آموزش مهارتهای ارتباط  زناشويي

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

اين کتاب به چهار فصل تقسيم می شود.هر فصل چهارچوب و مهارتهای مربوط به جنبه های مهم ارتباط بين فردی را نشان می دهد.همچنين هر يک از فصول دارای تمرينهايی است که به شما امکان می دهد با استفاده از چهارچوب ها و مهارتها حل و فصل مشکلات فعلی خود را تمرين کنيد. و همانطور که فصل به فصل پيش می رويد چهارچوب ها و مهارتهای بهبود بخشی در ارتباط شما با همسرتان  را در اختيار می گذارد.

فصل اول :  توجه کردن به خودتان

چرخه آگاهی، نقشه ای است که به شما کمک می کند تا از خودتان آگاهی بيشتری پيدا کنيد. در اين قسمت به شما نشان داده می شود که چگونه از اين نقشه برای توجه به خودتان استفاده کنيد. وقتی شما با چرخه آگاهی آشنا شويد.شريک زندگيتان را بهتر درک می کنيد و او را بهتر می شناسيد. اين چرخه شامل پنج قسمت است که هميشه در تجربه شما وجود دارند. عبارتنداز :

  1. اطلاعات حسی ( اطلاعات کلامی و غير کلامی )

  2. افکار ( فکر کردن )

  3. احساس کردن

  4. خواستن

  5. عمل کردن که تمامی اين 5 قسمت با هم در تعامل هستند.

1- اطلاعات حسی ( اطلاعات کلامی و غير کلامی ) : پنج حس شما( بينايی، شنوايی، بويايی، چشايی و بساوايی ) نقاط بی واسطه شما با دنيای خارج است. شما از طريق اين مجاری، محرکها را جمع آوری می کنيد. اين اطلاعات حسی به صورت زير به شما عرضه می شوند. سيماو اشاره - ژست- لحن- ارقام- واژه ها- جمله ها- قصه ها- عبارت ها

  • اطلاعات غير کلامی :  بدون شنيدن يک کلمه شما می توانيد اين گونه اطلاعات ديداری را مشاهده کنيد:

  • بافت - مکان و شخصی که حضور دارد.

  • زمان- موقعی از روز و تسريع يا تاخير در پاسخ

  • فضا- وضعيت فيزيکی افراد ( دوری و نزديکی )

  • زبان تن : ژست - تماس- چشمی و .....

  • ميزان انرژی

  • اشياء

  • پوشش ظاهری

  • رسانه ها

  • صداهای زمينه ای

  • زير و بمی و طنين صدا

  • حجم صدا

  • طرز بيان و شفافيت

  • حس لامسه

حس های باطنی :

نوع مهم ديگری از اطلاعات عبارت از حسيات باطنی است يعنی اطلاعاتی که از دنيای فيزيکی، بيرونی و برون واسطه شما نشأت نمی گيرند، بلکه منشأ آنها دنيای درونی خاطره ها، تداعی ها، بصيرت ها، معارف، روياها، حدس و گمان و ..... می باشد.

2- افکار ( معنايی که شما خلق می کنيد ) : افکار عبارتند از معاني  که خلق می کنيد تا به شما در درک خودتان، افراد ديگر و موقعيت ها کمک کند. کلمات ديگری که نشان دهنده فرآيند تفکر هستند عبارتند از: نگرشها، فرض ها، استنتاج ها، نظرها و آراء، ارزيابی ها، قضاوتها، برداشتها، عقايد، اصول ، قواعد، ايرادها، پيش بينی ها- نيازها، ارزشها، دلايل ، منافع ، باورها، تفسيرها و تعبيرها و انتظارات شما در بروز مشکلات نقش دارند، تشخيص اين آثار به شما کمک می کند تا مشکلات را بهتر درک کنيد.

باورها: باورهايی که شما از تجارب گذشته به دست می آوريد، آنچه را که صرف نظر از اوضاع و احوال ظهور می کند، يا محدود می کند يا گسترش مي دهد. باورها قدرتمند هستند و می توانند بر تصورات و ادراکات شما تاثير بگذارند.

تفسيرها و تعبيرها : در حاليکه باورها نشان دهنده چيزی هستند که شما وارد موقعيت می کنيد، تعبيرهاو تفسيرها استنباط شما را از اطلاعات حسی اي  که در همان لحظه دريافت می کنيد و اين تعبيرها و تفسيرها نشان دهنده شيوه نتيجه گيری شما از دنيای خود است يعنی شيوه ای که شما اطلاعات را درک می کنيد.

توقعات: عبارتند از چيزی که فکر می کنيد اتفاق خواهد افتاد. ( يا فکر می کنيد )  که همسرتان را در ساعت 2 ببينيد به دنبال گفت و گو در باره سبک غذاخوردن، انتظار داريد که همراه بچه ها با آرامش خاطر بيشتری شام و نهار بخوريد . انتظاری که بصورت يک تجربه پيش بينی شده (انتظار وقوع ) است.

3- احساسات ( پاسخ های عاطفی شما ) : احساسات در واقع پاسخهای فيزيولوژيکی خودجوش شما برای ايجاد هماهنگی بين اطلاعات حسی و افکار يا خواسته هايتان در يک موقعيت است. برای مثال:  چنانچه انتظار دريافت پيشنهاد شغل خاصی را داشته باشيد ولی اين پيشنهاد به شخص ديگری داده شود ممکن است احساس تالم، خشم و حسادت کنيد. از سوی ديگر پاسخ های هيجانی در بدن شما ثبت  می شوند و بدن شما به احساساتتان علايمی می فرستند.  مثلا" خشم به صورت انقباض ماهيچه ها و قرمز شدن پوست، لرزش و اوج گرفتن صدا بروز می کند و بالعکس . 

برخی واژه های مربوط به اين احساس عبارتند از: شاد، غمگين، خشنود، آرام، هراسان، رنجيده ، حسود، بی حوصله، مشتاق و غيره .....

  • احساسات اطلاعات هستند: برخی افراد می انديشند که احساسات فاقد منطق هستند و درک آنها دشوار است. اما واقعيت آن است که احساسات ، اطلاعاتی به راستی منطقی و کاملا" قابل پيش بينی هستند. وقتی شما به احساساتتان توجه ميکنيد، بديهی است که فقط به يک احساس بينديشيد با اين حال، بيشتر مواقع چند احساس مثل ناکامی، نااميد، و تحريک پذيری بطور همزمان واردعمل می شوند. احساسات هميشه منفی يا مثبت نيستند، بلکه بارها با هم مخلوط می شوند.

  • احساسات از احساسات می گويند: اکثر ما در مورد احساسات خود، احساساتی داريم . برای مثال ما نسبت به ترس از نزديکی احساس مزاحمت می کنيم. راجع به خشم يا غرور احساس گناه می کنيم، از رشک و حسادت خجالت می کشيم. اينها باورهايی است که ما راجع به احساساتمان آموخته ايم.

  • از احساساتتان استفاده کنيد:  تشخيص احساسات، منبعی برای اداره خويشتن است. وقتی به احساسات خود واقف شويد، آنها قدرت خويش را بر شما به وضوح از دست می دهند. ارتباط برقرار کردن با احساسات برای سلامت و ارتباط موثر و کارساز اساسی است.

4- خواسته ها ( اميال شما ) : خواسته ها در واقع اميال و آرزوهايی هستند برای خودتان، ديگران و رابطه تان با يکديگر. خواسته ها ميتوانند کوچک يا بزرگ ، کوتاه مدت يا دراز مدت باشند. آنها معمولا" به معنای نزديک شدن به چيزی يا کسی يا دور شدن از چيزی يا کسی هستند. برخی لغات رايج که با خواسته ها همراه هستند عبارتند از : اهداف کلی- اميدها- اهداف عينی- انگيزه ها- نيات- اميال - روياها- آرزوها- سليقه ها- آماج ها و غيره .....

  • خواسته ها، برانگيزنده هستند:  هر کسی چيزی می خواهد. خواسته ها، شما و ديگران را بر می انگيزند و لحظه به لحظه انرژی می بخشد . وقتی با خواسته هايتان سر و کار پيدا می کنيد، روی انرژيتان متمرکز می شويد و نيروی قدرتمندی را آزاد می کنيد.  سه نوع خواسته اصلی همراه با مثال عبارتند از:

  1. درستکار بودن، مورد احترام بودن، مورد علاقه بودن، قدردانی شدن، موفق بودن، سالم بودن و سودمند بودن

  2. انجام دادن ( کلی ) : لايق، پيروز، تشريک مساعی، چشم پوشی کردن، نابود کردن، درخواست کردن، گوش دادن، ترغيب کردن، درک کردن .

  • انجام دادن ( خاص ) : تمام کردن يک پروژه، خواندن روزنامه، حرف زدن با همسر، پختن شام، تغيير شغل

   3.  داشتن: تحصيلات خوب، شغل مهيج، روابط رضايت بخش، خانواده شاد، دوستان خوب، ماشين قشنگ

  • خواسته های به نفع خود ، شريک زندگی ما : خواسته های به سود من ( خود من ) اکثر اوقات وقتی ما به خواسته ها فکر ميکنيم به خود می انديشيم : يعنی اينکه برای خودم چه می خواهم؟

خواسته های به نفع ديگران ( آن ) شريک زندگيم: وقتی شما بدون هيچ دستاويزی در باره آنچه برای ديگران می خواهيد به صورت مثبت فکر ميکنيد. واقعا" مورد علاقه آنها قرار می گيريد، فکر کردن در باره علايق (خواسته های بيان نشده ) آنها باعث می شود که به جای علايق خودتان به خواسته های آنها توجه نشان دهيد. فکر کردن به آنچه شما واقعا" برای همسرتان می خواهيد نشان دهنده توجه شما به اوست.

خواسته های ما - رابطه ما: برای اينکه در باره خواسته ای به نفع رابطه تان بينديشيد بعنوان يک زوج يا يک خانواده در نظر بگيريد که در اين رابطه چه چيزی به نفع شماست؟ معمولا" خواسته های در اين سطح، موجب افزايش اطمينان متقابل می شود و علاقه شما را به يکديگر افزايش  می دهد و می توانيد به کمک هم موفق شويد.

5 .  اقدامات ( رفتار شما ) : ناحيه اقدام در چرخه آگاهی شامل موارد زير است:

  • اقدام قبلی : آنچه گفته ايد يا انجام داده ايد يا پيش از اين انجام می داديد.

  • اقدام فعلی :  آنچه هم اکنون می گوييد و انجام می دهيد.

  • اقدام بعدی:  آنچه بطور مشخص بعدا" انجام خواهيد داد و تعهداتی که می دهيد.

اقدامات ثمره رفتار شما و حاصل نحوه پردازش اطلاعات حسی، افکار، احساسات و خواسته های شما هستد.

 

  • استفاده از چرخه آگاهی :

اطلاعات حسی

 اقدامات   

  خواسته ها

 

 

 

 

 

 

 

وقتی مشکلی ظاهر می شود يکی از راههای استفاده از چرخه آگاهی ، حرف زدن از طرف خود در باره مشکل است. راه ديگر به کار بستن مهارت های خاص حرف زدن برای بيان کردن آگاهيتان است.

مثلا"حرف زدن با خود : با خودگويی يک بازتاب خصوصی و تک گويی درونی است که شما در باره گذشته حال و آينده يک مشکل داريد.

اقدامات قبلی که انجام داده ايد و اقدامات کنونی که در حال انجام است و اطلاعات حسی و اقدامات آتی که انجام خواهد گرفت.

  • مهارت های حرف زدن : اگر تصميم داريد که اطلاعات خود را بر اساس چرخه آگاهی در ميان بگذاريد در اين جا شش مهارت اساسی حرف زدن که به شما کمک می کند تا با صراحت بيشتر حرف بزنيد ارائه می شود.

  1. از طرف خودتان حرف بزنيد.

  2. اطلاعات حسی خود را توصيف کنيد.

  3. افکارتان را بيان کنيد.

  4. احساسات خود را در ميان بگذاريد.

  5. خواسته ها يتان را بيان کنيد.

  6. اقدامات خود را مطرح کنيد.

 

  1. از طرف خود تان حرف بزنيد:  حرف زدن از طرف خود نخستين مهارت و اساس ساير مهارتهای حرف زدن است. حرف زدن از طرف خود نشان می دهد که شما مسئوليت آنچه را می گوييد می پذيريد. حرف زدن از طرف خود به اين معنی نيست که شما فقط روی فعاليتها و علايق و دلواپسی های خودتان تاکيد می کنيد بلکه ممکن است آگاهی خود را در باره هر نوع محتوايی بيان کنيد: اين آب و هوا مرا مبهوت کرده است: ( تاکيد روی موضوع ) امروز دندانم شکست ( تاکيد روی خودتان ) داستانتان مرا مجذوب کرد ( تاکيد روی ديگران ) و غيره ....

  2. مسووليت پذيری زياد : ( عبارت تو ) : راه ديگر برای حرف زدن، حرف زدن از طرف ديگران است. وقتی شما از طرف ديگری حرف می زنيد کلماتی مثل شما، ما يا همه را به کار می بريد.              مسئوليت پذيری کم: ( عبارت های بی نام ) : راه ديگر حرف از طرف خود ( حرف زدن به جای هيچ کس ) است. اين پيام ها فاقد شفافيت و قدرت هدايت هستند و می توانند شما را با حدس زدن در باره اينکه گوينده واقعا" کيست و معنی پيام چيست به حال خود رها کنند.

  3. اطلاعات حسی را توصيف کنيد:   برای توصيف اطلاعات حسی شما می گوييد چه چيزی می بينيد، می شنويد، لمس می کنيد، می چشيد، استشمام می کنيد يعنی اطلاعات شما از دنيای بيرون ، در موقعيتهای بين فردی/ اجتماعی، توصيف اطلاعات حسی بدان معنی است که راجع به اعمال ( رفتارهای کلامی يا غير کلامی ) خاص شخص ديگر حرف می زنيد نه اعمال خودتان.  مستند سازی ( ارتباط دادن مشاهدات به تعبيرها و تفسيرها): مستندسازی صرفا" به معنای فراهم سازی اطلاعات حسی خاص با کمک افکار شماست.

  4. بيان افکار :  بيان افکار عبارت است از عمل گفتن افکار، اعتقادات، تعابير و تفاسير و يا انتظارات شما. بيان روشن و واضح افکار، مهم است. زيرا فکر کردن يک فرآيند مداوم است.

  5. در ميان گذاشتن احساسات:  به معنای بيان و ابزار مستقيم عواطف و هيجان های شماست. اين نوع عبارت ها به ارتباط شما چاشنی اضافه می کند.

  6. طرح خواسته ها: بيان خواسته ها و تمايلات به ديگران اجازه ميدهد که بدانند شما تمايل داريد چه چيزی باشيد، چه کار کنيد و چه چيزی داشته باشيد.

بيان خواسته هايی برای خود، شريک زندگی و ما: بيان خواسته ها همچنين متضمن تشخيص روشن آن چيزی است که برای کسی  می خواهيد.

خواسته هايی برای من- خودم: ( می خواهم کمی استراحت کنم) (می خواهم شما به حرف های من گوش کنيد) ( می خواهم امشب شام را بيرون بخورم ) .

خواسته هايی برای افراد ديگر( ان ) - همسرم: ( دلم می خواهد جای تو باشم و صاحب ماشين شما شوم ) ( دلم می خواهد احساس کنيد که از شما تقدير شده است ) ( دلم می خواهد در صورت تمايل شغلت را عوض کنی )

خواسته هايی برای ما - رابطه ما : ( دلم می خواهد جای ما باشيد و بتوانيد به يکديگر احترام بگذاريد ) ( دلم می خواهد اوقات خوشی را با هم بگذرانيم ) ( ای کاش بتوانيم پول بيشتری به دست بياوريم.    بيان شفاهی خواسته هايتان ( علايق همسرتان و رابطه شما ) برای ديگری نيروی قدرتمندی است که علايق شخصی را افزايش می دهد.

6 .  بيان اقدامات : بيان اقدام، توصيف کننده رفتار شماست. چه کار کرده ايد، چه کار می کنيد، يا چه کار خواهيد کرد. به علاوه بيان اقدام به ديگران نشان می دهد که شما از رفتارتان آگاه هستيد. و همچنين به ديگران اجازه می دهد که معنای رفتار شما را درک کند. علت خميازه کشيدنم اين است که تا پاسی از شب خواب به چشمانم نرفت، من از گفت و گو خسته نمی شوم.

طرح اقدامات موجب اعتماد و اطمينان می شود: بيان اينکه در آينده چه کار خواهيد کرد به ديگران اجازه می دهد که بدانند شما آدم پاسخگو و مسئولی هستيد.

ارسال پيام های واضح تر: کليد حرف زدن موثر در باره مشکل اين است که از تمام مهارت های حرف زدن به هر نحو و شکلی برای بيان کامل و روشن تجربه تان استفاده کنيد . نيازی نيست که جمله طولانی باشد. با اين حال، وقی حرف می زنيد و يا بيش از چند جزء از چرخه آگاهی را با هم ترکيب می کنيد. مثال: من مطمئن نبودم ( احساس ) که می خواهم بروم ( خواسته )، بنابراين راجع به آن حرفی نزدم ( اقدام تا اينکه هفته گذشته برای اولين بار به آن اشاره کرديد ( اطلاعات حسی ) .

توجه کردن به خودتان: اولين قدم برای توجه به خود، توجه به تجربه تان است. يعنی ارزش دادن و اعتماد کردن به آنچه بدن، ذهن و روحتان به شما می گويند. شناختن خود همان خودخواهی و خودخوری نيست. خودآگاهی در استفاده کردن، از شخصی ترين منابع و ذخايری است که شما برای رشد و بهبود تفاهم و خردورزی در زندگی و رابطه تان به کار  می بنديد.

  • استفاده از زيرانداز مهارت های چرخه آگاهی :

اطلاعات زمينه ای: زيراندازهای مهارتها، ابزارهايی هستند که به شما کمک می کنند تا مهارتهای ارتباطی را بهتر و سريعتر ياد بگيريد. زيرانداز چرخه آگاهی برای سازماندهی بيان آگاهيتان ساختاری عملی فراهم    می کند. از زيرانداز مهارتهای چرخه آگاهی استفاده کنيد:

  • برای حرف زدن از طرف خود :  1- بازنگری موقعيت يا وضعيت قبلی  2- انعکاس دادن موضوع فعلی    3- پيش بينی کردن روايداد بعدی

  • برای ارسال پيام های روشن تر:   1- مرور ذهنی چيزی که ميخواهيد بگوييد   2- بيان واضح، مستقيم و دقيق آگاهی خود.

  • برای هدايت / آموزش مهارت ها :   1- پرداخت به مشاهده            2- بيان آگاهی     3- دادن بازخورد مشاهده کردن/ آموزش دادن شخص روی زيرانداز مهارت های چرخه آگاهی     برای مشاهده کردن :  1- به مهارت ها بپردازيد.     2- جستجو کنيد ( دقت - کاربرد واضح مهارت ها )  3- توجه کنيد به  1- الگو   2- کامل کردن

رفتارهای غير کلامی :  حرکات و حالات چشمگير و معنادار

 

طرح اقدام مهارت های حرف زدن :

دستور العمل ها: در اينجا فهرستی از مهارت های حرف زدن ( که در فصل اول گفته شد ) آمده است.

گام 1 . برای نشان دادن کاربرد کنونی هر يک از مهارتهای حرف زدن، هر سئوال را بدون مشورت با همسرتان با (×) علامت بزنيد.

وقتی شما با همسرتان هستيد چند وقت يکبار :

                                                         به ندرت               اغلب اوقات

1- از طرف خود حرف می زنيد؟ 1 2 3 4 5 6
2- اطلاعات حسی را توصيف می کنيد؟ 1 2 3 4 5 6
3- افکارتان را بيان می کنيد؟ 1 2 3 4 5 6
4- احساساتتان را در ميان می گذاريد؟ 1 2 3 4 5 6
5-خواسته هايی را برای  - خود 1 2 3 4 5 6
شريک زندگی 1 2 3 4 5 6
هر دو مطرح می کنيد؟ 1 2 3 4 5 6
6- اقدامات را بيان کنيد؟ 1 2 3 4 5 6

گام 2 : برای تمرين بين جلسه فعلی و جلسه بعد يک يا دو مهارت را انتخاب و فهرست کنيد.

گام 3 : انتخاب های خود را با انتخاب های همسرتان مقايسه کنيد و درباره اينکه کجا و چه موقع استفاده از اين مهارت ها را تمرين خواهيد کرد. حرف بزنيد.

گام 4 : وقتی شما به همسرتان استفاده از مهارت های حرف زدن را که برای تمرين بين جلسات انتخاب کرده است. خاطر نشان می کنيد به او به خاطر استفاده از اين مهارت ها بازخورد مثبت دهيد.

 

فصل دوم:  توجه نشان دادن به شرکت زندگی

گوش دادن به قصد فهميدن : در اين فصل ما مهارت های گوش دادن را معرفی می کنيم تا شما بتوانيد همسرتان را به لحاظ عاطفی و عقلی درک کنيد. وقتی شما از مهارت های گوش دادن استفاده می کنيد نگرش " من - به شما - توجه می کنم " را نشان می دهيد. و وقتی شما و همسرتان از مهارت های حرف زدن و گوش دادن که روی چرخه آگاهی ترسيم شده اند استفاده می کنيد. پی خواهيد برد که تبادل نظرهای شما با سوء برداشت های کمتر ما روشن تر می شود. مهارت های گوش دادن عبارتند از : 1- توجه کردن - 2- اشاره کردن 3- دعوت کردن - 4- خلاصه کردن - 5- سئوال کردن

  1. توجه کردن ( توجه نشان دهيد - نگاه کنيد- گوش دهيد و ردگيری کنيد ). وقتی شما به همسرتان توجه می کنيد. يعنی با جان و دل به حرف هايش گوش می دهيد و به او می فهمانيد که کاملا" به وی توجه داريد. اگر همسرتان نشسته است بنشينيد. اگر ايستاده است بايستيد به طرف او برگرديد و هر وقت که ممکن بود با او تماس چشمی برقرار کنيد. رفتارهای غير کلامی را به دقت زير نظر بگيريد حرکات بدن و چهره همسرتان و نيز تغيير حالات بدنی و تنفس او را به دقت مدنظر داشته باشيد. به صداها گوش کنيد. به لحن و طنين صحبت و نيز سرعت زير و بمی صدا گوش دهيد و به بلندی و پايين بودن صدا توجه کنيد. نواحی چرخه آگاهی را که همسرتان عرضه می کند ردگيری کنيد. وقتی پيام ها را ردگيری می کنيد توجه کنيد که هيچ ناحيه ای از چرخه آگاهی فراموش نشده باشد.

  2. تصديق تجربه ديگران : قدردانی کردن از پيام های شخص ديگر، پاسخی است زبانی و عملی و شخص را آگاه می کند که همراه او هستيد. اوست که در حال رهبری کردن است و شما پيرو و دنباله رو او هستيد. وقتی به آنچه همسرتان می گويد علاقه نشان ميدهيد و احترام می گذاريد به تجربه همسرتان منزلت و اعتبار می بخشيد حتی اگر کاملا" با او موافق نباشيد. وقتی تائيدهای شما تجربه همسرتان را به دقت ردگيری می کند. اين تاثير ميتواند نيرومند باشد. پاسخ وی به تصديق شما نشان می دهد که کاملا" به دل نشسته ايد. در اين صورت همسرتان پذيرش، درک و تائيد (همدلی ) شما را دريافت می کند.

  • خودتان را با انرژی همسرتان تنظيم کنيد:  در گوش دادن، اطلاعات کليدی در هر لحظه درجايی است که انرژی گوينده وجود دارد. نه جايی که انرژی شما هست.

شما هنگام تصديق کردن، به نقطه ای از انرژی او حرکت می کنيد. اگر همسرتان درباره عقيده ای مشغول حرف زدن است. آن عقيده راتصديق کنيد. اگر در باره اقدامی يا توصيف اطلاعات حسی حرف می زند به آنها اشاره کنيد.

  • به مطالب گفته شده و به خصوص قسمت های پايين تر چرخه اشاره کنيد: يعنی احساسات و خواسته ها اغلب ناگفته و بدون اشاره به حال خود رها می شوند، سعی کنيد چنين وضعی به وجود نيايد.

  • از نيات خود مطلع باشيد: اگر نيتی که پشت تصديق شماست، تغيير دادن تجربه همسرتان يا ترغيب احساس وی به قبول نظر شماست، شما داريد به جای همسرتان حرف می زنيد و سعی    می کنيد حرف توی دهان او بگذاريد. تصديق کردن از طريق پذيرفتن حق همسرتان برای بيان آنچه در آن لحظه تجربه می کند. رشته های ارتباط را برقرار می کند. در حقيقت شما با همسرتان همراه شويد نه اينکه با متوقف کردن، حاشيه رفتن يا عکس العمل نشان دادن به آنچه ابراز می کند خلاف او حرکت کنيد. برای برقراری ارتباط و درک، اغلب فقط اشاره کردن به آنچه شخص در حال تجربه آن است لازم می باشد.

3.  به دادن اطلاعات بيشتر دعوت کنيد:  برای استفاده از مهارت گوش دادن، حرفی بزنيد يا کاری کنيد که همسرتان را برانگيزاند تا به صورت هر چه می خواهد بگويد. برای ايجاد شور و اشتياق در همسرتان، دعوت کردن فراتر از تصديق کردن است. مثلا" ( چيز ديگری هم هست که بخواهی به من بگويی ؟ " توجه کنيد که " دعوت " می تواند به صورت يک دستور محترمانه، يک اظهار نظر يا سئوال باشد. در واقع شما گوينده را ترغيب می کنيد تا هر آرزويی را که دارد به شما بگويد.

4 . برای اطمينان از صحت مطالب، گفته ها را خلاصه کنيد: مهارت خلاصه کردن به شما کمک می کند تا مطمئن شويد که همسرتان را درک کرده ايد. برای خلاصه کردن کارهای زير را انجام دهيد:

  1. آنچه را به عنوان نظر همسرتان شنيده ايد، با بيان خود دقيقا" تکرار کنيد.

  2. از همسرتان بخواهيد خلاصه ای را که ارائه می کنيد، تاييد يا تصريح کند.

5.  سئوال های باز بپرسيد: برای جمع آوری يا تکميل اطلاعات ناقص سئوالهای باز بپرسيد:

سئوالهای باز اغلب با کلمه ( چه ) ( چه کسی ، چه چيزی، چه جايی، چه موقع و چه طور ) شروع می شوند و اين نوع سوالها، موثرترين نوع سئوال هستند و دست ديگران را در نحوه پاسخ دادن بيشتر باز می گذارند. برای روشن کردن اطلاعات حسی نا مشخص/ مغشوش سئوالهای باز بپرسيد مثلا" من متوجه هستم که تو الآن اخم کرده ای (اطلاعات حسی ) چه اتفاقی افتاده است؟ ( سئوال باز ) صحت افکار و مطالبی را که بيان می کنيد. بررسی کنيد مثل ( به نظر ميرسد که واقعا" از دست من عصبانی هستی ( تصديق ) چه احساسی داری؟       (سئوال باز)

برای روشن کردن پيام های اختلاف زا، سئوالهای باز غير مستقيم يا بسيط طرح کنيد. مثل ( می دانم که گفتی جمعه با من به قايق سواری می آيی ( اطلاعات حسی ) اما به نظر می رسد که قلبا" راضی نيستی (تعبير و تفسير ) دلت واقعا" می خواهد چه کار کنی؟ ( سئوال باز )

از طرح سئوالهايی که با چرا شروع می شوند اجتناب کنيد! اينگونه سوال ها معمولا" اظهار نظرها را مخدوش می کنند. لحن کلام همراه با اين اظهار نظرها اغلب منفی است. سوالهايی که با چرا شروع می شوند. می توانند اثر مبارزه جويانه و سرزنش آميز داشته باشند و از فرد بخواهند که در باره اعمال و موقعيت خود قضاوت يا از آنها دفاع کند.

حلقه گوش دادن :

هدف از گوش دادن همراه با توجه، کمک به همسرتان است تا حرفش را خودجوش و تا حد امکان بطور کامل بيان کند. برای اين کار از حلقه گوش دادن استفاده کنيد. در حلقه گوش دادن پرسيدن سئوالهای باز عمدا" در آخر قرار می گيرد. وقتی همسرتان مطلبی را بيان کرده است و آگاهانه چيز ديگری بدان اضافه نمی کند. مطرح کردن سئوالهای باز به تکميل اطلاعات يا روشن کردن قسمتهايی از موضوع کمک می کند.

چرا زوج ها از گوش دادن به حرف های يکديگر اکراه دارند. دلايل متعددی دارد که عبارتند از:

  1. اين تصور که وقت تنگ است.

  2. اين باور که نظر شما در باره موضوع از همان آغاز با تمرکز بر تجربه همسرتان ناديده گرفته می شود.

  3. دلواپسی از اينکه همسرتان شور و اشتياق شما را برای تفاهم بر سر آنچه وی راجع به آن حرف می زند کور کند.

  4. واهمه از اينکه مبادا اطلاعاتی که شما نمی دانيد چگونه آنها را محفوظ نگه داريد. برملا شود.

  5. اينکه ممکن است پی ببريد ديدگاه يا رفتارتان را بايد تغيير بدهيد.

  6. بيم اينکه اگر واقعا" به همسرتان گوش بدهيد، کنترل يا موقعيت خود را بری او از دست می دهيد.

  • مزايای گوش دادن فعال :

وقتی زن و شوهر درصدد هستند که مشکلی ايجاد نشود اما هر چه جلوتر می روند به نگرانی های يکديگر بيشتر پاسخ می دهند. اکثرا" مي توانند مشکلشان را به طرز موثری ظرف دو يا چهار دقيقه ابراز کنند. وقتی شما از حلقه گوش دادن استفاده می کنيد، موقتا" دلواپسی های خود را کنار می گذاريد و به همسرتان اجازه می دهيد و او را تشويق مي کنيد که نگرانی هايش را بطور کامل بيان کند. وقتی اينطور عمل کنيد بيشتر احتمال دارد که :

  1. به عمق و کنه موضوعات سريعتر و با استرس بين فردی کمتری دست يابيد.

  2. اطلاعات ناب و دارای کيفيت بهتری به دست آوريد.

  3. رک گويی را تشويق کنيد.

  4. ترس و حالت دفاعی را در خود يا همسرتان کاهش و اعتماد و  رک گويی را افزايش دهيد.

  5. برای روشن کردن سوء تفاهم ها و نيز لغو تصميم گيری های ضعيف و عدم مراجعه مجدد به موضوعات نگذاريد که فرصت از دست برود.

  6. احساس خوبی در باره رفتار توجه آميزتان بدست آورديد.

طرح اقدام مهارتهای گوش دادن .

دستورالعمل ها:در اين جا فهرستی از مهارت های گوش دادن که در فصل دوم آموزش داده شده است ارائه می شود.

گام اول : بدون مشورت با همسرتان هر ماده سئوال را که نشان دهنده استفاده فعلی شما از هر يک از مهارتهای گوش دادن است ، با (×علامت بزنيد. وقتی با همسرتان هستيد چند وقت يکبار به همسرتان :

                                                                 به ندرت               اغلب اوقات

1- توجه نشان می دهيد. نگاه می کنيد. گوش می دهيد؟ 1 2 3 4 5 6
2- تجربه وی را تصديق می کنيد؟ 1 2 3 4 5 6
3-او را به ارائه اطلاعات بيشتر دعوت می کنيد؟ 1 2 3 4 5 6
4- برای اطمينان از صحت درستی درکتان حرف های او را خلاصه می کنيد؟ 1 2 3 4 5 6
5-سئوالهای باز می پرسيد؟ 1 2 3 4 5 6

گام دوم: يک يا دو مهارت را که در حال حاضر و در جلسه بعدی تمرين ميکنيد، انتخاب و سپس فهرست کنيد.

گام سوم: انتخاب های خود را با انتخاب های همسرتان مقايسه کنيد و راجع به اينکه چه موقع و کجا اين مهارتها را تمرين خواهيد کرد، حرف بزنيد.

گام چهارم: وقتی می بينيد همسرتان از مهارت های گوش دادن بين جلسات استفاده می کند. به او بازخورد مثبت بدهيد و با گفتن اينکه چگونه استفاده وی از اين مهارتها باعث می شود که شما حرفهايتان را آسانتر و درست بزنيد را تشويق کنيد.

  • گوش دادن به همسران با استفاده از زيرانداز مهارتهای حلقه گوش دادن .

دستورالعمل ها : 1- زمان و مکانی را برای خودتان فراهم کنيد تا همراه همسرتان به  تمرين مهارتهای گوش دادن بپردازيد.

2- پس از ايستادن روی زيرانداز مهارت های حلقه گوش دادن، کار را با کلمه های " حلقه گوش دادن "  که جلوی پای شما قرار دارد. شروع کنيد.

3- برای درک کامل و دقيق همسرتان از مهارتهای توجه کردن- تصديق- دعوت کردن- خلاصه کردن استفاده کنيد.

4- هنگامی که همسرتان حرف می زند با استفاده از روش های زير از گوش دادن واکنشی اجتناب کنيد.   1- مخالفت ورزی/ اعتراض کردن  2-تصحيح کردن  3- توصيه و پند و اندرز کردن

5- از سوالهای باز استفاده کنيد.

سوالهای بسته در برابر سوالهای باز : سئوالهای بسته پاسخ را محدود می کنند. سوالهای باز فرصت های بيشتری به پاسخ دهنده می دهند. مثال: آيا از حرفی که زد عصبانی شدی؟ ( سئوال بسته )   در باره حرفه های او چه احساسی داری؟ ( سئوال باز )

 

فصل سوم - حل تعارض ها :

برنامه ريزی برای مشکلات :

شيوه ای که زن و شوهرها برای رفع تعارض های خود انتخاب می کنند غالبا" ( از نظر عاطفی يا حتی جسمی ) باعث تحکيم يا تخريب يکديگر و رابطه شان می شود در اين فصل ما فرآيندهايی را که افراد برای حل اختلاف خود بکار می گيرند توصيف خواهيم کرد. شما و همسرتان ممکن است پی ببريد که برای حل تعارض های خود از الگوی خاصی استفاده می کنيد ولی همه اين الگوهای حل تعارض در برگيرنده 3 نتيجه احتمالی هستند. 1- ناپديد شدن  2- به بن بست رسيدن  3-حل و فصل مشکل يا تعارض

  1. ناپديد شدن : موضوعی که موجب تعارض و اختلاف شده است با گذشت زمان از بين می رود.

  2. به بن بست رسيدن : شرکای زندگی " گير " می کنند و هيچ گونه اقدامی نمی کنند.

  3. حل و فصل : زن و شوهر برای خاتمه دادن به تعارض دست به کار می شوند.

يا اين حال قبل از رسيدن به هر نتيجه ای زن ها و شوهرها فرآيند تلاش برای برخورد کردن با مشکل را طی می کنند. شيوه عمل آنها معمولا" يکی از موارد زير است:

  1. اجتناب کردن: در رويارويی با مسئله ای بالقوه تعارض انگيز، برخی از زن و شوهرها سعی می کنند از طريق پر حرفی ، از کنار آن گذشتن، يا تغيير موضوع آن را تلطيف کنند. آنها برای اجتناب از تعارض سعی می کنند اهميت موضوع را ناديده بگيرند يا حتی انکار کنند.

  2. ترغيب کردن : گاهی ممکن است يکی از همسران با قدرت بيشتر و بازو و کلک ديگری را راضی يا ترغيب و طرف مقابل نيز سرانجام اطاعت کند.

  3. مرافعه يا کوتاه آمدن : اگر يکی از همسران در رابطه شان عقب نشينی کند يا تسليم شود اين يک رابطه مخرب و آسيب زاست در حالی که به نظر می رسد يکی برنده است. اما در دراز مدت هر دو شکست خورده هستند.

  4. بلاتکليفی : با اين فرآيند همسران در باره راه حل ها بحث ميکنند و بدان ها نزديک می شوند اما هرگز به جواب نمی رسند. هيچ چيزی فيصله يافته نيست. اين روش برخورد با مسائل و مشکلات ممکن است خطری متوجه کسی نکند اما در دراز مدت رضايت بخش نيست.

  5. آشتی کردن: راه ديگر برای رفع تعارض ( اختلاف ) آشتی کردن است يعنی رسيدن به راه حل از طريق مصالحه. اين راه حل ممکن است موثر افتد. اما ممکن است برای هر دو طرف کاملا" رضايت آميز باشد يا نباشد.

  6. مشارکت جويی : اين فرايند از مصالحه فراتر می رود. در اين فرآيند هر يک از زوجين درصدد است که راه حلی برای مسئله پيدا يا ابداع کند که به نفع هر دوی آنهاست. اساس توافق، تفاهم و وفاق است. و به علاوه فرآيندهای مشارکتی در دراز مدت باعث صرفه جويی در وقت و انرژی می شوند.

برنامه ريزی برای مشکلات : حل مشارکتی تعارض ها

گام ا : مسئله را شناسايی کنيد: موضوع چيست؟ مسئله يا مشکل مربوط به چه کسی است؟

گام 2 : برای حل و فصل مشکل قرارداد ببنديد: به جای اينکه به     بی علاقگی همسرتان بينديشيد يا سعی کنيد او را وادار به مشارکت نماييد راه ديگری را انتخاب کنيد. راه قرارداد بستن ، انعقاد قرارداد به معنی وارسی کردن اشتياق و آمادگی برای رفع يک مشکل خاص قبل از پرداختن به مسئله است. برای اين کار، قبل از شروع گفت و گو برای پرداختن به بحث و گفت و گوی خود شيوه هايی را تعيين کنيد.

مسائلی که در اين بخش مورد بحث و توجه بايد قرار بگيرد. چه کسی وارد قضايا می شود؟ کجا می توانيم حرف بزنيم؟ چه موقع می توانيم حرف بزنيم؟ چگونه حرف خواهيم زد؟ تا چه موقع حرف خواهيم زد؟

و سپس هر يک از زوجين می توانند فرآيند بحث را وارسی يا کنترل کنند.

گام 3 : مشکل و مسئله را کاملا" تفهيم کنيد: مقصود و منظور از اين مرحله، درک دقيق مشکل قبل از هر گونه اقدامی است. اين کار سبب می شود که از بی ملاحظگی جلوگيری شود. برای درک مشکل يا مسئله، شرکت کنندگان از منظر خود به چهار سئوال زير پاسخ می دهند.

  1. چه کار کرده ام، يا الآن دارم چه کار می کنم موثر است يا نه ؟

  2. چه ديده و شنيده ام؟

  3. به نظرم چه خواهد شد؟

  4. چه احساسی دارم؟

گام 4 : شناسايی و تشخيص خواسته ها: اين گام به خواسته های (بودن-عمل کردن، و داشتن ) حول و حوش مشکل می پردازد. همچنين شما ممکن است چيزهايی به ذهنتان برسد که دلتان نمی خواهد اما با مشکل مرتبط هستند.

  • من برای همسر چه چيزی ( جنبه مثبت ) می خواهم؟

  • من برای ما چه می خواهم؟

توجه به خواسته ها در رابطه زناشويی يک تلقی منظومه ای است که اراده آزاد و روح همکاری را افزايش می دهد.

گام 5: گزينه ها را انتخاب کنيد: حالا بر اساس درک گسترده ای که از مشکل داريد و خواسته های همگرای بين شما و همسرتان ، هر کاری را که می توانيد برای حل مشکل يا حداقل جلو بردن آن انجام دهيد از ذهنتان بگذرانيد. در اين لحظه سئوالی که جواب داده می شود اين است:

  • من راجع به مشکل چه کار می توانم بکنم؟

  • برای خودم

  • برای همسرم

  • برای خودمان

گام 6 : وارد عمل شويد: وقتی راه حل های احتمالی را شناسايی کرديد آنها را با همسرتان در ميان بگذاريد.

در انتخاب اينکه کدام اقدام به اجرا در آيد موارد زير را رعايت کنيد:

  • بدترين و بهترين چيزهايی که می تواند با هر اقدامی اتفاق بيفتند.

  • گزينه هايی که عملی و امکان پذيرتر از بقيه هستند و من چه تعهد و الزامی برای اجرای آن دارم؟

  • در قبال خودم

  • در قبال ديگران

  • در قبال خودمان

گام 7 : طرح اقدام را بيازمائيد: پس ازاينکه طرح اقدام خود را انتخاب کرديد آن را محک بزنيد. لحظه ای درنگ کنيد و خودتان را در حال انجام اقدامات بعدی مجسم کنيد. نواحی چرخه آگاهی خود را وارسی و از متناسب بودن آنها اطمينان حاصل کنيد.

گام 8 : نتيجه را از ارزيابی کنيد: با گذشت زمان، شما فرصت پيدا  می کنيد که وارد عمل شويد. آن گاه می توانيد طرح خود را ارزيابی کنيد و ببينيد که چرا اقدام شما موثر است يا موثر نيست.

استفاده از زيرانداز مهارت ها برای آموزش چرخه آگاهی به خانواده تان:

دستورالعمل ها:

  1. مشکلی را انتخاب کنيد که تمام اعضای خانواده با آن درگير باشند.

  2. زمانی را در نظر بگيريد که همه بتوانند حضور داشته باشند.

  3. با گام برداشتن دور زيرانداز مهارت ها و توصيف هر ناحيه از چرخه ، اعضای خانواده را با چرخه آگاهی آشنا کنيد.

  4. به همه بگوييد که وقتی آماده شدند راجع به مشکل بحث و گفتگو کنند دور چرخه حلقه بزنند. سپس هر يک از اعضا با رعايت نوبت، با استفاده از زيرانداز در باره تجربه اش در ارتباط با مشکل حرف بزند.

  5. چون قبلا" مهارت ها را آموخته ايد از مهارت های گوش دادن استفاده کنيد مطمئن شويد که همه حرف های شما را دقيق و کامل شنيده اند.

  6. راجع به مشکل طوری حرف بزنيد تا بتوانيد به صورت يک خانواده اقدام رضايت بخش بعدی را کشف کنيد به درک تازه ای از مشکل دست يا بيد يا اعلام تنفس کنيد.

 

فصل 4 - انتخاب سبک های ارتباطی :

راه های حرف زدن و گوش دادن :

هر حرفی که می زنيد حاوی دو جزء است: آنچه می گوييد ( محتوا) و نحوه بيان آن ( سبک ) هر دو جزء بر نحوه دريافت پيام شما تاثير می گذارند.    ضمنا شما می توانيد سبک گوش دادن خود را عوض کنيد . نحوه حرف زدن شما بر کيفيت اطلاعاتی که شخص ديگر بيان می کند دارای تاثير قابل اندازه گيری می باشد.

افراد به همان اندازه که به محتوا پاسخ می دهند به سبک نيز پاسخ ميدهند.

سبک های ارتباطی : 4 دسته هستند.

سبک اول: گپ زدن و حرف زدن راجع به کار و گوش دادن رسمی، سبک های اجتماع پسندی هستند که اکثر اوقات افراد برای حفظ وضعيت رد و بدل کردن اطلاعات به کار می گيرند. محتوای آن حرف های معمولی و روزمره است.

رفتارهای خاص گپ زدن : اين سبک دوستانه، رايج و گاها" مزاح گونه است مثل خوش و بش گذران وقت، قصه گويی، گفتن لطيفه، در ميان گذاشتن وقايع روز، نشان دادن اشتباه ديگران،

رفتارهای مخصوص حرف زدن راجع به کسب و کار : گزارش دادن- ارائه واقعيت ها- وارسی کردن - برنامه ريزی- پيگيری- تصميم گيريهای معمول در حاليکه گپ زدن روابط دوستانه را صريح و شفاف می کند،گفت و گو در باره کار و کاسبی يا برنامه ريزی تطبيق دادن و حفظ تکاليف و رويدادها به امور روزمره سرو سامان می دهد.

گوش دادن رسمی : رفتارهای خاص گوش دادن رسمی عبارتند از      توجه ناقص- تماس چشمی لحظه ای- حرکات بدنی آرام- قطع موجه کلام- وقتی می خواهيد با ديگران تماس برقرار کنيد و رفتاری مردم پسند و شاداب داشته باشيد رسما" به حرفهای آنها گوش می دهيد و به صورت يک صفحه صدای آرام برای حرف های گوينده عمل می کنيد.

سبک دوم : حرف زدن سلطه گرانه، خصمانه و کنايه آميز :

گوش دادن واکنشی :

هدف از سبک دوم اين است که با استفاده از زور و تحکم، توافق يا رضايت طرف مقابل بدست آيد يا کوشش شود در برابر تغيير، مقاومت شود. افراد با حرف زدن در قالب سه شيوه مختلف سبک دوم ارتباطی سعی ميکنند بر ديگران اعمال نفوذ و قدرت کنند.

حرف زدن سلطه گرانه و رفتارهای مخصوص آن:  وقتی می خواهيد دستور بدهيد، توصيه يا ترغيب کنيد از اين سبک استفاده می کنيد. و رفتارهايی مثل دستور دادن- ارزيابی کردن- توقع داشتن - توصيه و تجويز راه حلها- احتياط و هشدار دادن- سئوالهای بسته و دستوری تبليغ کردن و قالب کردن- تظاهر کردن و حرف زدن به جای ديگران و ستودن رفتارهای مخصوص اين سبک است.

استفاده افراطی از حرف زدن سلطه گرانه بين شما و همسرتان شايد نشان دهنده فشارهای مضاعفی است که در زندگی تحمل می کنيد يا حاکی از آن باشد که شما در آستانه انفجار هستيد.

حرف زدن خصمانه و رفتارهای مختص اين سبک: حرف زدن خصمانه    می کوشد تا با زور تغيير ايجاد کند وقتی حرف هايتان حالت جاذبه و دافعه دارد. هيجان های منفی شما به غليان می افتد. لحن و صدا و کلماتی که به کار می بريد نشان دهنده ناکامی ، خشم و تنش هستند. رفتارهای مختص اين سبک، درخواست کردن- سفارش دادن- بی ارزش کردن- ترساندن از عقوبت کار- انگ زدن - خوار کردن - دفاع کردن - بازخواست کردن- لاف زدن- در افتادن و طعنه زدن - قضاوت کردن - زبان لعن و نفرين کانون حرف زدن خصمانه هميشه معطوف به شخص ديگر است و هيچ گاه معطوف به خود فرد نيست.

حرف زدن خصمانه به ارزش و عزت نفس شخص مقابل حمله می کند نه فقط وی در رابطه با مشکل حرف زدن خصمانه می گويد که شما و همسرتان به مشکلات عميق تر توجه نمی کنيد.

حرف زدن مغرضانه و رفتارهای مختص آن: حرف زدن مغرضانه خشم غير مستقيمی است که نشان دهنده رنجيدگی خاطر و انزجار است . افراد موقعی اين پيام مغرضانه را به کار می بندند که باورشان شود قدرت تاثيرگذاری بر موقعيت ها را به صورت مستقيم و مثبت ندارند. رفتارهای آن عبارتند از متلک انداختن- مظلوم نمايی - نق زدن- حاشا کردن- گلايه کردن- بی اعتنايی کردن- مضايقه کردن اطلاعات- با عصبانيت کنارکشيدن- بدگمانی و گوشه زدن - تسلی بخشيدن- شهيد يا قربانی بودن- خود را خوار شمردن- وراجی کردن- دروغ گويی - تقلا برای مقصر دانستن ديگران

کسانی که از حرف زدن مغرضانه استفاده می کنند با سوء استفاده از قدرت، در دراز مدت، بيشتر به خود صدمه می زنند.

گوش دادن واکنشی : در اين فرآيند شما تلاش می کنيد با کنترل گفت و گو شخصی را که حرف می زند با خود موافق و موافقت او را به پاسخ خنثای خود جلب کنيد و بدين وسيله کنترل موقعيت را از دست وی خارج نماييد. رفتارهای مختص اين بخش عبارت است از :  کوتاه بودن زمان توجه- تماس چشمی ثابت- قطع مکرر حرف های گوينده - لحن کلام منفی است- پرخاشگری فعال- سئوالهای بسته - قضاوت، ذهنی و تفکر سطحی است- حرف ديگران را بطور مکرر تکميل می کنند.

تاثير اين فرآيند: در فرآيند ارائه اطلاعات مخدوش و گمراه کننده، احساسات بدو سوء تفاهم ها رشد می کنند.

سبک سوم : حرف زدن جست و جوگرانه، گوش دادن اکتشافی : حرف زدن جست و جو گرانه کيفيتی محتاطانه دارد. شما می توانيد از آن برای حدس زدن راجع به علل، مطرح کردن راه حلها، اجرای سناريوهای مختلف استفاده کنيد. رفتارهای مختص اين سبک عبارتند از: شناسايی مشکل- دادن اطلاعات قبلی مربوط - پرداختن به علل- ارائه تبيين ها- تفسيرکردن- مطرح کردن راه حل ها

اين روش معمولا" فقط به ظاهر مشکل و موضوع توجه می کند و به جوهره مشکل را ناديده می گيرد و باعث می شود مشکل حل نشده و زن و شوهر ناراضی باقی بمانند. چون اطلاعات عاطفی حساس آشکار نمی شوند.

گوش دادن اکتشافی : در اين سبک شما برای کسب اطلاعات زمينه و عقايدی راجع به آنچه واقعا" موجب وقوع واقعه بوده است و همچنين افکار مربوط به نحوه حل مشکلات به طرح سئوالهای باز می پردازيد.

رفتارهای مختص گوش دادن اکتشافی عبارتند از:

  1. توجه بيشتری صورت می گيرد.

  2. بدن حالت پذيرنده به خود می گيرد

  3. تماس چشمی متناوب است

  4. سئوال های باز مطرح می شود

سبک چهارم - حرف زدن صريح، گوش دادن توجه آميز :

موقعی شروع می شود که سبک های ديگر حرف زدن موثر بيفتد . در اين سبک شما برای آشکار ساختن اطلاعات خود که درسبک های ديگر ناگفته مانده است به ويژه احساسات و خواسته ها، با استفاده از شش مهارت حرف زدن قلب مشکل را نشانه می رويد. در حرف زدن صريح شما:

  1. آگاهی خود و همسرتان را تصديق می کنيد.

  2. مسايل را می پذيريد. به جای اينکه آنها را انکار کنيد.

  3. بر اساس اين آگاهی عمل می کنيد و به آن عکس العمل نشان نمی دهيد. 

رفتارهای حرف زدن صريح :

  1. تمرکز بر مشکل

  2. تشخيص تنش

  3. تصديق تفاوت ها

  4. درخواست بازخورد

  5. قدردانی کردن

  6. آشکار ساختن تاثير

  7. مسئوليت در برابر نقش

  8. پوزش خواستن

  9. حمايت کردن

نتايج اکثر گفت و گوهای مبتنی بر حرف زدن صريح مثبت هستند. چون زن و شوهر، بدون هيچ گونه ارزيابی ، افکار و احساسات واقعی خود را درباره مشکلات با هم در ميان می گذارند و بنابراين اعتماد واقعی ميان آنها رشد می کند.

گوش دادن توجه آميز : يکی از سريعترين راه های برقراری ارتباط با شخص ديگر گوش دادن توجه آميز به اوست يعنی اجازه داده شود که شخص خودش بگويد که شما او را به کجا هدايت می کنيد. رفتارهای مختص به گوش دادن توجه آميز : تماس چشمی آرام و مداوم- وضعيت بدنی آرام و پاسخگو - رفتار توجه آميز - تصديق پاسخ ها- دعوت به اظهار نظر و طرح سئوال- خلاصه کردن پيام ها

استفاده از اين فرآيند، عزت نفس همسرتان را افزايش می دهد و گوش دادن توجه آميز به همسرتان اين فرصت را می دهد که حرفهايتان شنيده و فهميده شود حتی اگر هر دوی شما در ايجاد مشکل نقش داشته باشيد.

برای حل تعارض از تمام سبک ها استفاده کنيد.

يک سبک به تنهايی برای تمام موقعيت ها موثر نيست. هر سبک مقصود و منظور خاصی را به خدمت می گيرد و موضوع متفاوتی را منتقل ميکند. چاره کار انعطاف پذيری است. شما می توانيد با استفاده از حرف زدن صريح و گوش دادن توجه آميز سريعا" جر و بحثی را فرو نشانيد.

دستورالعمل ها: حرف زدن خصمانه و مغرضانه را به حرف زدن صريح تبديل کنيد.

مثال: اين قدر بچه نباش - مثل آدم های بزرگ رفتار کن.

تو هميشه دير می رسی - نمی توانی يک بارهم شده سر وقت برسی؟

ابراز قدردانی در حرف زدن صريح: در باره چيزی که دوست داريد از همسرتان به خاطر آن تشکر کنيد. فکر کنيد و از حرف زدن صريح و با استفاده از چرخه آگاهی استفاده کنيد و موقع و مکان مناسبی را برای در ميان گذاشتن احساسات انتخاب کنيد.

 

******

 

منبع: كتاب  "     آموزش مهارت های ارتباط زناشويی   " - مولفان: شراد ميلر، فيليس ميلر، الام و نانالی - دانيل ب. واکمن-مترجم : فرشاد بهاري

 

   

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved