معلوليت ضايعه نخاعی و ورزش

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

 

  مقدمه : 

 در جهان امروز با گسترش رشته های ورزشی از يک طرف و افزايش انواع معلوليت از طرف ديگر، لزوم ابداع و به کارگيری شيوه های نو و بهتر جهت ورزش معلولين بيش از پيش احساس می شود. به همين منظور کتابچه حاضر به رشته تحرير درآمده است تا بخشی از نيازهای ورزشی دست اندرکاران مرتبط با فعاليتهای ورزشی معلولين را پاسخگو باشد.

اميدوارم مطالعه پيوست مفيد واقع گردد.

مقدمه:

متاسفانه در جامعه شاهد آن هستيم که سالانه تعدادی از افراد به دلايل گوناگون دچار معلوليت می شوند. با پيشرفت تکنولوژی نه تنها از افزايش روند معلوليت کاسته نشد، بلکه بر پيچيدگی آن نيز اضافه گرديد. سازمان بهداشت جهانی بطور متوسط 10% از افراد جامعه را معلول تلقی ميکند که انواع مختلف معلوليت را شامل می شود. يک دسته از اين معلولين ضايعه نخاعی ها هستند که با وارد شدن آسيب به نخاع آنها دچار فلج در اعضاء و اندام های خود شده اند.

بايد بپذيريم که معلوليت جزء لاينفک هر جامعه است و تا اين لحظه هيچ ادعايی مبنی بر کاهش آن به اثبات نرسيده است. با همه اين تفاسير دنيای پرشور و هيجان جوانی همه روزه شاهد حوادث و شهرت طلبی هايی است که پيامد آن از دست دادن حيات يا رسيدن به معلوليت است. بنابراين اگر بپذيريم که معلوليت از جامعه حذف نخواهد شد و اين قشر به هر دليل در اين جامعه زندگی خواهند کرد، پس ضروری است به نيازهای آنها توجه شود. يکی از اين نيازها پرداختن به ورزش است.

ورزش به مثابه يک فعاليت درمانی - تفريحی، علاوه بر پر کردن اوقات فراغت، می تواند جنبه های متفاوت جسمانی، روانی و اجتماعی را در فرد معلول تقويت نمايد و آثار و عوارض ثانويه اين عارضه را کاهش يا درمان کند. در نوشتار حاضر سعی داريم مطالبی را به سمع و نظر شما خواننده گرامی برسانيم تا شايد فرهنگ فعاليت بدنی و ورزش در بين افراد معلول، بخصوص ضايعه نخاعی، بيش از پيش افزايش يابد.

تاريخچه و معرفی سازمان ورزشی :

پس از بروز جنگ های جهانی، تعداد افراد معلول روبه فزونی نهاد و در اين ميان، افرادی بودند که با اصابت گلوله يا ترکش و.... دچار آسيب در ناحيه نخاع شوکی خود شده بودند.

اين گروه از نظر درمانی و رسيدگی های ديگر نسبت به ساير معلولين، از وضعيت بدتری برخوردار بودند. در محلی به نام استوک مندويل  در کشور انگلستان، بيمارستانی تاسيس تا به امور اين افراد رسيدگی نمايد.

دکتر لوديک گاتمن  پزشک آلمانی الاصل مستقر در اين بيمارستان، با بررسی های متفاوت متوجه شده که ورزش و فعاليت بدنی می تواند آثار بسيار مثبتی در جهت درمان افراد ضايعه نخاعی داشته باشد. همچنين مشخص شد که با پرداختن به ورزش و فعاليت بدنی، طول عمر اين افراد افزايش يافته و بهتر می توانند در عرصه جامعه پای نهند.

وقتی که رفته رفته تعداد ورزشکاران افزايش يافت، به همت دکتر گاتمن در همان استوک مندويل، در بيست و هشتم جولای سال 1948 انجمنی شکل گرفت تا ورزش افراد معلول را سازماندهی کند. اين انجمن    ( فدراسيون بين المللی مسابقات استوک مندويل " ISMGF" ) نام گرفت که با آغاز بازيهای المپيک در لندن همراه بود.

اولين دوره مسابقات استوک مندويل ازسال 1952 بطور رسمی برگزار شد که بيش از 50 کشور در آن شرکت داشتند. پس از آن مسابقات هر ساله برگزار شد. به جزء سالهايی که مسابقات المپيک برگزار می گرديد. البته سعی داشتند سالی که المپيک برگزار می شود، اين مسابقات را به همان محل انتقال دهند. همين امر سبب شد که مسابقات پارالمپيک بطور رسمی از سال 1960 پس از هر المپيک برگزار شود.

در ابتدا فقط سازمان ورزشی ISMGF مسابقات را برگزار می کرد، ولی با گسترش ورزش افراد معلول و توسعه آن در ميان ساير معلوليت ها و تشکيل ديگر سازمانهای ورزشی افراد معلول، اين مسابقات بطور    منسجم تری  برگزار شد. تا اينکه در سال 1992 با رسميت يافتن IPC بعنوان يک مجمع برگزار کننده المپيک معلولين، نخاعی تمامی سازمانهای ورزشی معلولين بعنوان سازمان فرعی اي مجمع کار خود را ادامه دادند که در حال حاضر پس از هر المپيکی که برگزار می شود، مسابقات پارالمپيک نيز زير نظر IPC  انجام می گيرد.

به هر تقدير، حرکت دکتر گاتمن در جهت پرداختن افراد معلول ضايعه نخاعی به فعاليت بدنی و ورزش که در ابتدا بيشتر جنبه درمانی را مدنظر قرار  می داد، رفته رفته به يک حرکت نظام دار و توسعه يافته تبديل شد که طی آن هزاران فرد معلول در طول سال به فعاليت بدنی و ورزش می پردازند و مسابقات رسمی نيز همانند ساير افراد جامعه برگزار می شود که از همان حساسيت نيز برخوردار است.

لازم به ذکر است که ISMGF به ISMWSF ( فدراسيون بين المللی ورزشهای ويلچری استوک مندويل ) تغيير نام يافته است و کشور ما نيز عضو اين فدراسيون است.

ضايعات نخاعی :

ضايعه نخاعی، نوعی ضايعه است که در اثر صدمه شديد به نخاع به وجود می آيد. ضربه مستقيم يا غير مستقيم، تورم و يا يک غده که روی نخاع اثر بگذارد، می تواند باعث قطع جريان کامل يا قسمتی از نخاع شود. در اثر اين آسيب، عضلات فلج شده، درد، حرارت و حس را درک نمی کند و اعمال غير ارادی ارگانها از قبيل مثانه، روده، تنش عضلات و ... نيز مختل ميشود. قبل از هر چيز بهتر است با ستون فقرات و نخاع شوکی کمی آشنايی پيدا کنيم :

ستون فقرات :

ستون فقرات از سی و سه مهره تشکيل شده که در پشت تنه قرار دارد و بنا بر موقعيت قرار گيری به مهره های گردنی، مهره های پشتی، مهره های کمری، استخوانهای خاجی و دنبالچه نامگذاری می شوند. هفت مهره در ناحيه گردن، دوازده مهره در ناحيه پشتی، پنج مهره در ناحيه کمری، پنج مهره به هم جوش خورده در ناحيه دنبالچه ای وجود دارد.

شکل 1 اين وضعيت را نشان می دهد. از روی هم قرار گرفتن اين مهره ها کانالی ايجاد می شود که نخاع در آن قرار می گيرد.

نخاع 2 :

بخشی از دستگاه عصبی مرکزی است که به صورت يک طناب ( لوله تقريبا" استوانه ای ) از بصل النخاع تا مخروط نخاعی در داخل ستون  مهره ها کشيده شده است. انتهای مخروط نخاع به رشته انتهايی متصل است. طول متوسط نخاع در زنان بالغ بر 43 سانتی متر و در مردان حدود 45 سانتی متر می باشد. شکل 2 نشان دهنده نخاع است.

 

 

 

A:برش عرضی نخاع

B:نمای قدامی ( جلويی ) نخاعی

C:نمای خلفی ( پشتی ) نخاع

قطر نخاع در ناحيه گردن و کمر که محل خروج اعصاب مربوط به اندامهاست، بيشتر از بقيه قسمتها می باشد. از نخاع 31 جفت عصب خارج می شود که 8 زوج آن در ناحيه گردن، 12 زوج در ناحيه سينه، پنج زوج در ناحيه کمر، 5 زوج در ناحيه خاجی و يک زوج آن در ناحيه دنبالچه ای است که به اندامهای مختلف عصب دهی می کنند.  ( شکل 3 )

اصطلاحات رايج در ضايعات نخاعی :

بسته به اين که نخاع چگونه و از چه ناحيه ای دچار آسيب شده باشد، اصطلاحاتی را در مورد آنها بکار می برند که در اين قسمت به آنها اشاره می کنيم.

پلژی 1 : چنانچه ضايعه نخاعی باعث فلج کامل در اندام مربوط شود آن را پلژی گويند.

پارزی 2 : چنانچه ضايعه باعث فلج ناقص ( نسبی) در اندام شود آن را پارزی گويند.

پاراپلژی 3 : عبارتست از فلج دو پا به همراه يا بدون فلج قسمتی از تنه .

پاراپارزی 4 : عبارتست از فلج ناقص پاها .

کوادری پلژی 5 : شامل فلج کامل چهار دست و پا می باشد.

کوادری پارزی 6 : فلج ناقص چهار دست و پا را گويند.

علت ضايعه نخاعی :

بطور کلی علت ضايعه نخاعی را به دو دسته تقسيم می کنند:

1- حادثه : بيشترين درصد ضايعات نخاعی در اثر حادثه ايجاد می گردد که غالبا" گريبانگير جوانان تا سن 35 سال است. جدای از عزيزان جانباز که در جبهه های حق عليه باطل يا در مبارزه با طاغوت به اين مهم نائل شده اند، اکثر جوانان در اثر بی احتياطی دچار ضايعه نخاعی می شوند. صدمات ناشی از تصادف، کار، افتادن از بلندی، پرتاب شدن اجسام به ناحيه پشت، تير و ترکش خوردن به ناحيه ستون فقرات و .... می تواند باعث ضايعه نخاعی شود.

2- بيماری : بيماری نيز عاملی برای ايجاد ضايعه نخاعی است. اين بيماری به سه دسته تقسيم می شوند:

الف ) فشار: اگر به هر دليل به نخاع فشار وارد شود می تواند ضايعه نخاعی را به وجود آورد. اين فشار می تواند به دليل وجود تومور يا غده در کانال ستون فقرات باشد يا به دليل لغزش ديسک مهره ها به نخاع فشار وارد شود. اگر اين موارد به موقع تشخيص و درمان نشوند، فرد دچار ضايعه نخاعی خواهد شد.

ب ) مادرزادی :  ممکن است به دليل مادرزادی، کانال ستون فقرات دچار مشکل شود و يا به نخاع فشار وارد آيد که همگی می تواند باعث ضايعه نخاعی شود.

ج ) بيماری عصبی نخاع: ممکن است نخاع دچار عفونت و يا تورم گردد که اين امر باعث مختل شدن وظايف نخاع شود که بسته به ميزان عفونت و يا تورم درصد ضايعه نيز قابل تغيير است.

طبقه بندی ضايعات نخاعی بر اساس سطح ضايعه :

محل صدمه در ناحيه ستون فقرات حاکی از شدت ضايعه خواهد بود. بطور کلی هر چه صدمه وارده به ستون فقرات به سمت گردن نزديکتر باشد، شدت ضايعه بيشتر بوده و اندامهای بيشتری دچار فلج می شوند.

طبقه بندی که در اين قسمت وجود دارد عبارتست از :

1- کوادری پلژی :

الف ) اگر ضايعه در سطح C1-C5 باشد، آن را کوادری پلژی در سطح بالا گويند.

ب ) اگر ضايعه در سطح C6-T1 باشد، آن را کوادری پلژی در سطح پايين گويند.

2- پاراپلژی :

الف ) اگر ضايعه در سطح T2-T5 باشد، آن را پاراپلژی در سطح بالا گويند.

ب ) اگر ضايعه در سطح T6-T12 باشد، آن را پاراپلژی در سطح ميانی گويند.

ج ) اگر ضايعه در سطح L1-L5 باشد، آن را پاراپلژی در سطح تحتانی (پايين) گويند.

خلاصه ای از ضايعات نخاعی :

  1. اگر آسيب در سطح C1 يا C2 باشد، پرده ديافراگم کار نمی کند.

  2. ضايعه در سطح C3 يا C4 باشد ضعف در عملکرد پرده ديافراگم و از کار افتادن عضلات تاکننده آرنج خواهد شد.

  3. اگر ضايعه در سطح C5 اتفاق افتاده باشد نتيجه آن ضعف عملکرد عضلات تاکننده آرنج و از کار افتادن عضلات بازکننده مچ دست خواهد بود.

  4. چنانچه عضلات تاکننده آرنج سالم، عضلات بازکننده مچ دست ضعيف و عضلات بازکننده آرنج فلج باشد، ضايعه در سطح C6 است.

  5. اگر عضلات بازکننده مچ دست سالم و عضلات بازکننده آرنج ضعيف و عضلات داخلی دست کار کنند، ضايعه در سطح C7 خواهد بود.

  6. اگر عضلات بازکننده آرنج سالم، عضلات داخلی دست ضعيف باشد، ضايعه در سطح C8 است.

  7. اگر ضايعه در سطح T1 يا پايين تر باشد، عضلات داخلی دست سالم هستند.

  8. ضايعه در سطح L1 يا بالاتر باعث فلج شدن عضلات نزديک کننده مفصل ران خواهد شد.

  9. ضايعه در سطح L2  باعث می شود تا عضلات نزديک کننده ران ضعيف بوده و عضلات بازکننده زانو فلج شوند.

  10. با وجود سالم بودن عضلات نزديک کننده مفصل ران، چنانچه عضلات بازکننده زانو ضعيف بوده و عضله درشت نئی- قدامی فلج باشد، ضايعه در سطح L3 است.

  11. به فرض سالم بودن عضلات بازکننده زانو و ضعف عضله درشت نئی- قدامی و فلج بودن بازکننده شست پا، ضايعه در سطح L4  خواهد بود.

  12. اگر عضله درشت نئی - قدامی سالم باشد و عضله بازکننده شست پا ضعيف عمل کند و عضله دوقلو و نعلی فلج باشند، ضايعه در سطح L5 است.

  13. چنانچه عضله بازکننده شست پا سالم و عضلات دوقلو و نعلی ضعيف باشند و اسفنکتر مقعد کار نکند، ضايعه در سطح S1 است.

  14. ضايعه در سطح S2 عضلات دوقلو و نعلی سالم است و اسفنکتر مقعد ضعيف عمل می کند.

ورزش و ضايعات نخاعی :

بايد پذيرفت که هر نوع معلوليتی، مشکلات خاص مربوط به خود را دارد. ضايعات نخاعی نيز به همين منوال است. اما به نظر می رسد که اين افراد می بايست با مشکلات بيشتری دست و پنجه نرم کنند. شايد به همين دليل بود که دکتر گاتمن شروع فعاليت بدنی و ورزش را با ضايعه نخاعی ها آغاز کرد. او در طی يک تحقيقی نشان داد که با فعاليت بدنی و ورزش ميتوان طول عمر افراد معلول را افزايش داد.

ايشان در تحقيق خود به اين نتيجه رسيدند که عمر متوسط افراد معلول از سه سال به ده سال افزايش می يابد، به شرط آنکه فعاليت بدنی و ورزش سرلوحه زندگی شان باشد. افراد ضايعه نخاعی به دليل مشکل جسمی که دارند از تحرکشان کم شده است، بنابراين ارگان های داخلی آنها تحت فشار است، سيستم دفعی آنها با مشکل مواجه است و از همه مهمتر به دليل نداشتن حس در نقاط فلج شده، زخم بستر يکی از عوارض عديده ای است که اين افراد با آن مواجه هستند. بنابراين نياز است که به هر شکل ممکن شرايطی را فراهم نمود تا افراد معلول ضايعه نخاعی به ورزش و فعاليت بدنی روی بياورند و از اثرات مثبت آن بهره برده ضمن اينکه از مشکلات مربوط به معلوليت خود نيز بکاهند.

توصيه اول اينکه اين افراد به هر شکل ممکن به فعاليت بدنی بپردازند، حتی اگر لازم باشد در منزل و بستر حرکات نرمشی را انجام دهند.  در وهله دوم سعی کنند که به محيط های ورزشی روی بياورند تا ضمن بهره مندی از فوايد جسمانی ورزشی، از فوايد روانی و اجتماعی آن نيز سود برده و تا حد امکان مشکلات مربوط به معلوليت را کاهش دهند.

خوشبختانه در کشور تحقيقات متعددی انجام گرفته که ورزش و فعاليت بدنی برای افراد معلول، بخصوص ضايعات نخاعی آثار مثبت فراوانی دارد.

در نهايت اينکه ممکن است يک فرد معلول ضايعه نخاعی بخواهد تا در حد قهرمانی ورزش نمايد. بايد اذعات نمود که اين امر برای آنان ميسر است و می توانند با بهره گيری از تجربه مربيان مجرب و متخصص، با توجه به شرايط جسمانی خود ورزش را دنبال و با کوشش و ممارست به سطح قهرمانی برسند. در حال حاضر ما ورزشکاران ضايعه نخاعی فراوانی داريم که در سطح جهانی و پارالمپيک صاحب عنوان هستند. و مدالهای رنگين زيادی را برای کشور به ارمغان آورده اند.

ذکر اين نکته لازم است که به ورزشکاران معلول خصوصا" ضايعه نخاعی ها توصيه شود تا قبل از تحمل زحمات و ممارست در ورزش برای رسيدن به قهرمانی ، حتما" با مربيان کارآزموده مشورت نموده تا متناسب با وضعيت جسمی خود ورزش مورد علاقه را انتخاب و به آن بپردازند.

جهت اطلاع بيشتر بايد اشاره کنيم که ورزشهايی از قبيل: دو و ميدانی، شنا، وزنه برداری، تنيس روی ميز، تنيس با ويلچر تيراندازی، تير و کمان، شمشيربازی و بولينگ از جمله ورزشهايی است که در بين افراد معلول ضايعه نخاعی رواج دارد و در آنها مسابقات رسمی و بين المللی نيز انجام می شود.

در آخر بايد به افراد معلول ضايعه نخاعی اين توجه را داد که در ورزش قهرمانی کلاسبندی پزشکی- ورزشی از اهميت زيادی برخوردار است و به نظر می رسد که قبل از پرداختن به هر عملی، ابتدا وضعيت کلاسبندی خود را مشخص کنند تا بطور دقيق سطح ضايعه آنها مشخص و خدای نخواسته نتيجه تلاش شان بی ثمر نماند. ضمن اينکه ملاحظات لازم در اين افراد در پرداختن به ورزش و فعاليت بدنی ضروری است.

آثار مثبت ورزش برای افراد معلول ضايعه نخاعی :

  1. جلوگيری از زخم های بستر و فشاری

  2. تسهيل در عمل دفع

  3. کاهش پوکی استخوان

  4. بهبود قدرت عضلات سالم

  5. حفظ دامنه حرکتی مفاصل

  6. بهبود انعطاف پذيری

  7. تاثير در روند اجتماعی شدن فرد و ورود او به جامعه

  8. جلوگيری از تشکيل سنگ های مثانه و کليه

  9. توسعه و پيشرفت در روند توان بخشی

  10. بهبود استقامت قلبی- تنفسی

  11. حفظ دامنه حرکتی قفسه سينه به منظور تنفس بهتر

  12. پيشگيری از بروز تغيير شکل مفاصل

  13. تثبيت فشار خون

  14. بهبود تعادل

  15. کاهش ميزان سختی ( اسپاستی سيتی عضلات )

  16. پر کردن اوقات فراغت

  17. تقويت روحيه افراد

  18. کاهش آثار منفی روانی از جمله اضطراب ، استرس و ....

  19. سازگاری بيشتر با مشکلات

  20. کاهش عوارض ثانويه مربوط به معلوليت بطور کلی

 

 

 

****

منبع:   كتابچه " معلوليت ضايعه نخاعي   "  - تهيه كننده : معاونت فرهنگي و ورزشي سازمان امور جانبازان - مولفين :دكتر حسين پور سلطاني ، دكتر يحيي سخنگويي و عباس اردستاني

   

 

 

 

   

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved