علل ميل به تقلب در کودکان

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

بچه ها وقتی در مقابل انتظارات بی مورد پدر و مادر قرار می گيرند، گاهی مجبور می شوند تمايلات و احتياجات خود را در مقابل آنچه والدين می خواهند فدا کنند و تسليم نظريات والدين شوند.

يکی از مسائل مهم مورد بحث و مورد ابتلای مدارس و خانواده ها، مساله تقلب کردن کودکان است. تقلب موضوعی است که در آن کودک شديدا" تحت فشار اطرافيان قرار می گيرد. زمانی هم ممکن است موانع و برخوردها با کودک به گونه ای باشند که طفل از اين صدمات و فشارها آسيب ديده و يا سر از انحراف و لغزش درآورد.

تقلب چيست؟ تقلب رفتاری است غير صادقانه، طی طريقی است به غير از شيوه شرافتمندانه، و رسيدن به واقعيت و حقيقتی است غير از طريق مشروع و نشان دادن خود با چهره ای وارونه و غير صحيح، تقلب نوعی دزدی است، منتها دزدی در مال نيست، بلکه دزدی رتبت و مقام و موقعيت و از اين قبيل است. بر اثر آن آدمی سعی دارد چيزی را از آن خود کند که شرعا" يا عرفا" از آن او نيست و در تملک آن موقعيت و مقام راه شرافتمندانه را طی نمی کند. تقلب در حقيقت کوتاهترين راهی است که آدمی برای طريق و رسيدن به مقصود خود انتخاب می کند و سعی دارد با ميان بر زدن به جايی برسد که ديگران در سايه کوشش ها و تلاشهای مداوم بدان جا می رسند.

کودکان ديگر در سايه درس خواندن و رنج بردن به قبولی می رسند و او بدون کار و تلاش و زحمت، اساس موضوع اين است که برخی از افراد در عين تنبلی و در عين احساس عقب ماندگی ظرفيت تحمل محروميت را ندارند و می خواهند هر چه زودتر و سريعتر به درجه و موقعيتی برسند که ديگر افراد عادی از آن برخوردارند. اينان خود را دوست دارند و نمی خواهند گرد و غباری بر چهره شان از اين بابت بنشيند. نمی خواهند سر و گردنی کوتاهتر از ديگران داشته باشند. اگر چه ظرفيت و تحمل روحی ديگران را ندارند.

علل و عوامل تقلب در کودکان :

دلايل متعددی برای تقلب در کودکان وجود دارد کودکان کوچکتر دوست دارند برنده باشند و مهم نيست که چگونه حتی يک بچه پنج ساله نياز به درستکار بودن را حس می کند و در عمق وجودش دوست دارد چيزی را که می خواهد، بدون تقلب به دست آورد. بعضی از کودکان که قبول شکست برايشان سخت است  و به طور حق به جانبی   کودکان ديگر را از اينکه در آن بازی ضعيف هستند، محکوم می کنند. يکی از علل عمده تقلب در کودکان انتظارات بيش از حد والدين از فرزندانشان است. بچه ها وقتی در مقابل انتظارات بی مورد پدر و مادر قرار می گيرند، گاهی مجبور می شوند تمايلات و احتياجات خود را در مقابل آنچه والدين می خواهند فدا کنند و تسليم نظريات والدين شوند. انتظارات بيجای پدر و مادر سبب شکست بچه ها در انجام کارهای معينی می شود. پدر و مادر انتظار دارند که کودک در درس رياضی يا علوم نمره عالی به دست آورد ولی او نمی تواند نمره عالی در اين درس ها کسب کند، در نتيجه دچار شکست می شود و از ترس اينکه والدين او را با بچه های ديگر مقايسه کنند و نسبت به او بی مهری نشان دهند، ممکن است به تقلب مبادرت ورزد.

يکی ديگر از علت های تقلب در کودکان کثرت سرگرمی های آنهاست. برخی از کودکان به علت خوبی وضع زندگی و رفاه نسبی از وسايل و اسباب بازی بسياری برخوردارند. وضع تفريحات، گردش ها و مسافرت های والدين آنها فوق العاده است. دائما" اشتغال به بازی و تفريح دارند و همه اوقاتشان به اين امور می گذرد و ديگر وقت و فرصتی برای کار و تلاش و درس باقی نمی ماند. بدين نظر در هنگام امتحان برای آنها امکان موفقيت و احساس کفايت نيست و يکی از راههای مقابله با آن تقلب است و چنين کودکی خود را ناگزير از آن می بيند.

ناآگاهی کودکان نسبت به عمل تقلب يکی ديگر از علل تقلب است و اين واقعيت مسلمی است که در رابطه با کودکان خردسال می توانيم ذکر کنيم.

برخی از کودکان تن به تقلب می دهند و واقعيت اين است که آنها متقلب نيستند. در عالم باصفای خود اگر چيزی را نمی دانند از ديگری کمک  می گيرند و حتی در جلسه امتحان بدون اينکه ترس و وحشتی به خود راه دهند، به صورت طبيعی به دست ديگری نگاه می کنند. شما اين حالت را در کودکان کلاس اول و در آنها که بسيار خردسال اند نيکو ملاحظه  می کنيد، و طبيعی است که با تذکری آنها را بايد به وضع کار و برنامه آگاه کرد.

تنبلی و تن پروری کودکان هم می تواند يکی از علل روی آوردن آنها به تقلب باشد. کودکانی که در طول سال تحصيلی درس نخوانده و راه  تن پروری در پيش گرفته اند، در حين امتحان دچار مخمصه و دشواری عظيم خواهند شد و برای نجات خود از وضع و موقعيتی که در آن  می کوشند تن به تقلب دهند. عده اين گونه دانش آموزان در بين افراد متقلب اندک نيست.

اغلب متقلبان کسانی هستند که آمادگی و شرايط لازم را برای کسب موقعيت مورد نظر به دست نياورده اند. از ديگر عواملی که می تواند باعث روی آوردن کودک به تقلب شود، می توان به اين موارد اشاره کرد:

روش تدريس نامناسب معلم و سخت گيری وی در نمره دادن، انتقام گرفتن از معلم مستبد و خشن، دشواری سئوالات امتحانی، هرج و مرج در کلاس و مدرسه، ترس از مردودی، اشتغال کودک به کار، مسئوليت نشناسی و حادثه جويی کودک، عقب ماندگی ذهنی و درسی کودک، تفوق طلبی، حفظ آبرو و وسوسه شدن کودک.

نتيجه اينکه، معلمی که مطالب درسی و يادگيری را متناسب با توانايی ها و رغبت های گوناگون تنظيم می کند، بی شک از تعداد و فراوانی تقلب در کلاس خويش به طرز چشمگيری می کاهد. بسياری از مواقع کودکان    نمی دانند درسی که می خوانند چگونه می تواند برای آنان مفيد باشد. بنابراين کوتاهترين راه را برای گرفتن نمره قبولی طی می کنند. در کلاسهايی که خسته کننده و يا پرتنش است يا تاکيد فرياد روی فراگيری مواد درسی گذاشته می شود که ارزش آن درس ها در ذهن دانش آموز مورد ترديد است، طبيعی است که بايد انتظار تقلب بيشتری را در بين اين کودکان داشت. انتظار بيش از حد والدين از دانش آموزان نه تنها نتيجه مثبتی نخواهد داشت بلکه صدمات روحی و روانی جبران ناپذيری بر آنها وارد خواهد کرد. اگر برای والدين تنها نمره 20 مورد قبول باشد و نه کمتر، آنها ممکن است برای برآوردن تقاضای والدين خود، دست به عمل خطای تقلب بزنند و يا با مشکلات متعدد ديگری مواجه شوند و سلامت جسمی و روانی آنها به خطر افتد.

****

منبع : مقاله "  علل ميل به تقلب در کودکان" تهيه كننده : غلامرضا آتش دامن - کارشناس علوم تربيتی -ضميمه روزنامه اطلاعات - بخش اجتماعی - سه شنبه 25 فروردين ماه 1388

 

   

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved