روش مراقبت از فرزندان :
يک فرد ضايعه نخاعی نياز
دارد تغييرات زيادی در زندگی خانوادگی و وضعيت خانه بوجود
آورد.
همان طور که نقشه می کشيد
تغييراتی را که لازمه اين نوع زندگی است با نيازهای خود
مطابق سازيد فراموش نکنيد که فرزند شما هم شامل اين مرحله
از تغييرات می شود.
-
اگر در بيمارستان بستری
هستيد، مهم است که فرزندتان بداند چرا دور از خانه بسر
می بريد.
-
او بايد بطور مرتب شما
را ملاقات کند. اگر بعلت بعد مسافت نمی تواند شما را
ببيند می توانيد تلفنی با هم تماس برقرار کنيد. اين
اطمينان و خاطر جمعی برای او اهميت دارد.
-
درک و فهم بچه ها در
سنين مختلف متفاوت است معنی و مفهوم آسيب نخاعی و
عوارض آن را آنطوريکه آنها می فهمند توضيح دهيد. اگر
شما نياز داريد بدانيد چگونه با فرزند خود صحبت نماييد
مددکار اجتماعی می تواند در اين زمينه راهنمای شما
باشد.
-
والدينی که اخيرا" آسيب
ديده اند گاهی اوقات نگران اين امر هستند که آيا می
توانند مسئوليت خود را نسبت به فرزند خويش ادامه دهند.
-
اگر احساس افسردگی و
نوميدی را بعنوان قسمتی از فرآیند سازگاری تجربه کرده
ايد ممکن است نسبت به قدرت خود در مراقبت از فرزندان
دچار ترديد شويد.
-
اکثر بچه ها خيلی سريع
با محيط اطراف خود سازگار می شوند آنها از طريق نشانه
ها و علائم پيرامون خود می فهمند که چگونه عکس العمل
نشان دهند. بنابراين با آنها بطور علنی و آشکارا صحبت
نماييد.
-
ديدارهای خانوادگی به
شما کمک می کند تا رابطه خود را با فرزندان محفوظ
نگهداريد.
-
شما و فرزندتان برای
سازگاری با تغييرات فيزيکی ( جسمی ) نياز به زمان
خواهيد داشت. بهر حال درک اين مطلب که عوارض اين ضايعه
نبايد در قدرت رابطه شما تاثير بگذارد بسيار مهم است.
-
تحقيقات نشان می دهد
بچه هايی که پدر يا مادرشان دارای ضايعه نخاعی هستند
در رشد اجتماعی و عاطفی تفاوتی با ساير بچه ها که
والدين آنها سالم هستند ندارند.
پيشنهادات مفيد :
-
فرزند شما جزئی از
برنامه توانبخشی شماست - در طی دوران بيمارستان و
پايان هفته او را ملاقات کنيد.
-
ترتيبی دهيد که فرزند
شما فاميل را در موقعيتهای مختلف ملاقات کند. به او
فرصت دهيد تا با ساير کودکان صحبت و بازی نمايد.
-
اگر فرزندتان به اندازه
کافی بزرگ شده است به او اجازه دهيد در نشستهای
خانوادگی و دوره های آموزشی شرکت کند.
-
پس از دوران بيمارستان و
بازگشت به خانه در مورد وضعيت خود با فرزندتان صحبت
نماييد.
-
صبور باشيد، مدت زمان
زيادی برای سازگاری او لازم است.
-
موفقيت بيشتر باعث
سازگاری بيشتر شما می شود و اين امر برای فرزندان مفيد
خواهد بود. بچه ها والدين خود را به عنوان الگو انتخاب
می کنند. يک برخورد مثبت و مناسب طيف وسيعی را در
زندگی آنها بوجود خواهد آورد .
تصميم برای بچه دار شدن :
زنانی که آسيب نخاعی ديده
اند، تغييری در قدرت باروريشان بوجود نمی آيد. بعبارت ديگر
برای مردان عمل جنسی پيچيده تر و مشکل تر است . شايد شما
بعنوان اولين قدم تمايل داشته باشيد قابليت جسمی خود را در
رابطه با بچه دار شدن بررسی نماييد. بنابراين بهتر است
ابتدابا يک متخصص آسيب نخاعی مشورت کنيد. از طرفی ممکن است
علاقه مند باشيد با مددکار اجتماعی خود در اين باره صحبت
نماييد. در اين صورت می توانيد از دوره های آموزشی که برای
شما برگزار می شود استفاده کنيد.
اگر متوجه شديد که از نظر
فيزيکی و جسمی قادر به بچه دار شدن نيستيد می توانيد از
روشهايی که اخيرا" برای باروری بکار برده می
شود و يا فرزند خواندگی استفاده نماييد. يک درمانگر حرفه
ای می تواند در عملکرد جسمی و پرستاری فرزند به شما کمک
کند.
د ) مديريت استرس " کنترل
فشار روانی "
Stress management
(( ما همه در مورد
استرس صحبت می کنيم ولی استرس چيست ؟ ))
تنش در مقابل تغييرات زندگی
يک عکس العمل طبيعی و لازم است.
ما همه استرس و فشار روانی
را به عنوان یک بخش عادي در زندگی تجربه کرده ايم .
تنش ( استرس ) به ما کمک می
کند تا مشکلاتی را که زندگی در مسير ما قرار می دهد حل
کنيم .
تنش زمانی مشکل برانگيز می
شود که واکنش جسمی - عاطفی و روانی ايجاد کند و اثرات آن
باقی بماند.
فشار روانی و تنش، زمانی
اتفاق می افتد که ما احساس عجز و درماندگی در موقعيتی کنيم
، زمانيکه مسائل متعددی برای ما اتفاق می افتد و يا
زمانيکه راههای ما برای بر طرف نمودن استرس ( تنش ) بی
نتيجه باشد.
در اين گونه مواقع درنگ کنيد
و موقعيت خود را دوباره ارزيابی نماييد.
اين مهم است که در مورد
کنترل تنش خود با يک متخصص مشورت کنيد.
بعلاوه مددکار اجتماعی می
تواند در باره حل مسائل به شما کمک نمايد.
اگر چه هيچکس قادر نيست
استرس يا فشار روانی را از زندگی شما حذف کند با اين وجود
راههايی هست که برخورد تنش را کم می کند و می تواند بر روی
سلامتی و احساس شما اثر خوبی داشته باشد.
افرادی که آسيب نخاعی ديده
اند انواع موقعيت ها را که منجر به فشار روانی شده است
تجربه کرده اند. نياز اوليه به توانبخشی - ساماندهی
ارتباطات - برخورد روزانه با ناکامی و سازگاری با تغييرات
.
در اين بخش ما تدابير متعدد
و سودمندی را ارائه می دهيم تا در کنترل موقعيتهای جديد به
شما کمک کند. بهر حال اين تدابير وقتی اثر بخش است که شما
بطور قطع از آنها استفاده کنيد و مانند بسياری از کارهای
ديگر آنها را تمرين نماييد.
آراميدگی يا
تمدد اعصاب Relaxation :
يکی از روشهای معمول و مورد
استفاده برای کنترل تنش دستيابی به آرامش است.
- راههای مختلفی برای
دستيابی به آرامش وجود دارد ولی مطمئن ترين راه اين است که
شما با تجربه کردن و سنجيدن راهی را که از هر نظر بهتر است
انتخاب نماييد.
گاهی اوقات افراد پس از
اينکه روشهای دستيابی به آرامش را ياد گرفتند از اينکه
مجددا" کنترل خود را از دست دهند دچار ترس می شوند ولی در
واقع تمرين برای دستيابی به آرامش کنترل شخص را علی رغم
ترسهايش بالا می برد.
تمرين برای دستيابی به آرامش
به ما اين امکان را می دهد تا با وقفه ای که در وضعيت و
موقعيت ما پيش می آيد دوباره شرايط جسمانی، روانی و احساسی
خودمان را بازسازی کنيم و اين امر بوسيله تماشا کردن
تلويزيون- گوش دادن به موسيقی- گذراندن وقت با دوستان -
سکوت - گذاشتن وقت برای خودمان و يا تمرين روشهای مخصوص
انجام می گيرد.
زمانيکه ذهن شما درگير ساير
افکار پراکنده است تصوير سازی ذهنی ميتواند برای آرامش
فکر، مورد استفاده قرار گيرد.
تصورات و افکار می توانند
مانند سدی در مقابل افکار مزاحم و رنج آور ايستادگی کنند.
ياد گيری کنترل افکار مستلزم
دانستن اطلاعاتی است که نياز داريد در مورد آنها فکر کنيد
و از آن دانسته ها برای آرامش فکر استفاده نماييد.
از همه حواس خود، در ذهن
استفاده کنيد، ( بينايی ، شنوايی، چشايی، لامسه و بويايی )
تصوير سازی ذهنی متعددی وجود دارد که می توانيد بصورت
واقعی يا تخيلی از آن بهره مند شويد موردی را که به عنوان
بهترين است انتخاب کنيد.
بطور مثال : چشم های
خود را ببنيد و نفس عميقی بکشيد، بطور آهسته و عميق نفس
خود را خارج کنيد. برای يک لحظه حواس را بر روی نفسهای خود
متمرکز نماييد اجازه دهيد تنفس شما نرم و منظم شود.
احساس می کنيد که نگرانی و
تنش با هر نفس، شما را ترک می کند.
تصور کنيد، زير درخت نخلی در
يک جزيره گرمسيری، آرام و راحت دراز کشيده ايد گرما و بوی
رطوبت دريا را احساس کنيد. به امواجی که به آرامی به ساحل
می خورند گوش دهيد صدای پرندگان ، آسمان آبی و ابر سفيدی
که در امتداد افق در حرکت است، شما احساس آرامش و راحتی می
کنيد . هر قدر که مايل باشيد می توانيد در اين تجسم
بمانيد.
(( حال تصوير مطلوب خود را
پيدا و آنرا تمرين نماييد )) .
آرامش سريع :
موقعيکه به آرامش نياز داريد
بی درنگ از آن استفاده کنيد.
- قدم اول: ابتدا در مورد
ماهيچه های صورت خود اقدام کنيد اگر آنها منقبض و محکم
هستند به آرامی ماهيچه های صورت را شل کنيد و دندانها را
به هم فشار ندهيد.
- قدم دوم : تنفس خود را کند
و آهسته کنيد نفس عميقی بکشيد تا سه بشماريد و نفس خود را
عميقا" خارج نماييد. دوباره تا سه بشماريد و اين کار را
ادامه دهيد تا آنجا که تنفس شما ملايم و آرام شود و احساس
آرامش کنيد.
انحراف توجه :
قبل از وقوع هر موقعيت تنش
زا ، توجه خود را از آنچه که ممکن است در بدن و فکر شما
اتفاق افتد و شما را نگران سازد منحرف نماييد بطور مثال:
تلويزيون تماشا کنيد ، با فردی صحبت نماييد، تمرين دستيابی
به آرامش را انجام دهيد. به ديگران کمک و يا ورزش کنيد.
کنار آمدن با افکار تنش زا :
افکار نقش قابل توجهی در
احساسات و توانايی ما دارند. برای مبارزه با افکار منفی و
تغيير آن بايد وقت زيادی را صرف يادگيری نماييم.
ليست زير نمونه ای از افکار
مثبت است که قدرت ما را در اداره کردن موقعيت ها بهبود می
بخشد.
×
من اين کار را قبلا" انجام داده ام.
×
اين بهترين موقعيت برای مشخص نمودن برنامه است.
×به
آنچه که می خواهم انجام دهم تمرکز دارم.
×شرم
و خجالت نمی تواند به من صدمه ای زند و يا اشتباهی مرتکب
شوم بدترين موقعيتها اتفاق افتاده و من از پس آن برآمده
ام.
×هيچ
جای نگرانی و ترس نيست.
×
آنچه ديگران فکر می کنند اهميتی ندارد.
×من
مواظب خودم خواهم بود.
×من
يک راه حل برای اين مشکل دارم.
×
چقدر می ترسم؟ به محض اينکه آرامش خود را بدست آورم ترسم
کم ميشود.
×
تمرکز بر تنفس
×
چقدر لذت بخش خواهد بود وقتيکه در اين مبارزه موفق شوم.
×من
از پس آن برآمدم و حالا احساس خوبی دارم.
×موقعيت
من بهتر شد.
×حالا
می توانم احساس آرامش کنم .
×مشکلات
ديگر نمی تواند مرا از پا در آورد.
×امروز
با موفقيت کارها را انجام دادم ، فردا هم می توانم کارها
را همينطور انجام دهم .
مديريت زمان :
مديريت زمان يکی از راههای
مهم برای دستيابی به آرامش است . :
هنگاميکه بيمارستان را ترک
می کنيد، کسی از اعضای بيمارستان با شما نيست تا در
فعاليتهای زمان بندی شده کمکتان نمايد.
اين ضروری و مهم است که
مهارتها را در برنامه روزانه خود قرار دهيد.
می توان گفت زمان يک دوره بی
پايان از تصميمات کوچک و بزرگ است که بتدريج شکل زندگی را
تغيير می دهد.
تصميمات نامناسب باعث ناکامی
می شود، عزت نفس را پايين می آورد و ايجاد اضطراب می کند.
در اينجا روانشناسان شش
نشانه بيماری، ناشی از کمبود مديريت زمان را مطرح می کنند
.
-
عجله کردن
-
همواره در ميان گزينه
های ناخوشايند گير افتادن
-
خستگی يا بی حالی به
همراه ساعتها فعاليت بی حاصل و بی نتيجه
-
بطور مداوم مهلت ها را
از دست دادن
-
عدم وقت کافی برای
استراحت يا ارتباطات شخصی
-
احساس استيصال و
درماندگی بعلت تقاضاها و اجبار در انجام کاری که شما
در اکثر مواقع نمی خواهيد انجام دهيد.
-
برای حل مسائل ذکر شده
چه کار بايد کرد؟
-
اولويت اهداف: آنچه را
که ضروری است ليست کنيد ( شامل موارد مهم - کم اهميت و
بدون اهميت ) آنها را به مراحل قابل کنترل طبقه بندی
نماييد.
-
بر روی مسائلی که شما را
واقعا" نگران می کند کار کنيد نه تمام مواردی که در
کنترل شماست يا اينکه شما مسئول آن هستيد.
-
زمان را برای برنامه
ريزی تنظيم نماييد.
ده دقيقه را صرف اولويتهای
خود کنيد ، اين باعث کاهش تنش و صرفه جويی در وقت می شود.
( در زمانهای کوتاه برنامه ريزی نماييد ) .
هيچ تصميم صحيح يا نادرستی
وجود ندارد، فقط تصميماتی که در آن زمان خاص با توجه به
اطلاعاتی که شما در اختيار داريد، بهترين به نظر می رسند.
×
اشتباه کردن ايرادی ندارد- ياد بگيريد خودتان را آزار
ندهيد. |