در سال 2005 ، یک مطالعه مقدماتی بر روی افزایش سن افراد مبتلا
به آسیب نخاعی توسط کروز (Krause ) و برادریک Broderick))
انجام شد . در این مطالعه مشخص شد که درواقع انطباق روحی
درافراد نخاعی در طول زمان وبا افزایش سن بهبود می یابد . به
این صورت که اگرچه ، با افزایش سن افراد مبتلا به آسیب نخاعی ،
محدودیتهای جسمی آنها بیشتر می شود ، و دید و بازدید آنها در
طول هفته کمتر و رضایت مندی آنان از وضعیت سلامتی خود پائین تر
می آید ، اما سلامت روحی روانی آنها نسبت یه افراد نخاعی
جوانتر بالا وبالاتر می رود . دلیل این موضوع چیست ؟ در زیر
برخی از نظریه های ارائه شده در این خصوص ذکر می گردد :
■ به طور کلی افراد مسن تر نسبت به افراد جوانتر ، از برخی
استراتژی های مقابله ای برای کنترل درد و ناتوانی خود بهتر
استفاده می کنند .
■ افراد مبتلا به آسیب نخاعی با افزایش سن ، مهارت های مقابله
ای خود را در طول تجربه ی طولانی خود با معلولیت گسترش می دهند
.
■ به نظر می رسد افراد مسن تر در مورد ناتوانی "پذیرش" بیشتری
دارند . این موضوع به این معنا نیست که آنها در بهتر کردن
اوضاع تسلیم می شوند ، بلکه انتظارات آنها معقول تر دارند.
بزرگ ترین شاخص کیفیت زندگی در میان افراد مسن تر چیزهایی
هستند که ما توقع داریم : خانواده و دوستان ، فعالیت های که از
آنها لذت می بریم ، و احساس مفید بودن .
از جمله عوامل دیگری که بر روی سلامت روانی افراد نخاعی همزمان
با افزایش سن تاثیر می گذارند ، عبارتند از :
■ سن فرد در زمان آسیب دیدگی . افرادی که در سنین پائین ( مثلا"
16 ، 18 و 20 سالگی ) دچار ضایعه نخاعی می شوند ، در واقع در
سراسر طول عمر ، تطابق بسیار خوبی با ناتوانی خود ، دارند . به
همین ترتیب ، ایجاد ناتوانی در سنین بالا (65 یا 70 سالگی )
نیز با تطابق بسیار خوبی همراه است . اما به نظر می رسد سخت
ترین زمان برای دریافت آسیب نخاعی در حدود 40 سالگی باشد ،
یعنی زمانی که فرد به عنوان یک شخص عادی جامعه یعنی غیر ناتوان
، در تلاش برای رشد و تربیت فرزندان ، مبازره با عوامل استرس
زا ی مالی ، اوج زندگی کاری ، و غیره بسر می برد .
■ تعداد سالهایی که از زمان جراحت می گذرد . این موضوع معمولا"
شاخصی برای تجربیات مقابله ای فرد است ، بنابراین هر چه زمان
بیشتری از زمان آسیب دیدگی شما بگذرد ( تا حد بیشتر از 30 سال
) ، معمولا" سازگاری روانی فرد با ضایعه خود بهتر خواهد بود .
پس از آن ، سازگاری روانی به سطحی ثابت می رسد .
بزرگترین مشکلات روانی افراد نخاعی مسن تر چه هستند؟
همزمان با کاهش استقلال بدنی ، کسانی که در شبکه حمایت اجتماعی
شما قرار دارند ، نیز پیرتر می شوند . در واقع این موضوع
بزرگترین مشکلی است که افراد نخاعی مسن تر آن را مطرح می کنند
: آنها می گویند بدنشان چالش انگیزتر شده و کنترل آن روزبه
روزسخت تر می شود ، اما همزمان دوستان آنها هم که قبلا" می
توانستند به آنان کمک کنند نیز پیرتر شده اند .
معمولا" مسائل مالی در مراحل بعدی پیری سخت تر می شود ، مگر
آنکه شخص خیلی خوش شانس باشد . اساسا" مشابه همان مشکلاتی که
برای افراد عادی مسن تر وجود دارد ، برای افراد مبتلا به آسیب
نخاعی نیز مطرح است ، اما فقط پیامدهای آنها شدیدتر هستند .
موضوع مالی برای بسیاری از مردم یک مرحله تغییر روانی پیچیده
محسوب می شود .
هنگامی که ما از افراد نخاعی مسن تر می خواهیم که نگرانی های
خود را توصیف کنند ، آنچه که آنها در این خصوص ذکرمی کنند ، از
این قرار هستند :
عدم اطمینان خاطر از آینده ، و
بطورکلی عدم اطمینان خاطر از نظر جسمی و پزشکی ، از جمله
نگرانی در مورد پیرتر شدن پزشک فرد و نیاز به جایگزینی مراقب
فرد با یک شخص جدید.
عدم اطمینان در مورد میزان افت جسمی و اینکه این تنزل با چه
سرعتی رخ می دهد .
عدم اطمینان خاطر در مورد هزینه های مرتبط با افت بدنی .
ترس در مورد از دست دادن استقلال . به طور کلی این موضوع
درواقع ریشه ی عمده اضطراب برای افراد مسن تر محسوب می شود .
بسیاری از افراد عادی مسن تر چنین اظهار می کنند که: " آنها
واقعا" می ترسند که به زوال عقل مبتلا شوند و استقلال خود را
از دست بدهند ". در حالی که افراد نخاعی مسن می گویند : " آنها
نگران بدتر شدن علایم خود هستند و اینکه قادر نخواهند بود،
استقلال عملکردی داشته باشند ."
درد و خستگی : دو نشانه ای هستند که اغلب در بزرگسالان مسن
تر نخاعی بیشتر دیده می شوند ، که می تواند منجر به افسردگی و
اضطراب گردد .
انزوای اجتماعی و تنهایی . این موضوع به آن اندازه که مردم
فکر می کنند بزرگ نیست .با توجه به نظر سنجی های انجام شده ،
اکثر افراد مسن از نظراجتماعی منزوی نیستند و از انجام گفتگو
نا امید نمی باشند . با این وجود ، افراد نخاعی مسن تر بیشتر
در معرض خطر انزوای اجتماعی قرار دارند ، چرا که آنها کمتر
قادر به خارج شدن از خانه هستند و دوستان آنها نیز مسن تر
ومریض تر می شوند و بدین ترتیب آنها نمی توانند با هم دیدار
داشته باشند .
نکاتی در مورد حفظ سلامت روانی افراد نخاعی همزمان با افزایش
سن :
ارتباطات اجتماعی خود را قطع
نکنید . این موضوع می تواند بسیار چالش برانگیز باشد ، و ممکن
است نیاز به تلاش زیادی داشته باشد ، به خصوص هنگامی که مجموعه
هم سن و سال شما در حال پیری ، مرگ یا جدا شدن هستند .
خودتان را از لحاظ جسمی فعال نگه دارید. این موضوع یک شاخص
بزرگ برای افسردگی محسوب می شود . البته میزان فعالیت هر کسی
به توانایی ها و محدودیت های فردی او بستگی خواهد داشت .
ورود به جامعه یک راه مهم برای افزایش سلامتی محسوب می شود .
خودتان را پایبند فعالیت های شاد و لذت بخش نگه دارید . این
فعالیت ها را در برنامه ریزیهای زندگی خود قرار دهید ، بدین
ترتیب همینطور که سن شما افزایش می یابد ، این فعالیتها متوقف
نخواهد شد .
زمانها و افرادی را که نیاز به کمک آنها دارید ، شناسایی
کنید . بطور کلی اجرای این کار برای افراد می تواند کاری بسیار
دشوار باشد ، اما مهم این است که چه کسی می تواند از شما حمایت
عاطفی کند ، و چه کسی می تواند پشتیانی محسوسی از شما نماید ،
و اینکه چگونه می توانید به روشی که احساس قدرت کنید ، تقاضای
خود را مطرح کنید .
****
|