گفتيم معلولان تأمين شغلي ندارند، گفتند افراد سالم هم بيكارند. گفتيم
امكانات دارويي و درماني براي معلولان محدود است، گفتند براي سالمها هم
محدوديت داريم. گفتيم وسائط ويژه حمل و نقل معلولان در كشور موجود نيست،
گفتند با وسائط نقلية عمومي براي افراد سالم هم دچار مشكل هستيم.
اگر از مقوله برتر دانستن اين افراد سالم (كه ميدانيم هيچ فرد سالمي در
دنيا وجود ندارد) نسبت به معلولان بيسر و صدا بگذريم و حق استفاده از
تمامي امكانات را در مرحله اول براي افراد به ظاهر سالم مشروع بدانيم، فكر
نميكنم بتوان كسي را يافت كه در مورد تفريح و گذران اوقات فراغت نيز با
چنين توجيهي موافق باشد. به عبارت ديگر معتقد باشد كه معلولان در درجه دوم
اولويت برخورداري از امكانات تفريحي قرار دارند، بلكه همه ميدانند و
معتقدند هر انساني با هر شرايط بدني و روحي احتياج به تفريح و امكانات
مناسب و البته مساويِ گذران اوقات فراغت دارد.
خوشبختانه در اين مورد كسي هم بخيل نيست. يعني ممكن است شما با ديدن فرد
معلولي كه فلان سمت را در فلان مؤسسه دارد، با خود بگوييد كه پسر يا دختر
من با چنين مدرك تحصيلي بيكار است و اين سمت قطعاً در درجه اول حق مسلم
اوست، ولي يقين دارم كه با ديدن معلولي كه در حال تماشاي يك فيلم ويدئويي
است، نه فقط احساس رقابت و حسادت نميكنيد، بلكه آن را بسيار مناسب روحيه
فردي با مشكلات جسمي و حركتي يا ذهني و رواني ميدانيد.
همه ميدانيم و پذيرفتهايم كه با يا بدون توجيه، امكانات تفريحي در كشور
ما نسبت به بسياري از كشورهاي ديگر دنيا در حد بسيار پاييني قرار
دارد.شايد باكمي دقت بتوان دريافت كه سالنهاي سينما و تئاتر، تنها
مكانهاي قابل توجه تفريحي در بسياري از شهرهاي كشور ما است. هر چند در
بيشتر نقاط كشور ممكن است تنها يك سالن سينما يا تئاتر وجود داشته
باشد،آنهم باكيفيتي پايينتر از حد استاندارد.شايد شمايي كه به علت رشتة
تحصيلي يا نوع شغل و مشغوليتهاي خود با معلولان و مسائل مربوط به آنها
آشنا نيستيد، در مورد چگونگي استفاده از همين امكانات ساده تفريحي آگاهي
چنداني نداشته باشيد. اما براي يكبار هم كه شده انديشيدهايد معلولي كه روي
ويلچر نشسته است، چگونه ميتواند از يك سالن سينما يا تئاتر استفاده كند؟
قطعاً ميدانيد كه يك فرد ويلچري براي بالا رفتن از پلكاني كه شما هر روز
به راحتي و بدون فكر كردن از آن بالا ميرويد، دچار مشكل اساسي است. سطح
شيبدار، البته در صورت استاندارد بودن از نظر جنس،زاوية شيب، عرض، نرده دار
بودن و...، به يك فرد ويلچري اين قابليت را ميدهد كه او نيز بدون انديشة
زياد خود را به همان مكاني كه شما رسيدهايد برساند. شايد بر اين عقيده
باشيد كه يك معلول ويلچرنشين با كمك گرفتن از دوست سالم خود خواهد توانست
از پلكان هر ساختماني بگذرد، ولي هدف غايي توانبخشي رساندن فرد معلول به
حداكثر رساندن استقلال ممكن است. بينديشيد كه چقدر دشوار خواهد بود اگر بر
اثر قطع شدن انگشتان دست راستتان مجبور باشيد براي نوشتن هر مطلب كوچكي
سايه دوستي را بالاي سر خود حس كنيد. آيا در اين صورت ترجيح نخواهيد داد كه
با تمرين و ممارست به يك چپ دست ماهر تبديل شويد؟ چند سالن سينما يا تئاتر
سراغ داريد كه داراي سطح شيبدار است؟ ميدانيد كه سطح شيبدار الفباي
مناسبسازي و برابري فرصتهاست. جاي دوري نرويم. در همين تهران بزرگ كه
امكانات تفريحياش از هر كجاي ايران وسيعتر است، چند سالن سينما با سطح
شيبدار مناسب ميتوان يافت؟ يا چند سالن تئاتر؟
بسيار ساده است. از همين امشب امتحان كنيد.به هر سالن سينما يا تئاتري كه
ميرويد خوب دقت كنيد. يك نگاه اجمالي كافيست. (پيشنهاد ميكنم از تئاتر
شهر شروع نكنيد، با آن سالنهاي زير زميني و پلكانهاي پيچ در پيچ،) و پس
از آن يك لحظه، فقط يك لحظه بينديشيد كه در عبور از همين خيابان مقابل
سينما دچار سانحه رانندگي شويد و مجبور باشيد تا آخر عمر بر ويلچر بنشينيد.
عجيب نيست. دقت كنيد! بسياري از افرادي كه امروز بر ويلچر مينشينند روزي
مانند شما براي رسيدن به چنين مكانهايي دچار مشكل نبودند. فقط يك حادثه
كوچك كافيست. زياد فكر نكنيد، ممكن است لذت ديدن فيلم را از دست بدهيد.
شروع نهضتهاي كمك به معلولان و برابري فرصتها فقط با شكايت از مسئولان و
گله از آنها ميسر نميشود بلكه آگاهي همه جانبه همه ما را از مسائل
معلولان، يعني همين افرادي كه بيسرو صدا، در اطراف ما زندگي ميكنند و
كوله باري از مشكلات را جداي از مشكلات همه انسانها به دوش ميكشند، طلب
ميكند.
در پايان تأكيد ميكنم كه امكانات موجود در هر كشور، اعم از امكانات
آموزشي، بهداشتي، حرفهاي، اجتماعي و فرهنگي متعلق به همه افراد آن كشور،
اعم از سالم و ناسالم و همه سهم يكساني از اين امكانات دارند.
****
منبع : مقاله "
معلوليت در
كمين همه " - تهيه كننده : آرش امين زاده- انتشار
: روزنامه اطلاعات -18 فروردين 1388