اصول برقراری ارتباط با افراد مشکل دار

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

خويشاوندان همسر که در کارها دخالت می کنند  رئيس ارباب منش، بچه ای که دائما" گريه می کند، همسايه بدچشم، همکار غرغرو ، نمونه ای از افراد نامتعارف هستند که شما ترجيح می دهيد همه آنها را بعنوان آدم های بی مصرف تلقی کنيد. اين ليست افراد بی خاصيت در زندگی زياد است. خوشبختانه اصول و نکاتی وجود دارند که کمک ميکنند تا با اين افراد ارتباط برقرار کنيم. اگر شما چنين افرادی در زندگی خود داريد احتمالا" فکر می کنيد که ارتباط با اين افراد غير ممکن است. اما در واقع اين افراد صخره غير قابل نفوذ نيستند، انسان هستند. و انسانها از قواعد روان شناسی و رفتارهايی پيروی می کنند که شما می توانيد از آنها بهره ببريد. اين مقاله اصولی را ارائه می دهد که روابط غير ممکن اين افراد را به نکاتی برای ارتباط موثر تبديل می کند. دنيا پر از افراد مشکل دار است که البته اين افراد هم ممکن است که فکر کنند شما هم افراد مشکل داری هستيد. نکاتی که در ادامه آمده است به شما کمک می کند تا در زندگی روزمره خود با اين افراد ارتباط برقرار کنيد.

 

چه روش هايی در ارتباط با افراد مشکل دار موثر نيست؟

راه حل دادن: عبارت معمولی که نشان دهنده راه حل هستند، شامل : چه می شود اگر تو.......

اين کار را نکن..... و اين کار را بکن.....

و اينکه به افراد چه بايد بکنی موثر نيست. خود اين راه حل ها ايجاد مشکل می کند. هر چه بيشتر به افراد راه حل بدهيد، از شما و پيشنهادات شما بيشتر دور می شوند.

موعظه کردن:  عبارت معمولی که موعظه کردن را نشان می دهد مانند: تو می بايست ..... برای تو خوب است که .......

اين عبارات را می توان چنين تعريف کرد: کاربرد آنچه درست وغلط است، خوب و بد، سياه و سفيد، برای کمک و ترغيب ديگران.

البته احساس گناه و ديگر احساساتی که در نتيجه عبارات موعظه کننده حاصل می شود، افراد مشکل دار را تغيير نمی دهد ( حتی يک نفر را )

شکايات:  کاشکی او آنقدر مزاحم نبود.

انتقاد: از انتقاد پرهيز کنيد زيرا که ترغيب برانگيزاننده ای نيست. انتقاد تعارض را تشديد می کند افرادی که مورد انتقاد قرار می گيرند احساس نقصان، بی ارزشی و بی اهميتی می کنند.

10 اصل در ارتباط با افراد مشکل دار:

  1. جهان را همانطور که خودتان می خواهيد می بينيد.  اکثر مقالاتی که نکاتی را برای ارتباط با افراد مشکل دار ارائه داده اند، متمرکز بر افراد هستند، بنابراين مشکل اصلی را ناديده گرفته اند. آنها خود، مشکل هستند. اما شما نقش موثری را در رفتار اين افراد بازی می کنيد. مشکلات از ادراک شما ماهيت می گيرند. سپس از عکس العمل شما. کارل پونگ معتقد است که ما شخصيت های مورد تنفر خود را سرکوب می کنيم، که اين امر با از خود راندن افراد نمايان می شود. ادواردويتمونت يکی از روان شناسان و دستيار يونگ، می نويسد: از چند نفر بخواهيد که توضيحی در مورد نوع شخصيتی که برای آنها غير قابل تحمل، مورد نفرت و مطرود آنها بوده و نمی توانند با او ارتباط برقرار کنند، ارائه دهند مطمئنا" آنها توصيفی از خصوصيات شخصيتی سرکوب شده خود را ارائه خواهند داد. يک توصيف از خود که کاملا" ناآگاهانه است و بنابراين همواره و همه جا به اين دليل که اثر آن را از ديگران دريافت ميکنند، عذاب خواهند کشيد. اين خصوصيات برای آنها غير قابل قبول هستند زيرا که بخش سرکوب شده وجود آنها را نشان می دهد. در واقع تصوير خود شما افراد را سرسخت و مشکل دار می کند. قويا شما را تشويق می کنيم تا در حد امکان به آنچه در خودانکار ميکنيد، توجه کنيد زيرا که می تواند تصوير سرکوب شده خود شما باشد سايه ای که در ديگران می بينيد، آن چيزی است که در گذشته از آن غافل بوده ايد.

  2. فکر کامل بودن و درست بودن خود را کنار بگذاريد هنگامی که با کسی وارد گفت و گو می شويد اين فکر را که او را درست کنيد باعث مشکل دار شدن خود شما می شود.

  3. قلب خود را پاک کنيد، ذهن خود را بگشاييد، اغلب، تجربيات گذشته ما در مورد افراد باعث می شود که در رفتار کنونی خود نيز با آنها برخورد داشته باشيم. ( حتی اگر آنها تغيير کرده باشند) ممکن است شخصی که در ذهن شما فردی منفی تلقی می شده، به مرور زمان به فردی مثبت تغيير کند. ببخشيد؛ قلب خود را به روی ديگران بگشاييد، آنگاه ذهن خود را در مورد چرايی مشکل ديگران پاک کنيد. از نتيجه گيری رفتار ديگران بعنوان فرد مشکل دار بپرهيزيد. شما حقيقت واقعی را نمی دانيد و حقيقت را با قضاوتها و ترس از خود تحليلی، سد می کنيد.

  4. از افراد مشکل دار درخواست بکنيد، اين ترسناک است. اما درخواست کردن از افراد سرسخت و آزار دهنده به شما کمک می کند و تعارضی که در آنها وجود دارد در شما ايجاد تغيير می کند. اگر موجودات زنده با چالش ها مواجه نشوند، رشد نمی يابند. اينگونه افراد موجب چالش شما شده و باعث رشد در شما می شوند.

  5. فعال باشيد، نه منفعل، افراد منفعل از کليه شرايط موجود می نالند. و رفتارهای بد را مقابله به مثل می کنند و سعی در تغيير ديگران دارند. گوناگونی طبيعت آدمی باعث سرسختی و مشکل دار شدن آنها می شود. افرادی که فعال هستند بدون توجه به محدوديت شرايط آنچه را می خواهند ايجاد می کنند.

  6. مسئوليت احساسی را که داريد، بپذيريد، قربانی نباشيد، افراد را به خاطر احساس بدی که در شما ايجاد کرده اند سرزنش نکنيد. جلوی ورود و خروج افراد به حالات احساسی و عاطفی خود را بگيريد. دست از سرزنش کردن برداريد تا خود را از رفتار مشکل دار افراد رها کنيد. شما نبايد بار مشکلات و رفتارهای افراد را به دوش بکشيد. هنگامی که از فکر کردن در مورد افراد بعنوان افراد پست و به ذات دست برمی داريد و ذهنيت قربانی بودن را رها می کنيد، سريعتر روی راه حل فکر کرده و کمتر از لحاظ احساسی خشمگين می شويد.

  7. مشکل مدار باشيد نه فردمدار. افراد مشکل دار، يک مشکل سخت دارند و تلاش می کنند تا از تنها راه ممکن، آن را حل کنند. خود افراد مشکل نيستند. بر مشکل تمرکز کنيد. نه بر فرد. يک نکته اساسی جدا" کردن مشکل از فرد است. رفتار آنها، حتی رفتار شما، يا مسئله ديگر مشکل است.

  8. نيازهای برآورده نشده را پيدا کنيد. اين افراد نيازهای برآورده نشده ای دارند وقتی فردی عصبانی، ناراحت، افسرده يا عصبی است، تلاش می کند تا نيازی را بر آورده سازد. اگرچه اغلب به خوبی برآورده نمی شود. به نياز نهفته اين افراد توجه کنيد در اين حالت شما انسان ديگری خواهيد يافت اين شما را قادر خواهد ساخت که با دلسوزی با او ارتباط برقرار کنيد.

  9. مستقل باشيد وابستگی نوعی بيماری است. در اکثر افراد، استقلال، آزادی و قدرت وجود دارد. افرادی که در موضع قدرت قرار دارند، خوشبختی و موفقيت خود را با استقلال آشکار و بيش از حد، از بين می برند. چنين افرادی همه کارهای خود را انجام ميدهند. وسواس زيادی به خرج می دهند و برايشان دشوار است که به کار فکر نکنند و به راحتی از مخالفت ديگران با تصميم گيری هايشان عصبانی می شوند.

  10. انعطاف پذير باشيد. اگر از نکات و اصول ذکر شده شکست خورديد اين به اين معنا نيست که اين اصول موثر نيستند. بلکه به اين دليل است که به خوبی به آنها عمل نکرده ايد. اين اصول و نکاتی که برای شما ارائه شده شکست نمی خورند زيرا که اصول ارتباط موثر هستند. اغلب افراد که با افراد مشکل دار وارد گفت و گو می شوند، احساسی حق به جانب دارند ( اصل 2 ) و يا اينکه سعی دارند فرد را تغيير دهند شروع مذاکره با اين نيت که من می توانم فرد را تغيير دهم شکست را تضمين می کند. می بايست خود را از پيامدها جدا" بدانيد و منتظر نتايج خاصی نباشيد. اگر اين اصول و نکات باعث نتايج مطلوب شما نشد، بيشتر به مشکل فکر کنيد. با انجام اين کار شما قلب خود را پاک کرده و ذهن خود را می گشاييد، ايجاد کننده وقايع بوده و مشکل مدار می باشيد. مشکلات سخت ديرتر حل می شوند. هر روز احتمالات مختلفی از وقايع وجود دارد. احساسات، تفکرات و نگرش ها طی زمان تغيير می کنند. يک اقدام ناموفق در ارتباط با افراد مشکل دار ممکن است مشکل را حادتر کند، اما پيروی از اين اصول و نکات در برقراری با اين افراد مشکل را راحت می کند.

****

منبع : مقاله "  اصول برقراری ارتباط با افراد مشکل دار   "   ترجمه : مينو يعقوبی برگرفته از towerofpower.com.au   -  روزنامه همشهری - بخش جامعه - شنبه 2 خرداد ماه 1388

 

   

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved