برنامه اقدام جهانی برای معلولين

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

مقدمه  :

يکی از اصلی ترين برنامه های سازمان ملل متحد و جامعه جهانی برای افراد دارای معلوليت، برنامه اقدام جهانی است که اميد است بتواند راهگشايی برای کليه مسئولين و .... که می خواهند خدمات برای معلولين انجام دهند راهگشا باشد.

اهداف:

1- هدف برنامه اقدام جهانی برای افراد معلول آن است که معيارهای موثر پيشگيری از معلوليت، توان بخشی و تحقق هدفهای " مشارکت کامل " افراد معلول را در زندگی اجتماعی، توسعه کشور و نيز " برابری " حقوق آنان ترويج دهد اين به معنای فرصتهای برابر برای تمام افراد جامعه، و سهمی يکسان از توسعه اقتصادی و اجتماعی، در بهبود شرايط زندگی آنان است.

اين مفاهيم بايد با گستره ای يکسان و فوريتی همانند در تمام کشورها، و بدون در نظر گرفتن ميزان توسعه آنها اعمال شود.

2- بيش از 500 ميليون نفر از مردم جهان به علل روانی، جسمانی يا اختلالات حسی معلولند، آنا حق دارند از همان حقوق و مزايايی برخوردار باشند که ديگران برخوردارند، ولی زندگی آنان غالبا" با موانع خارجی و اجتماعی در جامعه روبرو است، که اين امر امکان مشارکت کامل آنان را در امور اجتماعی مختل می سازد، به همين دليل ميليونها کودک و بزرگسال، در نقاط مختلف جهان، غالبا" با نوعی زندگی پست و جدا از ديگران مواجه اند.

3- تحليل موقعيت افراد معلول را بايد در متن سطوح مختلف توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگهای مختلف جستجو کرد. اما در تمام نقاط جهان، مسئووليت نهايی بهبود شرايطی که موجب معلوليت می گردد، و نيز بررسی شرايط معلوليت، به دولتها واگذار می شود، ولی مسئووليت دولت، مسئووليت جامعه به طور کلی و افراد و سازمانهای ديگر را تضعيف نمی کند.

دولتها بايد با آگاه کردن مردم کشور خود، مشارکت معلولين را در  زمينه های اجتماعی، اقتصادی و سياسی فراهم سازند و همچنين مزايايی را که از  اين اقدام عايد کامل جامعه می شود گوشزد نمايند. دولتها بايد اطمينان دهند افرادی که بعلت معلوليت های شديد، به ديگران وابسته می شوند، بايد امکان دستيابی به يک زندگی همانند با ساير هم ميهنان خود را داشته باشند.

سازمانهای غير دولتی نيز می توانند در شناخت نيازها و ارائه راه حلهای مناسب و فراهم کردن خدمات که مکمل خدمات حکومتهاست، کمک و مساعدت نمايند. مشارکت تمام اقشار جامعه در تامين منابع مادی و مالی و شرکت دادن مناطق روستايی کشورهای در حال توسعه، که موجب گسترش خدمات اجتماعی و بهبود امکانات اقتصادی می گردد، برای معلولين از اهميت عمده ای برخوردار است.

4- با انتخاب موازين و معيارهايی در مقابل سوء تغذيه، آلودگی محيط زيست، ضعف بهداشت، مراقبتهای غير کافی قبل و بعد از زايمان، بيماريهای ناشی از آلودگی آب و انواع سوانح می توان از اکثر معلوليتها پيشگيری نمود.

جامعه جهانی نيز می تواند با گسترش جهانی برنامه های واکسيناسيون و مصون سازی، برای پيشگيری معلوليتهای ناشی از فلج اطفال، کزاز، سياه سرفه و حصبه، و تا حدی سل، تلاش موثری به عمل آورد.

5- سازمان جهانی بهداشت ميان اختلال ناتوانی و معلوليت اين تمايز را می گذارد:

اختلال : هر نوع ناهنجاری يا کمبود در ساختار يا کارکرد روانی، فيزيولوژيکی يا کالبدی را اختلال نامند.

ناتوانی: هر نوع کمبود يا فقدان توانايی ( ناشی از اختلال ) که فعاليت فرد  را برای انجام امری به روشی که افراد عادی انجام می دهند محدود سازد يا دامنه فعاليت وی را از حالت طبيعی خارج نمايد.

معلوليت: هر نوع اشکالی که در نتيجه اختلال يا معلوليت برای فرد ايجاد شود و ايفای نقش عادی وی را با توجه به سن، جنس و عوامل اجتماعی و فرهنگی وی محدود سازد يا از آن جلوگيری نمايد.

6-بنابر اين معلوليت عملکرد رابطه بين معلولين و محيط آنان است و اين امر هنگامی روی می دهد که معلولين با موانع فرهنگی، فيزيکی يا اجتماعی مواجه می شوند که از دسترسی آنان به نظامهای مختلف جامعه، که برای ساير شهروندان ميسر است، جلوگيری می نمايد. پس معلوليت، فقدان يامحدوديت فرصتها در راه مشارکت در زندگی اجتماعی در سطحی همانند ديگران است.

7-عباراتی که در " برنامه اقدام جهانی برای معلولين " ذکر شده عبارتنداز: پيشگيری، توان بخشی و برابری فرصتها، معانی و مفاهيم اين عبارت بر اساس ديدگاه فوق بدين قرارند.

8-پيشگيری: به معنای اتخاذ موازينی است که از بروز اختلالات جسمی، حسی و ذهنی جلوگيری می کند ( اين نوع پيشگيری را پيشگيری اوليه گويند ) يا از گسترش اختلال پس از وقوع آن جلوگيری به عمل می آورد تا در وضع جسمانی، روانی يا اجتماعی فرد اثر منفی باقی نگذارد.

9- توان بخشی : فرآيندی هدفدار است و در مدت زمانی محدود به اجرا در می آيد تا افراد معلول را قادر سازد به حد بهينه ای از توانمنديهای جسمی، ذهنی يا اجتماعی برسد و به اين ترتيب او را به ابزارهايی مجهز سازد تا به کمک آنها زندگی خود را تغيير دهد. و توان بخشی می تواند شامل معيارهايی باشد که هدف آنها، جبران کردن فقدان يا محدوديت عملکرد است ( مانند وسايل کمک توان بخشی ) و ساير موازينی که هدف آنها تسهيل سازگاری اجتماعی يا سازگاری مجدد است.

10- برابری فرصتها: به فرآيندی اطلاق می شود که از طريق آن نظام کلی جامعه، نظير محيط مادی و فرهنگی، مسکن و حمل و نقل، خدمات اجتماعی و بهداشتی و فرصتهای شغلی و آموزشی، زندگی اجتماعی و فرهنگی از جمله تسهيلات ورزشی و تفريحی، در دسترس کليه افراد جامعه قرار گيرد.

توان بخشی :

11- توان بخشی معمولا" شامل انواع خدمات زير است:

الف ) شناسايی، تشخيص و درمان به موقع:

ب ) مراقبت پزشکی و درمان ؛

پ ) مشاوره و مددکاری در زمينه های اجتماعی، روانی و انواع ديگر؛

ت ) آموزش افراد معلول برای مراقبت از خود از جمله آموزش طرز حرکت، ارتباطات، مهارتهای ضروری برای زندگی روزمره با توجه به نياز آنها، برای مثال، آموزش مخصوص به کسانی که اختلال شنوايی، بينايی يا روانی دارند.

ت ) تهيه وسايل کمک توانبخشی، و ساير دستگاههای مورد نياز معلولين.

ج ) خدمات آموزشی ويژه .

چ ) خدمات توان بخشی شغلی ( از جمله راهنمای شغلی )، آموزش شغلی، بکارگيری آنان در مراکز عادی کار يا مراکزی که مخصوص اين افراد است.

ح ) پيگيری .

12- اصل تساوی حقوق معلولين و افراد سالم حاکی است که نيازهای هر يک از افراد جامعه از اهميتی يکسان برخوردار است و همين نيازهاست که اساس برنامه ريزی جوامع را تشکيل می دهد. اين اصل حکم می کند که منابع به گونه ای به کار رود که امکان فرصت يکسان را برای تمام افراد جامعه تضمين نمايد. سياست گذاری برای معلولين بايد طوری باشد که دسترسي آنان را به خدمات جمعی تامين کند.

13- که معلولين جوان، علاوه بر ساير موارد، از فرصتهای شغلی و ارتقاء در مشاغل بهره مند شوند، نه آن که با مستمری زودرس و اعانات عمومی به زندگی خود ادامه دهند.

14- انتظار بر اين است که معلول نقش خود را بطور کامل اجرا کند و تعهدات خود را مانند ساير افراد بزرگسال جامعه، جامه عمل بپوشاند، تصوير از افراد معلول به گرايشهای اجتماعی بستگی دارد و بر اساس عوامل مختلفی است که ممکن است بزرگترين مانع بر سر راه مشارکت و تساوی حقوق آنان بوده باشد. ما معلوليت را چيزی می بينيم که عصای سفيد رنگ، چوب زير بغل، سمعک و صندلی چرخدار نشان می دهد، نه خود معلول، آن چه ضروری است ديدن توانايی افراد معلول است نه معلوليت آنان .

15- اعلاميه جهانی حقوق بشر، بدون اعمال هيچ گونه تبعيضی در باب ازدواج، حق مالکيت، دسترسی يکسان به خدمات عمومی، تامين اجتماعی ، و تحقق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد تاکيد ميکند ميثاق بين المللی حقوق بشر، اعلاميه حقوق بشر در باره عقب ماندگی ذهنی و اعلاميه حقوق بشر در خصوص افراد معلول به اصول مندرج در اعلاميه جهانی حقوق بشر تجلی ويژه ای می بخشد.

16- اعلاميه پيشرفت و توسعه اجتماعی سازمان ملل متحد، ضرورت حراست از حقوق جسمی و ذهنی افراد معلول را به رسميت می شناسد و رفاه و توان بخشی آنان را تعهد می نمايد. اين اعلاميه، برای کار مفيد و و مولد هر فردی حق و فرصت قايل است.

17- در دبيرخانه سازمان ملل تعدادی از ادارات وابسته، فعاليتهای مربوط به مفاهيم فوق و فعاليتهای مرتبط با برنامه اقدام جهانی برای معلولين را به اجرا در می آورند. اين ادارات شامل " بخش حقوق بشر " ، " اداره امور اقتصادی و اجتماعی بين المللی " ، " اداره همکاريهای فنی برای توسعه" " اداره اطلاعات همگانی " ، " بخش مواد مخدر " و " کنفرانس سازمان ملل در زمينه تجارب و توسعه "  است. کميسيونهای منطقه ای نيز در اين زمينه نقش عمده ای ايفا می کنند که از جمله آنها می توان " کميسيون اقتصادی آفريقا " در شهر آديسا بابا ( اتيوپی ) " کميسيون اروپا " در ژنو (سوييس ) ، " کميسيون اقتصادی آمريکای لاتين " در شهر سانتياگو (شيلی ) " کميسيون اقتصادی و اجتماعی آسيا و اقيانويس آرام" در شهر بانكوک ( تايلند ) و " کميسيون اقتصادی آسيای غربی " در شهر بغداد "عراق" را نام برد.

18- در دبيرخانه سازمان ملل تعدادی از ادارات و ابسته، فعاليتهای مربوط به مفاهيم فوق و فعاليتهای مرتبط با برنامه اقدام جهانی برای معلولين را به اجرا در می آورند. اين ادارات شامل " بخش حقوق بشر " . " اداره امور اقتصادی و اجتماعی - ساير سازمانها و برنامه های سازمان ملل، در باب توسعه، رهيافتهايی را پذيرفته اند که در اجرای برنامه اقدام جهانی برای معلول، از اهميت زيادی برخوردار است. اين رهيافتها عبارتند از:

الف ) فرمان مندرج در قطعنامه ( 3405 ) مجمع عمومی ملل در زمينه     "ابعاد جديد همکاريهای فنی " ، که برنامه توسعه سازمان ملل متحد را وا می دارد تا در برنامه های خود، به هنگام پاسخگويی به تقاضای دولتها برای تامين نيازهای ضروری و فوری کشورهايشان، برای رسيدن کمکها به فقيرترين  و آسيب پذيرترين  اقشار جامعه اهميت زيادی قايل شوند. کمکهای مزبور همکاريهای فنی را نيز در بر می گيرد.

ب ) اصول " صندوق بين المللی کودکان سازمان ملل " از خدمات بنيادي  برای تمام کودکان، و راهبردی که اين صندوق در 1980 اختيار کرد، بر تحکيم خانواده و منابع جامعه برای کمک به کودکان معلول در محيطهای طبيعی شان تاکيد دارد.

پ ) " اداره کميساريای عالی سازمان ملل در مورد آوارگان" برنامه خاصی برای آوارگان معلول دارد.

ت ) " کارگزاری کار و امداد رسانی ملل برای آوارگان فلسطينی و کاهش موانع جسمی و اجتماعی معلولين آواره را سرلوحه فعاليتهای خود قرار داده است.

ث ) اصول اقدامات ويژه آماده شدن در قبال سوانح، پيشگيری از سوانح برای افراد معلول و جلوگيری از معلوليت دائم ، که در زمان وقوع حادثه از آسيب يا حتی از درمان ناشی می شود، از سوی " اداره هماهنگ کننده کمکهای سازمان ملل متحد برای امداد سوانح " مطرح شده است.

ج ) " مرکز اسکان بشر سازمان ملل " که توجه خاصی به موانع جسمانی و دسترسی به محيط خارجی معلولين دارد.

چ ) فعاليتهای " سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل " توليد داروهای ضروری و حياتی برای پيشگيری از معلوليت، همچنين توليد وسايل فنی برای افراد معلول را تحت پوشش دارد.

عوامل بيشماری در افزايش تعداد معلولين و قرار دادن آنها در حاشيه جامعه دخالت دارند که عبارتند از :

الف ) جنگ و پيامدهای ناشی از آن و ساير انواع خشونت، تخريب فقر، گرسنگی، بيماريهای واگيردار و دگرگونی عمده در ساختار جمعيت ؛

ب ) بالا بردن تعداد خانواده های فقير يا خانواده هايی که به سختی گذران می کنند يا خانواده های پر جمعيت که مسکن  و شرايط زندگی غير بهداشتی دارند ؛

پ ) جمعيتهايی که درصد بالايی از آنان بيسواد هستند و آگاهی کمی از خدمات اجتماعی بنيادی يا معيارهای بهداشتی و آموزشی دارند ؛

ت ) عدم وجود دانش و آگاهی درست و دقيق در زمينه معلوليت و علل آن، و راههای معالجه و پيشگيری آن، که از جمله آنها، ننگ شمردن معلوليت و تبعيض قايل شدن يا داشتن تصور نادرست درباره آن را ميتوان نام برد؛

ث ) نقص برنامه های خدمات و مراقبتهای اوليه بهداشتی؛

ج ) فشارها، از جمله فقدان منابع، فاصله جغرافيايی، موانع جسمانی و اجتماعی که موجب می شوند امکان استفاده از خدمات موجود، برای بسياريی از مردم غير ممکن گردد؛

چ ) سوق دادن منابع به خدمات تخصصی سطح بالا، که با نيازهای اکثريت مردمی که به کمک و مساعدت احتياج دارند ارتباط ندارد ؛

ح ) فقدان يا ضعف زيربنای خدماتی که به کمکهای اجتماعی، بهداشت، آموزش و پرورش، آموزش شغلی و اشتغال و کاريابی افراد مربوط ميشود؛

خ ) کم اهميت تلقی کردن فعاليتهايی که به برابری فرصتها، توان بخشی و پيشگيری معلوليت، در برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی مربوط می شود؛

د ) حوادث مرتبط با صنعت، کشاورزی و حمل و نقل ؛

ذ ) سوانح طبيعی و زلزله ؛

ر ) آلودگی محيط طبيعی ؛

ز ) فشارهای عصبی و ساير روانی- اجتماعی همراه با انتقال از جامعه سنتی به جامعه نوين؛

ژ ) مصرف خودسرانه دارو، استفاده نابجا از امکانات درمانی و استفاده نامشروع و غير قانونی از داروهای مخدر و محرک ؛

س ) معالجه و درمان نادرست افراد آسيب ديده به هنگام سانحه، که ميتوان آن را علت معلوليتی اجتناب پذير دانست ؛

ش ) شهرنشينی و رشد جمعيت و ساير عوامل غير مستقيم .

20- مشکلات معلوليت در کشورهای در حال توسعه بايد به نحوی شايسته مشخص شود. در اين کشورها حدود  80% معلولين در نواحی دورافتاده روستايی زندگی می کنند. درصد معلولين در پاره ای از اين کشورها بيش از 20% کل جمعيت براورد شده است. پس هر گاه خانواده ها و وابستگان آنان را نيز بر اين تعداد بيفزايم، 50% جمعيت، ناخواسته گرفتار معلوليت است و مساله در واقع زمانی شکل پيچيده به خود ميگيرد که دريابيم اکثريت افراد معلول را معمولا" فقيرتين قشر جامعه تشکيل   می دهند. معلولين کشورهای در حال توسعه، غالبا"، در مناطقی زندگی می کنند که خدمات پزشکی يا ساير خدمات وابسته، کمياب است يا حتی کلا" فاقد اين گونه، خدمات اند. در اين مناطق، معلوليتها به موقع تشخيص داده نمی شوند و معلولين حتی در صورت دسترسی به خدمات پزشکی، فقط زمانی از آن بهره مند می شوند که اختلال آنها علاج ناپذير شده باشد. در بسياری از کشورهای در حال توسعه، منابع کافی برای تشخيص و پيشگيری معلوليت، و تامين نيازهای توان بخشی و خدمات پشتيبانی معلولين وجود ندارد. کارکنان تعليم يافته ای که بتوانند راهبردها و ديدگاههای نوين و ثمربخشی را در مورد توان بخشی و ساخت و تامين وسايل کمکی و تجهيزات مورد نياز افراد معلول تحقيق و پژوهش نمايند اندک اند.

21- برای بسياری از کودکان، وجود معلوليت به معنی جدايی و گسستن از تجربياتی است که بخشی از رشد عادی و متعارف آنان به شمار ميرود. اين وضع ممکن است بعلت اشتباه خانواده، و گرايشها و رفتار نادرست جامعه طی سنين بحرانی کودکان، که خلق و خويها و تصويرهايی که از خود دارند پرورش می يابد، تشديد گردد.

22- در اکثر کشورها، تعداد سالخوردگان رو به فزونی است و همين امر سبب شده است که بيش از 3/2 معلولين را سالخوردگان تشکيل دهند. مهمترين عللی که منجر به معلوليت اين گونه افراد می گردد ( مانند آرتروز، شوکها و ضربه های ناگهانی، بيماريهای قلبی و تحليل قوای بينايی و شنوايی ) در ميان معلولين جوانتر ديده نمی شود و ممکن است شکلهای ديگری از پيشگيری، معالجه ، توان بخشی و خدمات پشتيبانی را لازم داشته باشد.

23- در دنيای امروز، بيش از ده ميليون پناهنده و آواره زندگی می کنند که در نتيجه سوانح و بلايای ناشی از عوامل انسانی به اين وضع گرفتار  آمده اند، بسياری از آنها به  علت رنج و شکنجه، خشونت و تحمل ضربات، معلول جسمی يا روانی شده اند، اکثر اين معلولين در کشورهای جهان سوم، که خدمات و تسهيلات لازم در آنها بيش از حد محدود است، زندگی می کنند، پناهنده بودن نوعی معلوليت به حساب می آيد و پناهنده معلول بودن، عقب ماندگی مضاعف است.

24- خدمات توان بخشی غالبا" از سوی موسسات تخصصی فراهم ميشود، ولی امروزه تاکيد فراوان بر اين روند استوار است که خدمات مزبور با خدمات و امکانات همگانی و عمومی جامعه، تلفيق و يکپارچه شوند.

25- بسياری از معلولين برای تسهيل تحرک و جابه جايی، ارتباطات و گذران زندگی روزمره خود به تجهيزات و وسايل ساده ای نياز دارند. چنين وسايلی را در بعضی از کشورها توليد و در دسترس افراد معلول قرار     می دهند، ولی در بسياری از کشورهای ديگر چون چنين وسايلی در دسترس نيست يا قيمت آنها بالاست، نمی توان تهيه کرد. به طرح دستگاههای ساده تر و کم بهاتر، که با روشهای توليد داخلی ساخته ميشود، بايد توجه بيشتری کرد. اين دستگاهها با شرايط کشورها سازگار و با نيازهای اکثر معلولين تناسب دارند و به آسانی می شود آنها را تهيه کرد.

26- بسياری از کشورها، برای حذف يا کاهش موانعی که از مشارکت کامل معلولين جلوگيری می کند، گامهای مهمی برداشته اند. در غالب موارد، قوانينی برای تضمين حقوق، فرصتهای لازم برای تحصيل، کاريابی و دسترسی، به تسهيلات و امکانات اجتماعی وضع نموده اند تا موانع فرهنگی و خارجی را از ميان ببرند و اعمال تبعيض به معلولان را منتفی سازند و کوشش به عمل آمده است تا زندگی آنان دور از آسايشگاهها و در بطن زندگی جامعه صورت گيرد. در برخی کشورهای پيشرفته و در حال توسعه، بر تحصيل معلولين در نظام " آموزش باز " تاکيد می شود که موجب کاهش تحصيل در آسايشگاهها و مدارس ويژه گرديده است و روشهايی ابداع شده است تا وسايل حمل و نقل عمومی قابل استفاده معلولين واقع شوند و نيز شيوه هايی بوجود آمده تا معلولين حتی بتوانند به اطلاعات لازم دست يابند. ضمنا" آگاهی عمومی از چنين اقداماتی نيز افزايش يافته است. در بسياری موارد تلاشهای آموزشی و آگاهی همگانی طوری به اجرا در آمده که همگان را برای تغيير نگرشها و اعمالشان در قبال معلولين آموزش دهند.

27- بين کشورهايی که از سطح تسهيلات بالاتری برای معلولين برخوردارند و کشورهايی که چنين تسهيلاتی در آنها محدود است يا اصولا" فاقد آن هستند. اختلاف فاحشی به چشم می خورد.

28- بسياری از معلولين از اشتغال محروم اند يا در مشاغل پست و سطح پايين به کار گمارده می شوند. اين امر صحت دارد که با ارزيابی، آموزش و به کار گماری صحيح، اکثريت قريب به اتفاق معلولين می توانند طيف گسترده ای از کارها را با استانداردهای تعيين شده انجام دهند.

در زمان بيکاری و رکورد اقتصادی، معلولين معمولا" نخستين کسانی هستند که آنها را کنار می گذارند و آخرين کسانی هستند که به کار گمارده می شوند. در برخی از کشورهای صنعتی، بنا به تجربه ای که از بحرانهای اقتصادی کسب کرده اند، برخ بيکاری در ميان معلولين جويای کار نسبت به افراد سالم دو برابر است. در بسياری از کشورها، برنامه های متعددی تدوين شده و اقدامات چندی برای ايجاد مشاغل برای معلولين صورت گرفته است که از ميان آنها می توان از اينها نام برد :

کارگاههای توليدی مخصوص معلولين، مراکز حمايت از معلولين ، تعيين مشاغل معلولين، طرحهای سهميه بندی، پرداخت سوبسيد به تعاونيها و کارفرمايانی که کارگران معلول را آموزش داده و به کار می گمارند، يا تعاونيهايی که برای معلولين ايجاد می شود و امثال آنها، تعداد کارگران معلولی که در کارگاههای معمولی يا ويژه به کار گمارده شده اند بسيار کمتر از تعداد کارگرانی معلولی است که توانايی انجام کار را دارند. کاربرد وسيع اصول مهندسی انسانی منجر به تطابق تقريبا" کم هزينه محيط کار با ابزار و وسايل، ماشين آلات و تجهيزات می شود و به امکانات اشتغال گسترده معلولين کمک می کند.

29- مشارکت کامل در واحدهای بنيادی جامعه، يعنی خانواده، گروههای اجتماعی و جماعت ، اساس و جوهر تجربه بشر است. حق برابری فرصتها برای چنين مشارکتی در اعلاميه جهانی حقوق بشر طرح شده و بايد در مورد کليه افراد جامعه، از جمله معلولين، به اجرا درآيد، ولی در واقع، معلولين غالبا" از فرصت شرکت کامل در فعاليتهای نظام اجتماعی- فرهنگی، که خود بخشی از آن هستند، محروم اند. اين محروميت از طرق موانع خارجی و اجتماعی به بار می آيد که از جهل، بی تفاوتی و ترس ناشی می شود.

30- معلولين بسياری از مشارکت فعالانه در جامعه محروم شده اند، زيرا عرض درها برای عبور صندلی های چرخدار آنان تنگ است. آنها نمی توانند از پله های  ساختمانها، اتوبوسها، قطارها و هواپيماها بالا روند و به تلفن و کليدهای برق دسترسی داشته باشند، يا از سرويس های بهداشتی استفاده نمايند. موانع ديگری نيز وجود دارد که مانع مشارکت معلولين در جامعه می شود، برای مثال، ارتباطات شفاهی که مشکلات دارندگان اختلالات شنوايی را ناديده می گيرد و اطلاعات مکتوب که به مشکلات نابينايان توجه ندارد، چنين موانعی ناشی از ناآگاهی و   بی توجهی است. واقعيت اين است که بيشتر آنها را می توان با برنامه ريزی دقيق، که هزينه زيادی را نيز در بر نمی گيرد، از بين برد. اگر چه برخی کشورها قوانينی را در اين زمينه به مرحله اجرا گذاشته اند و زمينه مساعد آموزش عمومی را به منظور رفع موانعی فراهم آورده اند، ولی مشکل هنور به گونه ای جدی و لاينحل باقی است.

31- انتقال منابع و تکنولوژی از کشورهای پيشرفته به کشورهای در حال توسعه چنانچه در چارچوب نظم نوين اقتصاد بين المللی و برای تقويت اقتصاد کشورهای در حال توسعه به اجرا درآید، برای مردم اين کشورها، و از جمله معلولين کشورهای مزبور، مفيد خواهد بود. بهبود شرايط اقتصادی کشورهای در حال توسعه، و بويژه در نواحی روستايی آنها، امکانات اشتغال جديدی برای معلولين به وجود می آورد. همچنين منابع مورد نياز را به منظور حمايت از اقدامات پيشگيری، توان بخشی و برابری فرصتها ايجاد می کند. انتقال تکنولوژی، اگر به گونه ای صحيح به اجرا درآيد می تواند به توسعه و پيشرفت صنايعی که در توليد انبود وسايل و دستگاههای کمک به اختلالات جسمی، ذهنی و حسی تخصص دارند موثر واقع شود.

پيامدهای توسعه اقتصادی و اجتماعی :

32- هر قدر تلاشهای توسعه عمومی کشور در تامين تغذيه، آموزش، مسکن، بهبود امکانات و مراقبتهای بهداشتی و درمانی با موفقيت همراه باشد، دورنمای پيشگيری از اختلال و مداوای معلوليت نيز بهتر می شود پيشرفت در موارد زير نيز به همراه تلاشهای فوق، تسهيل می گردد.

الف ) آموزش کارکنان در زمينه های عمومی مانند مددکاری اجتماعی، بهداشت عمومی، پزشکی، آموزش و پرورش و توان بخشی شغلی ؛

ب ) افزايش ظرفيت توليد داخلی وسايل و تجهيزات مورد نياز معلولين ؛

پ ) ايجاد خدمات اجتماعی، نظامهای تامين اجتماعی، تعاونيها و    برنامه هايی برای همياری در سطح ملی و محلی

ت ) راهنمای شغلی مناسب و خدمات کاريابی توام با امکانات فزآينده اشتغال برای معلولين .

33-اجرای برنامه اقدام جهانی برای معلولين و توسعه آتی آن، بايد با معلولين و سازمانهای مرتبط با آنان به مشورت گذاشته شود. برای اين منظور، هر گونه تلاش برای تشکيل سازمانهای معلولين در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و بين المللی بايد تقويت شود. نظر کارشناسامه منحصر به فرد اين قبيل سازمانها که از تجربه آنان ناشی می شود ميتواند سهم عمده ای در طرح برنامه ها و خدمات معلولين ايفا نمايد. سازمانهای مزبور می توانند با شرکت در بحثها، نقطه نظرهای خود را درباره کليه مسائل و مشکلات معلولين ابراز دارند. اثر اين سازمانها بر گرايشهای عمومی، موجب می شود تا به آنها مشورت به عمل آيد و همچون نيرويی در جهت تغيير در اولويت دادن به مسائل معلوليت ، تاثير بسيار بگذارد. خود معلولين نيز بايد در تصميم گيری درباره خط مشی های مثمر،    برنامه ها و خدمات طراحی شده در جهت منافعشان نفوذ جدی داشته باشند. بايد تلاش ويژه ای به عمل آيد تا عقب ماندگان ذهنی نيز در اين فرآيند سهمی داشته باشند.

34-کشورهای عضو سازمان ملل متحد بايد برنامه های بلند مدت را هر چه زودتر آغاز کنند تا به اهداف برنامه اقدام جهانی دست يابند؛ چنين برنامه هايی بايد جزء لاينفک خط مشی عمومی جامعه برای توسعه اجتماعی - اقتصادی باشند.

35- موضوعات مربوط به معلولين بايد در متن برنامه های عمومی مناسب، و نه به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گيرند. وزارتخانه ها و ساير ادارات، اعم از دولتی و خصوصی، که مسئول اجرای اين امر هستند يا در اين زمينه فعاليت می کنند، بايد با توجه به زمينه فعاليت و قابليت خود، بخش ويژه ای را به امور مربوط به معلولين اختصاص دهند. دولتها بايد کانونی را ( برای مثال، کميسيون ملی، کميته ملی يا هياتی مشابه آنها ) برای بررسی و پيگيری فعاليتهای مربوط به برنامه اقدام جهانی در وزارتخانه های گوناگون، ادارات، کارگزاريهای دولتی و سازمانهای غير دولتی ايجاد نمايند. هر سازوکاری که ايجاد می شود بايد تمام طرفها، و از جمله سازمانهای معلولين را، در بر گيرد. اين کانون بايد به تصميم گيرندگان در عاليترين سطوح دسترسی داشته باشد.

36-موارد زير برای کشورهای عضو سازمان ملل، جهت اجرای برنامه اقدام جهانی ضروری است؛

الف ) برنامه ريزی، سازماندهی و تامين مالی فعاليتها در هر سطحی

ب ) ايجاد فرصتها و امکانات شرکت کامل معلولين در جامعه از راه برداشتن موانع

پ ) ايجاد مبانی و اختيارات لازم قانونی به منظور داشتن معيارهايی برای رسيدن به هدفها، از طريق وضع قوانين

ت ) اعطای وسايل کمکی مورد نياز معلولين و ارائه خدماتی در زمينه تغذيه، درمان و آموزش و کمکهای شغلی، تا امکان توان بخشی آنان فراهم گردد.

ث ) ايجاد يا تجهيز سازمانهای دولتی و خصوصی مرتبط با کار معلولين

ج ) تاسيس و رشد سازمانهای معلولين

چ ) آماده سازی اطلاعات مربوط به برنامه اقدام جهانی برای معلولين و اشاعه آن در ميان تمام آحاد ملت و از جمله معلولين و خانواده هايشان

ح ) ارتقای سطح آموزش همگانی به منظور درک کامل موارد اصلی و کليدی برنامه اقدام جهانی و اجرای آن

خ ) ايجاد تسهيل برای تحقيق درباره موضوعات مربوط به برنامه اقدام جهانی

د ) افزايش همکاری و مشارکت فنی در امر برنامه اقدام جهانی ؛

ذ ) ايجاد تسهيل در امر مشارکت معلولين و سازمانهای آنان در تصميمات مربوط به برنامه اقدام جهانی .

37- کشورهاي عضو بايد فعالانه در جستجو و تقويت راه حل هاي  ممکن برای ايجاد سازمانهايی باشند که از معلولين تشکيل شده باشد يا معلولين در آنها عضويت داشته باشند. چنين سازمانهايی که معلولين يا در برخی مواقع خويشاوندانشان در بين اعضاء و هيات مديره آنها نفوذ عمده ای دارند در اغلب کشورهای جهان وجود دارد. بسياری از اين گونه سازمانها قدرت دفاع از خود و تلاش برای کسب حقوق خود را ندارند.

38- برنامه های هماهنگ پيشگيری در کليه سطوح جامعه مورد نياز است. اين برنامه ها شامل موارد زير است:

الف ) نظامهای مراقبتهای اوليه بهداشتی برای تمام افراد جامعه که به تمام بخشهای جمعيت و به ويژه  نواحی روستايی و محله های فقيرنشين شهرها تسريع يابد.

ب ) مراقبت و مشاوره بهداشتی موثر برای مادر و کودک، همچنين مشاوره در زمينه تنظيم خانواده و زندگی خانوادگی

پ ) آموزش تغذيه به مردم و کمک در دستيابی به برنامه غذايی مناسب، خصوصا" برای مادران و کودکان، از جمله توليد، و استفاده از مواد غذايی مغذی و پر ويتامين و مواد خوراکی ديگر.

ت ) ايجاد مصونيت در برابر بيماريهای مسری، در راستای اهداف برنامه گسترده مصونيت سازمان جهانی بهداشت

ث ) ايجاد نظامی برای تشخيص به موقع و اقدام به موقع بيماريها

ج ) مقررات ايمنی و برنامه های آموزشی برای پيشگيری از سوانح در خانه، محل کار، جاده و در فعاليتهای مربوط به اوقات فراغت

چ ) سازگار کردن مشاغل و تجهيزات و محيط کار و پيش بينی بهداشت شغلی برای پيشگيری از به وجود آمدن معلوليت و بيماريهای ناشی از مشاغل يا تشديد آنها

ح ) اقداماتی برای کنترل مصرف بی رويه دارو و مواد مخدر، الکل، توتون و ساير مواد محرک يا افسرده کننده برای پيشگيری از معلوليت ناشی از استفاده مواد مخدر، خصوصا" در بين کودکان دانش آموز و افراد سالخورده استفاده بی رويه زنان باردار از اين گونه مواد بر جنين تاثير دارد که بايد بدان توجه خاص معطوف داشت؛

خ ) فعاليتهای آموزشی و بهداشتی همگانی، در دست يافتن به شيوه های زندگی، که حداکثر دفاع را در مقابل علل اختلال پديد آورد، کمک خواهد کرد.

د ) آموزش مناسب مداوم جامعه و صاحبان حرفه ها، همچنين دادن اطلاعات مربوط به برنامه های پيشگيری از معلوليت

ذ ) آموزش کادر پزشکی، پيراپزشکی و ساير کسانی که در موقع اضطراری به خدماتشان نياز هست.

ر )ضوابط و معيارهای پيشگيری در آموزش مروجين کشاورزی روستاها، برای کمک به کاهش وقايع منجر به معلوليت

ز ) آموزش شغلی با سازماندهی مناسب، و آموزش عملی ضمن کار برای کارکنان، با اين هدف که در تصادف در حين کار و درجات مختلف معلوليت جلوگيری نمايد. بايد توجه داشت که در کشورهای در حال توسعه، غالبا" تکنولوژی قديمی و از کار افتاده مورد استفاده قرار مي گيرد و در بسياری موارد اين تکنولوژی از کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه انتقال می يابد. اين نوع تکنولوژی با شرايط کشورهای در حال توسعه نامناسب است و به همراه آموزش ناکافی و محافظت نارسای نيروی کار، باعث افزايش حوادث و معلوليت های محيط کار می گردد.

39- کشورهای عضو بايد تشويق شوند بهداشت و درمان و خدمات وابسته به آنها را برای همه مردم فراهم آورند تا بدين وسيله اختلالاتی را که باعث معلوليت می شوند کاهش دهند يا از بين ببرند.

توصيه بالا شامل خدمات اجتماعی تغذيه ای ، بهداشتی و شغلی مورد نياز معلولين نيز می گردد تا آنان را در نيل به کمال مطلوب در سطوح مختلف انجام وظايف خود توانا سازند. خدمات مزبور را با توجه به عواملی نظير توزيع جمعيت، جغرافيا و مراحل توسعه، می توان از راههای زير در دسترس قرارداد:

الف ) کارکنان خدماتی جمعی؛

ب ) تسهيلات عمومی تامين کننده بهداشت، آموزش و پرورش، رفاه و خدمات شغلی؛

ج ) ساير خدمات تخصصی که تسهيلات عمومی قادر به تامين خدمات ضروری نيست.

40- کشورهای عضو بايد تشويق شوند تا در نظام عمومی خدمات اجتماعی خود، افرادی شايسته و لايق را برای مشاوره و ساير همکاريهای مربوط به مشکلات معلولين و خانواده های آنان به کار گيرند.

41- معلولين نبايد از خانواده و جامعه خود جدا شوند. نظامهای خدماتی بايد مسائل و مشکلات مربوط به حمل و نقل و ارتباطات را در نظر بگيرند؛ نياز به حمايت از خدمات اجتماعی، بهداشتی و آموزشی معلولين، وجود شرايط اوليه و غالبا" فاجعه آميز زندگی معلولين ، بويژه در برخی از    محله های فقيرنشين شهری، موانع اجتماعی که از آمادگی افراد برای پيگيری يا پذيرفتن خدمات جلوگيری می نمايد، نيز بايد مدنظر قرار گيرد. کشورهای عضو بايد اطمينان دهند که توزيع عادلانه و برابر اين خدمات، بر حسب نياز آنان شامل حال کليه گروههای اجتماعی و مناطق جغرافيايی خواهد شد.

41- خدمات بهداشتی و اجتماعی بيماران روانی در بسياری از کشورها کاملا" ناديده انگاشته شده است. مراقبت و روان درمانی بيماران روانی بايد از طريق تامين اجتماعی و راهنمايی آنها و خانواده هايشان، که غالبا" تحت فشار قرار دارند، صورت گيرد. در نقاطی که چنين خدماتی فراهم مي شود، طول اقامت و امکان مراجعه مجدد به آسايشگاه بايد کاهش يابد. در مواردی که عقب ماندگان ذهنی از مسائل و مشکلات بيماری روانی نيز رنج می برند امکاناتی بايد فراهم شود تا اطمينان حاصل گردد که مراقبين بهداشت از نيازهای مبرم عقب ماندگی نيز آگاهند.

42- کشورهای عضو بايد مسئووليت برابری فرصتهای معلولين با ساير شهروندان را تضمين نمايند. و اقدامات لازم را برای رفع هر گونه تبعيض در مورد معلولين به کار بندند.

43-کشورهای عضو بايد سياستی را اتخاذ نمايند که در برنامه ريزی اسکان جمعيت، جنبه های مختلف دسترسی معلولين رعايت شده باشد. اين سياست شامل برنامه هايی است که در مناطق روستايی کشورهای در حال توسعه به اجرا در می آيد. ضمنا" اقداماتی بايد صورت گيرد که در صورت امکان و خصوصا" با بهره گيری از نوسازی ساختمانها، امکان دسترسی معلولين را به بناها و تسهيلات عمومی و حمل و نقل فراهم آورند.

44- کشورهای عضو بايد تضمين نمايند که معلولين برای دست يابی به تمامی اشکال در آمد و حفظ آن، تامين اجتماعی، از امکاناتی برخور دارند. چنين فرآيندی بايد به نحوی ارائه شود که با نظام اقتصادی و ميزان توسعه کشور عضو سازگار باشد. و هر جا که تامين اجتماعی ، بيمه اجتماعی و نظامهای نظير آن، برای عامه مردم وجود دارد، بايد بازبينی شوند تا اطمينان حاصل شود که منابع و خدمات کافی برای پيشگيری، توانبخشی و برابری فرصتها برای معلولين و خانواده هايشان فراهم است؛ ضمنا" مقررات حاکم بر اين نظامها، چه مربوط به ارائه کنندگان و چه مربوط به استفاده کنندگان خدمات، نبايد افراد معلول را کنار بگذارد يا نسبت به آنها تبعيض روا دارد. استقرار و گسترش نظام عمومی مراقبت بهداشتی، ايمنی صنعتی و حفاظت بهداشتی، پيش نياز ذيل به اين مجموعه هدفهاست.

45- کشورهای عضو بايد خط مشی هايی را بپذيرند که حقوق معلولين را برای برخورداری از فرصتهای آموزشی برابر با ساير افراد جامعه به رسميت بشناسد. آموزش معلولين بايد تا حد امکان در نظام مدارس همگانی صورت گيرد. مسئووليت آموزش و پرورش آنان بايد به عهده اوليای آموزش و پرورش باشد، و  قوانين مربوط به آموزش اجباری، بايد کودکانی را که انواع مختلف معلوليت دارند و حتی آنهايی را که از شديدترين نوع معلوليت برخوردارند، در بر گيرند. همچنين در مقررات مربوط به پذيرش سنی معلولين، ارتقای آنان از کلاسی به کلاس ديگر، و در صورت امکان حتی در مراحل امتحانات، انعطاف بيشتری به خرج دهند.

46-هر گاه بنا به دلايلی، امکانات نظام آموزش عمومی، برای برخی از کودکان معلول نامناسب باشد، تحصيلات اين کودکان معلول نامناسب باشد، تحصيلات اين کودکان بايد برای دوره معينی در مدارس ويژه صورت گيرد. کيفيت تحصيلات ويژه معلولين بايد با کيفيت تحصيل در مدارس عمومی برابر و يا آن پيوند کامل داشته باشد. ضمنا" مشارکت والدين افراد معلول در کليه سطوح آموزشی امری ضروری است. کمکهای لازم بايد در اختيار والدين قرار گيرد. تا بتواند محيط خانوادگی هنجاری را برای خود فراهم سازند کادر آموزشی برای همکاری با والدين معلولين، بايد آموزش ببينند.

47- کشورهای عضو می توانند با اقدامات گوناگون، معلولين را در بازار آزاد کار جذب کنند، از جمله اين اقدامات می توان از طرحهای سهميه بندی تشويقی، به کار گماشتن معلولين در کارهای خاص، وام يا کمکهای بلاعوض برای مشاغل و تعاونيهای کوچک، قرارداد انحصاری يا اعطای حق اولويت در توليد، تخفيفهای مالياتی، بستن قرارداد يا اعطای کمکهای فنی يا مالی به شرکتها و سازمانهايی که کارگران معلول را به کار می گمارند، نام برد. کشورهای عضو بايد از ايجاد و توسعه وسايل فنی کمکی و فراهم ساختن و تسهيلاتی برای دسترسی معلولين به اين وسايل فنی، که برای انجام کار خود بدانها نياز دارند، حمايت کنند.

48- کشورهای عضو بايد تضمين نمايند که معلولين نيز مانند ساير شهروندان، از فرصتهای برابر برای فعاليتهای تفريحی برخوردارند، که اين به معنای استفاده از رستورانها، سينماها تئاترها، کتابخانه ها و ساير مکانهای تفريحی، همچنين ميدانهای ورزشی، هتلها، ساحلهای دريا و تفرجگاههای ديگر است. سازمانهای مسئول سياحتی، شرکتهای مسافرتی، هتلها، سازمانهای داوطلب و ساير سازمانهايی که به نحوی در فعاليتهای تفريحی و مکانات سياحتی ، دخالت دارند، بايد خدمات خود را به عموم عرضه کنند و برای معلولين تبعيض قائل نشوند؛ مثلا" اين موسسات بايد در عرصه اطلاعات خود به همگان نحوه دسترسی معلولين را نيز بگنجانند.

49-اقداماتی بايد صورت گيرد تا امکان بهره مندی کامل معلولين از مراسم مذهبی موجود در جامعه تضمين گردد. مشارکت کامل معلولين در اين گونه فعاليتها از اين راه ميسر می شود.

خ : ورزش

50- اهميت ورزش برای معلولين روز به روز بهتر شناخته می شود. بنابراين کشورهای عضو بايد کليه رشته های فعاليتهای ورزشی معلولين را تقويت نمايند، و تامين امکانات مناسب ورزشی و ايجاد سازمانی برای فعاليتها، از آن جمله است.

51- به هنگام تربيت معلمان ويژه معلولين، پوشش طيفی گسترده تا جايی که ممکن است اهميت دارد، زيرا در بسياری از کشورهای در حال توسعه، معلم مخصوص معلولين، به تنهايی به جای گروه معلمان مخصوص معلولين، ايفای وظيفه می کند. ذکر اين نکته نيز لازم است که تربيت در سطح عالی، هميشه مطلوب و ضروری نيست، و اکثريت قريب به اتفاق کادر آموزشی را دارندگان مدارج پايين و متوسط تشکيل می دهند.

52- صندوق اعتباری که مجمع عمومی سازمان ملل برای سال بين المللی معلولين تاسيس کرده است بايد برای تامين نيازهای کشورهای در حال توسعه، سازمانهای معلولين، و اجرای برنامه اقدام جهانی مورد استفاده قرار گيرد.

53- با در نظر گرفتن وضع معلولين و با توجه به حقوق بشر، بايد معاهدات سازمان ملل متحد و سازمانهای بين المللی ديگر موجود در نظام سازمان ملل، و ساير امکانات اين سازمانها برای اولويت دادن به حفظ و حمايت از حقوق همه مردم به کار رود. اين اصل با مفهوم سال بين المللی معلولين، يعنی " مشارکت کامل و تساوی حقوق معلولين " همساز است.

54- کليه سازمانهای بين المللی که فعاليتهايشان جنبه همکاری مالی و فنی دارد، به گونه ای تقويت شوند تا اطمينان يابند که اولويتهای پيشگيری از معلوليت، توانبخشی و برابری فرصتها، مطابق با تقاضای آنان برای همکاری صورت گرفته و با اولويتهای طبيعی اين کشورها نيز سازگاری دارد. چنين اقداماتی موجب تخصيص منابع بيشتر برای سرمايه گذاری و تامين هزينه جاری خدماتی می گردد که پيشگيری، توانبخشی و برابری فرصتها را تضمين نمايد. اين اقدام بايد در برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی کليه کارگزاريهای امدادی دو جانبه و چند جانبه منعکس شود و همکاری فنی بين کشورهای در حال توسعه نيز از آن جمله به شمار می آيد.

55- تلاشهای اصلی صندوق بين المللی کودکان ( يونيسف ) بايد به سوی اقدامات پيشگيری بهتر هدايت شود، که حمايت بيشتر از خدمات بهداشتی مادران و کودکان ، آموزش بهداشت کنترل امراض و بهبود تغذيه افرادی که از قبل معلول بوده اند، از آن جمله به شمار می رود. اين سازمان، توسعه و گسترش طرحهای آموزشی يکپارچه را تشويق کرده، فعاليتهای توان بخشی در سطح جامعه را با استفاده از منابع ارزان قيمت داخلی مورد پشتيبانی قرار می دهد.

56- دبيرکل سازمان ملل، بايد هر چند گاه درباره کوششهای سازمان ملل و کارگزاران تخصصی آن سازمان گزارش منتشر کند، تا معلولين بيشتری به کار گمارده شوند و امکانات و اطلاعات مورد لزوم آنان به نحو بهتری عرضه شود.

57- بر پايه نتايج حاصل از ارزشيابی دوره ای و توسعه اوضاع اقتصادی و اجتماعی جهان، ممکن است لازم باشد که برنامه اقدام جهانی، در فواصل معين، مورد بررسی و تجديد نظر قرار گيرد. بررسی بايد هر پنج سال يکبار به عمل آيد... و نيز بايد در روند فرآيند بررسی و ارزيابی راهبرد توسعه بين المللی برای دهه سوم سازمان ملل را به وجود آورد.

  

****

 

منبع:  -برگرفته از   اولين کتاب راهنمای جامع توانبخشی و خدمات شهری معلولين - جانبازان - سالمندان

 

   

 

 

 

   

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved