نابغه ی نخاعی ، توداستیبل فلدت

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

تود استيبل فلدت ( Todd Stabelfeldt) از انسانهای برجسته ای است که مسئوليت زندگی خود را در چالش انگيزترين شرايط به عهده دارد و با شوخ طبعی و شيوه خاص خود زندگی می نمايد. او در سن هجده سالگی، در حالی که با پسر دائی خود ،با اسلحه ای باز می کردند ،در اثر اصابت گلوله به چانه اش، مبتلا به ضايعه تتراپلژی در ناحيه C4 (کوآدری پلژی ) شده است. اين اتفاق بیست سال پيش برای او رخ داده و حالا يک کارتمام وقت دارد و در جامعه فرد بسیار فعالی محسوب می شود. از نظر مالی کاملا"مستقل بوده و بطورکلی بدون نیاز به دیگران زندگی می کند .  

استيبل فلدت اخيرا" درکلاسی متشکل از دانشجويان فارغ التحصيل در رشته کاردرمانی (OT ) در دانشگاه واشنگتن چنین می گوید که : " درواقع من يک دوره 20 ساله در کوآدری پلژی ناحيه C4 گذرانده ام. اين دوره، بسیار سخت است و من آرزو می کنم که بتوانم آنرا سپری کنم ولی بعيد می دانم ازآن فارغ التحصیل شوم. من فلج هستم و این شرايط مشکل را برای هيچکس آرزو نمی کنم. ولی من چيزهای خيلی زيادی آموخته ام و احساس می کنم که می توانم آموخته هايم را به ديگران هم انتقال دهم با اين اميد که برای بهبودکيفيت زندگی سايرين نيز مفيد واقع شود".

استيبل فلدت در کلاس آموزشی تکنولوژی تجهيزات کمکی دکتر بريان داگئون (Dudgeon Brian) ، دستيار دانشکده توانبخشی يک سخنران دائمی است. داگئون می گويد: " من شيفته مطالب او هستم". " تود تاريخچه ای از آسيب خود را می گويد و با يک اعتماد به نفس خيلی بالا ،در مورداستفاده از تکنولوژی تجهيزات کمکی و طراحی محيطی برای اشتغال خود، ايجاد شرايط مناسب جهت زندگی مستقل و ساير شرایط اجتماعی توضيح می دهد. او در زمينه طراحی و اجرای سيستمهای فنی ابتکارات بسيار زيادی داشته، که در بهبود شرایط زندگی او بسيار موثر واقع شده اند.

استيبل فلدت يک جوان صريح و رک و با شوخ طبعی بالا ی خود ، با جرات زیادو اراده قوی، طی تحقيق و مطالعه بر روی تکنولوژی تجهيزات کمکی و استفاده از آنها در جاهای غير متعارف و بهره گيری از صنايع مختلف به خصوص صنایع دريايی ، راه حلهای ابتکاری مناسبی را برای زندگی مستقل خود ارائه داده است. او می گويد:
" ما در زمانی زندگی می کنیم که عموم افراد برای تکنولوژی های مورد نياز ما، و ايجاد امکانات کمکی برای ارتقای وبهبود سطح زندگی ما واقعا" بی تفاوت هستند".   

خانه استيبل فلدت بطور کامل شبکه بندی کامپيوتری شده است .بطوری که او می تواند بطور کاملا"مستقل به همه جای منزل خود دسترسی داشته باشد و از تلفن، ايميل، دوربين ها، سيستمهای CD و تصويری و کتب خود براحتی استفاده کند. يک مانيتور کامپيوتر در کنار تخت او تعبيه شده است. او می گويد: " هرشب هدفون خود را روی سرم قرار می دهم. من می توانم از طريق رايانه پنکه اتاق خودم را روشن و خاموش کنم. اگر کسی درهر ساعتی با من تماس بگيرد، من می توانم از طريق مانيتور پاسخ او را بدهم و از روی تخت خودم به هر مشکلی رسيدگی کنم. امروزه بسياری از صنايع هستندکه می توانند به ناتوانیهای من کمک کنند و باعث استقلال من شوند. "

استيبل فلدت يادآوری می کند که :" استفاده از تکنولوژی وسايل کمکی هميشه به اين شکل نبوده اند و در دهه 80 پيشرفت آنها بسيار بد بود. در مراحل اوليه، کارباآنها برای من جالب نبود و تا چند سال بعد هم به هيچ وجه نمی توانستم از آنها استفاده کنم و احساس می کردم شبيه يک نوزاد، مسئول زندگی خودم نيستم.به همین دلیل تصميم گرفتم در برخی جاها از فکرخودم استفاده کنم".

او کار با رايانه را آموزش ديد و بعداز سن 18 سالگی ، صاحب يک شغل برنامه ريزی برای يک شرکت نرم افزار پزشکی شد. او در کارش خیلی رشد کرد و حالا مدير یکی از قسمتها است.

استيبل فلدت در آپارتمان خود به تنهايی زندگی می کند و لی يک مراقب شخصی نيز داردکه صبح ها و شب ها به او کمک می کند. او در خانه کارهايش را بصورت کنترل از راه دور انجام می دهد و گاهگاهی نيز به دفترش می رود و رفت و آمد او نيز از طريق سيستمهای ترابری و به تنهايی انجام می گيرد. از آنجائی که او از شانه به پائين فلج است ، از يک ويلچر برقی استفاده مي کند و حرکتش نیز بوسيله یک سيستم دارای دکمه های فيبر نوری و کنترل صدا و با استفاده ازیک کنترل کننده که در ناحيه چانه او قراردارد،انجام می گیرد.  

استيبل فلدت همیشه ساده ترين راه حلهای تکنولوژی وسائل کمکی را بکارمی گیرد. وقتی که تکنولوژیهای ساده به خوبی عمل کنند، او به شدت از روشهای پيچيده پرهيز می کند.

استيبل فلدت ترجيح می دهد که همیشه ويلچرش مرتب و شيک باشدو خودش هم ظاهری خوشايند داشته باشد. چرا که او می گويد: " وقتی که مردم مرا می بينند، آنها بیشتراز اینکه به صندلی من توجه کنند به من نگاه می کنند." او يک روکش پارچه ای از جنس کتان برای کيسه ادرار خودش طراحی کرده تا کمترين امکان برای مشخص بودن وجود داشته باشد و چرا که می گويد: "من اعتقاد دارم که مردم ديدن يک کيسه پارچه ای را به ديدن ادرار ترجيح می دهند". اين کيسه با چيزی به ويلچرش بسته نمی شود بلکه دو تا قلاب دارد. او متعجب است که " کسی فکر نمی کند که قلابهای کيسه ادرار چقدرمهم هستند؟ ". ولی آنها اهميت زیادی دارند و اين يکی از آن چيزهای زیادی است که او در راه سخت خود یادگرفته است.

او در لحظات سخت با شوخ طبعی به مشکلات خود رسيدگی می کند. او می گويد:
" شوخ بودن برای من يک موضوع مهم محسوب می شود. چراکه من خیلی از فشارها ومشکلاتم را با شوخی برطرف می کنم".

احساسی که استيبل فلدت نسبت به ظاهر هر چيزی دارد، از ظاهر شخصی خودش پیداست. او معمولا" خيلی خوب و به شکلی که عرف جامعه  است خود را آراسته می کند .فرم موها و ريش او ظاهری معصومانه به او داده اند. او می گويد: " من دو ست دارم بوی خوبی بدهم و لباسهای زيبا بپوشم و اين موضوع برايم اهميت زيادی دارد. "

او شيفته خياطان منطقه نورداستروم ( Nordstrom ) است که لباسهايش را متناسب با بدن، ويلچر و برای کارش می دوزند و معمولا" با او بسيار با احترام و ادب برخورد می کنند. او می گويد: " با من مثل مشتريان دائمی نورداستروم رفتار می شود و وقتی به آنجا می روم يک احساس عالی به من دست می دهد."

استيبل فلدت در مورد ايمنی و آمادگی درشرایط اضطراری خيلی وسواس دارد، به همين دليل برای حفظ استقلال خودش خيلی سخت به تکنولوژی وسایل کمکی اعتماد کرده است.به همین دلیل اواز يک سيستم پشتيبانی (متشکل از از باتريهای مجزا که با همديگر وصل شده اند و دائما" بوسيله جريان برق شارژ  می شوند)بهره می برد که در موارد قطعی برق ،تمامی تجهيزات او را پستیبانی می کند. او   می گويد: " من همه کارهايم را بوسيله اينترنت انجام می دهم و اگر برق قطع شود، نمی خواهم ارتباط خودم را از دست دهم. من برای همه چيز پشتيبانی قرارداد ه ام بطوری که اگر حتی 3 روز هم برق قطع شود ،مشکلی برايم به وجود نمی آيد. "

او می گويد: " درست است که باتريها معمولا" گران، سنگين و طول عمر پيش بينی نشده ای دارند، ولی شما نمی توانيد برای استقلال و امنيت خودتان قيمت بگذاريد . من شب ها از بای پاپ Bi-PAP ( يک نوع دستگاه تهويه برای تنفس ) استفاده می کنم، ودرواقع باتريهای پشتيبانی ناجی من هستند".

استيبل فلدت از نظر افراد ناتوان يک نابغه محسوب می شود .او از نظر مالی کاملا" مستقل است و هيچگونه کمک و حقوق مزايای دولتی دريافت نمی کند. دکتر داگئون ( Dudgeon ) می گويد" من هیچکس را سراغ ندارم که با چنين سطح ضايعه نخاعی ، به اندازه تود در زمينه های اشتغال، وضعيت زندگی و گرفتاريهای اجتماعی موفق باشد. راهکارهای ابتکاری که تود در زمينه استقلال ارائه داده، بی نظير هستند."

استيبل فلدت علاقمند است که آموخته ها و تجربياتش را در اختيار شنوندگان بی شمار خود قرار دهد و ديگران نيز از آن بهره مند شوند. بعلاوه در شغل تمام وقت خود، او يک سخنران با انگيزه است که برای گروههای دبيرستانی و جوانان خطابه خود را با گفتاری شوخ ايراد می کند.

از نظر سازمان ضايعات نخاعی منطقه شمال غرب دانشگاه واشنگتن، او يک مربی و مشاور ضايعه نخاعی محسوب می شود و با اعضا گروه مشاورين نخاعی هم پايه است و يکی از مدعوين هميشگی مجامع و جلسات ضايعات نخاعی می باشد. او مايل است نه تنها در مورد روشهای شگفت انگيز تکنولوژی کمکی برای افراد معلول صحبت کند،بلکه تجربیات شخصی خوددرموردغلبه برهر نوع مشکل را بیان نماید.

داگئون می افزايد که:"تود به توانمندی جوانان اهميت خيلی زيادی قائل است. او خيلی صريح و آزاد از داستانها و شوخی های بی ريای خود برای بيان و تشريح يک زندگی مملو از چالش استفاده می کند، با اين حال هر کسی می تواند از زندگی او درس بگيرد".

 ****

منبع:مقاله:   " توداستیبل فلدت ،نابغه ی نخاعی"  مترجم:مهندس عباس کاشي(ohealth2007@yahoo.com)  - انتشار : مركز ضايعات نخاعي جانبازان - شهریورماه 1387 -برگرفته از: SCI FORUM REPORTS  - Taking Charge after SCI -

 

 

 

 

 

   

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved