سيدرمضان صالح نژاد-
استان مازندران شهرستان سوادکوه متولد 1348 متاهل و
دارای 3 فرزند می باشم.
سال 64 عمليات ظفر يک ،
جزيره مينو (هورالهويزه ) در اثر اصابت ترکش دچار آسيب
نخاعی شدم و دارای 70% جانبازی می باشم.
در يکی از شبها که برای
عمليات می رفتيم نيروهای ما تيپ ويژه شهدا از مرکز و
گردان امام حسن (ع) از سمت چپ و لشگر 25 کربلا از راست
حمله کرديم و پس از تصرف و آزادسازی سه راهی شهدا بنده
با تعدادی مجروح به عقب آمديم و نزديکی های صبح پس از
خواندن نماز 2 کيسه بيسکويت داخل قايق گذاشتيم و به خط
مقدم برديم و در همين حين عراق تک زده بود و از زمين و
هوا مورد هجوم قرار گرفتيم و بنده که مشغول پاسخ به
حمله آنان با دوشکا بودم مورد اصابت ترکش قرار گرفتم
که علاوه بر نخاع يک کليه 20 سانت روده و طحالم آسيب
ديد و تاکنون 20 عمل جراحی انجام داده ام.
بعد از سپری شدن دوران
درمان به توصيه پزشکان بايد ورزش می کردم تا حدودی از
سلامتی را بدست آورم من سعی کردم ورزشی را انتخاب کنم
که علاوه بر سلامتی جسم و روح ، در بعد قهرمانی هم
بتوانم فعاليت کنم به قول معروف هم فال باشد و هم
تمشا، بنابراين رشته تيراندازی را انتخاب کردم که
واقعا" برای جانبازان مفيد می باشد و هيچ گونه آسيب
جسمی و فکری به وجود نمی آورد و محدوديت سنی هم ندارد.
تفنگ بادی ايستاده و
درازکش و خفيف 50 متر فالين تارگت و از سال 71 عضو تيم
ملی و کاپيتان هستم و 15 مدال جهانی و بين المللی دارم
6 طلا و 6 نقره و 3 برنز و در پارالمپيک آتلانتا،
سيدنی و آتن شرکت داشتم و بهترين مقام را در سيدنی کسب
کردم که از بين 64 تيرانداز نفر دوم و در فينال چهارم
شدم. در مسابقات کشوری 47 طلا دارم و رکورد دار هستم و
از سال 72 مربی و مسئول تيراندازی جانبازان و معلولين
استان مازندران هستم و از سال 74 تاکنون کاپ اول را به
همراه ورزشکاران استان کسب کرديم .
در سال 1373 در مسابقات
جهانی اطريش شرکت داشتم در روز افتتاحيه مسابقات ،
پرچم دوران طاغوت را به جای پرچم جمهوری اسلامی نصب
کرده بودند ما اعتراض کرديم و افتتاحيه را يک ساعت عقب
انداختند تا پرچم جمهوری اسلامی را نصب کردند بعد ما
رژه رفتيم.
اگر ورزش نمی کردم با
اين شرايطی که دارم تا حالا استخوانهايم هم زير خاک
پوسيده بودند ورزش برای همه لازم هست و برای ما واجب
می باشد من با ورزش هم فردی مفيد در جامعه هستم و هم
سالم، محتاج ترحم هم نيستم و فردی شاداب و سرزنده هستم
و تمام مردم شهرم و خانواده ام به من افتخار می کنند.
در مورد مردم بايد بگويم
که آنها با افتخار از قشر جانباز ياد می کنند و
رشادتها و فداکاريهای ما را تحسين می کنند اگر ما
مقاومت نمی کرديم سرنوشت کشورمان مثل عراق، افغانستان
و فلسطين و ... می شد. ولی از نظر دولت مردان نگاه
ديگری است مثلا" ماشين دنده اتومات که لازمه کار ما می
باشد را به ما ندادند و در بازار آزاد می فروشند اماکن
عمومی مناسب سازی نشده و ما از کوچکترين حقوق شهروندی
محروم هستيم برخورد بعضی از مسئولين ادارات و نهادها
مناسب نيست در ورزش بين افراد جانباز و سالم تبعيض
قائل می شوند در صورتی که مملکت ما فقير نيست سرشار از
نعمت های نفتی و زيرزمينی هست فقط حيف و ميل می شود.
از سال 71 ما من وارد
ميادين ورزشی شده ام تبعيض بوده و متاسفانه تا به
امروز ما شاهد بی عدالتيها بوده ايم مناسب سازی نکردن
اماکن ورزشی- تبعيض در نوع جايزه قهرمانی برون مرزی ،
بطور مثال کسی که با 10 نفر در مسابقات جهانی رقابت می
کند و من که در مسابقه جهانی با 42 نفر رقابت می کنم
جايزه ما 10 به يک هست يعنی آنان 10 تا و من يکی
دريافت می کنم برای افراد سالم حقوق و مزايا و برای ما
هيچ تسهيلاتی قائل نيستند امکانات آنان به روز و مطابق
امکانات جهانی است ولی ما بايد خودمان امکاناتمان را
تهيه کنيم عدالتی وجود ندارد.
