نبوغ خلاق چیست؟
نبوغ خلاق در شما به معنای رسیدن به ایدههای جدید به منظور جدید به منظور
حل مشكلات با صحیحترین روش است. تمامی عوامل نبوغ خلاق قابل فراگیری و
گسترش هستند. این عوامل عبارتند از:
1- سمت چپ و راست مغز
2- تهیه یادداشت، پیاده كردن ذهنیات
3- كلام روان و سلیس: در واقع فصاحت كلام مقیاسی است برای بازدهی بیشتر
خلاقیت شما.
4- انعطافپذیری: توانایی شما در متفاوت اندیشیدن
5- ابداع: نمایانگر توانایی شما در تولید و خلق ایدههای جدیدی است كه فقط
به شما اختصاص دارد، ایدههای انحصاری، غیر معقول و غریب (دور از مركز)
6- بسط عقاید: سنجیدن عقاید مركزی و بسط آن
7- ملازمت: یك متفكر خلاق، از این حقیقت سود می برد كه مغز انسان یك
«اتحادیه ماشینی» است. از چگونگی این اتحادیه ماشینی اطلاعاتی بهدست
آورید ( البته با خواندن این كتاب، كمابیش بدست خواهید آورد.)
فصل دوم: استفاده از
سمتهای جادویی چپ و راست مغز
در این فصل شما با حالت اسقرار اطلاعات در مغز چپ و راست و چگونگی ادغام
این دو قسمت برای چند برابر كردن قدرت و نیروی خلاقیت روبرو هستید.
بطور متوسط مغز فعالیتهایش را به طور غریزی به عهده نیمكره سمت چپ مغز
(كرتكس چپ) و نیمكره سمت راست (كرتكس راست) میگذارد.
عملكرد مغز به طریق زیر بین دو نیمكره تقسیم شده است :
مغز چپ: كلمات، منطق، اعداد، توالی، درك خطوط، تجزیه و تحلیل، فهرست
مغز راست: آهنگ، درك سه بعدی، درك حجم، تصورات، رویاهای روزانه، رنگ، كلیت
وقتی كرتكس راست مغز فعال است نیمكره چپ مغز تمایل دارد حالت مراقبه و
آرامش به خود گیرد
و به شكل مشابه اگر كرتكس چپ مغز فعال باشد، طرف راست حالت آرام و آسوده به
خود میگیرد.
بهعلاوه همه كس دارای مهارتهای مربوط به خلاقیت، تفكر و نبوغ است كه به
شكلی واضح فقط از
قسمتی از آن استفاده میكند.
در اوایل دهه 1980، اصطلاح «مغز چپ- راست» در سراسر جهان شناخته شده
و كتابهای زیادی درباره این كشف خارقالعاده منتشر شد و این شروع مشكلات
بود:
شاید شنیده باشید كه فعالیـتهای نیمكره چپ مغز، تحت عنوان فعالیتهای
«ذهنی، فرهنگی و تجاری» و فعالیتهای نیمكره راست مغز تحت عنوان فعالیتهای
«هنری، آفرینندگی احساسی» طبقهبندی میشوند. بنابراین نوابغ و طرفداران
حكمت، از قبل «ایساک نیوتن» و «آلبرت انیشتین» باید از نیمكره چپ و
موسیقیدانان و هنرمندانی مثل «بتهون» و «میكلانژ» از نیمكره راست مغز خود
استفاده می كردهاند.اما تحقیقات من درباره نوابغ خلاق بزرگ اثبات میكند
كه آنها از تمامی مغز خود سود می جستند. از تمام سلسله مهارتهای قشر خارجی
مغز، جایی كه هر مهارت از مهارت دیگر حمایت میكند و مكمل آن است. استفاده
از دو نیمكره مغز، خلاقیت و نبوغ ما را افزایش می دهد.
فعالیتهای ذهنی نیمه چپ مغز تمایل دارند نام فعالیتهای «مردانه» و
فعالیتهای خلاق و احساسی نیمه راست مغز نام «زنانه» به خود گیرند. این
عقیده به شكل خطرناكی اشتباه است. این برچسبها دریچه ذهن را به سوی حقیقت
میبندد و بنابراین هستی، تجربه و لذت را تقلیل میدهد.
هنگامیكه شما فقط از مهارتهای یك سمت از مغز خود استفاده میكنید خلاقیت
شما نسبت به هنگامیكه از هر دو سمت استفاده میكنید ناچیز است و در صورت
دوم پتانسیل شما قطعی است.
ثمرات خلاقیت متدهای باز كردن بندهای پتانسیل قطعی خلاقیت را به شما
میآموزند.
1- برای امتحان
كردن زندگیتان از مهارتهای تمامی مغز خود استفاده كنید. به آن مناطقی از
مغز چپ و یا راست خود كه توجهی ندارید توجه بیشتری معطوف دارید و بلافاصله
شروع به تمرین و قوت بخشیدن به آنها نمایید.
2- تعلیم و تربیت. اگر شما فرزند دارید، سعی كنید در تمام طول تحصیل آنها،
فكر كردن با هر دو سمت مغز را به آنها بیاموزید. سعی كنید فرزندانتان تحت
تعلیمی متوازن قرار گیرند. همین اصول را در زندگی خود بكار گیرید.
3- استراحت كنید. در مواقعی كه جسم شما آرام و اغلب تنهاست دو سمت مغز شما
اجازه دارند با هم ارتباط برقرار كنند و مبادله اطلاعات داشته باشند و
همچنین خلاقیت به خود اجازه میدهد تا خود را ابراز نماید.
4- بدون هدف قدم بزنید. حركات یكنواخت اعضای بدن، آهنگ یكنواخت قلب، میزان
بالای نفوذ اكسیژن به درون خون و سروری كه بر چشمها و دیگر حواس غالب
میشود به مغزتان جاری میگردد و همگی در تفكر خلاق و حل مشكلات شركت
میكنند.
5- در زندگی روزمره خود خلاق باشید.جاهایی را كه در زندگیتان خلاق هستید
یا نیستید را فهرستوار بنویسید و پس از اتمام، یكبار از روی آن بخوانید.
پاسخ ایده آل به تمرین قبل اینست كه در تمام جنبههای زندگی شما،
خلاقیت به صورت ذاتی وجود داشته باشد.
6- نبوغ فكری شما. تمام نوابغ و قهرمانان كسی را داشتهاند كه از آنها
الهام میگرفتند. تكنیكی كه این بزرگان به كار میگرفتند این بود كه در ذهن
خود با این قهرمانان به صحبت میپرداختند. هرگاه در شرایطی هستید كه با
مشكلی دست و پنجه نرم میكنید با هر یك از نبوغ درونی خود در خیال به گفتگو
بپردازید و به پاسخ یا نصیحتی كه به شما منتقل میشود فكر كنید. از نتیجه
عالی آن شگفتزده خواهید شد.
7- بازی ذهنی خلاقیت انیشتین را بازی كنید. انیشتین از خود سوالی میپرسید:
آیا نور میشكند یا خم میشود و اگر چنین است پس شیای را كه من میبینم
كجاست؟ سپس افسار تصوراتش را میگسیخت تا تمام پاسخهای احتمالی را بیابد.
مهم نبود كه پاسخها چقدر نامانوس یا غریب به نظر میرسیدند. این كار را با
یكی از علائق خود انجام دهید و ببینید كه چه پاسخهایخلاقی به ذهنتان
میرسد.
8- تاكید بر روی مغز راست. هرقدر هم كه فرهنگ و مدرسه بر روی مهارتهای مغز
چپ، تاكید داشته باشد شما سعی كنید آنرا با مهارتهای مغز راست خود كامل
كنید.
9- از هر دو سمت بدن خود استفاده كنید. با استفاده از هر دو سمت بدن خود از
هر دو سمت مغز خود بهره میبرید. از دست غیرفعال خود بیشتر استفاده كنید.
10. یك نقشه ذهنی رنگی برای صحبت با مغز بكشید. یادداشت ها روش خاص مغز
برایارتباط با خود است. در اینصورت مغز میتواند افكار خلاقتری داشته
باشدو به طبع حافظه قویتری خواهید داشت. هنگام یادداشت برداری از مغز راست
سود ببرید و با افزودن رنگ، تصاویر، نقشههای معنوی و ریتمهای بصری به خود
تمركز بدهید.
برای ذهن خود با نقشههای ذهنینقشه بكشید
مغز خود را از زندان «عدم خلاقیت» رها سازید
به احتمال 99% از زمانی كه مدرسه را آغاز كردهاید تا زمان حال، مغز خود را
در سلول «عدم خلاقیت» زندانی كردهاید.
چگونه واقعیت دارد؟ به سادگی از خود بپرسید كه مغز شما چگونه افكارش را
نشان میدهد. با عبارت دیگر چه یادداشتهایی تاكنون برداشتهاید؟ از كلمات
در عبارات و جملهها استفاده می كنید و برای نظم دادن به تفكرات خود از
اعداد استفاده میكنید؟ روی خطوط مستقیم مینویسید و حداكثر از یك خودكار
مشكی و یا آبی براییادداشتبرداری استفاده میكنید؟ به ابزارهایی بیندیشید
كه مغز شما بطور معمول برای یادداشت برداری از لغات، فهرستها، خطوط، اعداد
و نظم و ترتیب و ... استفاده میكند، مهارتهای ذهنی "مغز چپ". به عبارت
دیگر روش یادداشت برداری سنتی ما، فقط نیمی از كار را انجام میدهد و اكنون
زمان آن است كه این وظیفه را تمام و كمال به پایان برسانیم.
مغز شما خطی كار نمیكند بلكه بصورت انفجاری و درخشنده عمل میكند.
1. از وسط یك صفحه خالی بزرگ شروع كنید تا بتوانید آنرا به هر سمت كه
میخواهید شاخ و برگ دهید.
2. برای مفهوم مركزی خود عكسی را برگزینید. زیرا یك تصویر می تواند در نقش
هزاران كلمه بازی كند.
3. از رنگ استفاده كنید. زیرا رنگ تفكر خلاق را برمیانگیزد و سبب می شود
علاقه و توجه چشمان شما جلب شود.
4. از تصویر مركزی شاخههای اصلی را بگسترانید. شاخههای طبقه دوم و سوم را
به آ» وصل كنید. زیرا مغز توسط همكاری كار میكند و اگر شاخهها در صفحه
متصل باشند ایدهها به ذهن شما متصل میشوند.
5. به جای خطوط مستقیم از خطوط منحنی استفاده كنید. زیرا طرح نقشه ذهنی
برای خلاقیت با خطوط راست و مستقیم برای چشم شما "خسته كننده" است.
6. برای هر خط یك كلمه در نظر بگیرید. زیرا هر كلمه یا تصویر رشته پهناوری
از افكار خلاق را تولید می كند. عبارات یا جملات تاثیر این آراستگی را از
بین میبرد.
7. از تصاویر استفاده كنید. زیرا به خاطر آوردن تصویر و سمبلها آسانتر
است و تشكیلات خلاق جدیدی را برمیانگیزد.
اكنون شما دانش استفاده از نیرومندترین ابزار تفكر خلاق را كه بشر تاكنون
شناخته است، دارید:
هنگامی كه كه كشیدن نقشه ذهنی را آغاز میكنید به گروه نوابغ نامداری
میپیوندید كه برای مشهود ساختن افكارشان و برای اینكه به خود و دیگران كمك
كنند تا بتوانند نبوغ بزرگ خود را نظم بخشند، از عناصر اصلی نقشههای ذهنی
استفاده میكردند. این نوابغ نه تنها توسط تصاویر و خطوط بلكه به همان
میزان از زبان پرقدرت عكسها، نقاشیها، نمودارها، رمزها و سمبلها و ...
استفاده كردند و توانستند افكار و عقاید خود را قابل لمس سازند.
1. یادداشتهایتان را رنگی كنید. یادداشت هایتان را با رنگهای متفاوت
بنویسید. در حین پیشرفت، رنگهای دیگر را به آن بیفزایید. رنگها سبب افزایش
تفكر خلاق در شما میشوند.
2. در طی شبانهروز، خیالپردازی كنید! هر ایده یا تصویری را از بهترین
رویاهایتان بگیرید و ترجیحا بصورت نقشه ذهنی درآورید.
3. افكارتان را به اطراف گسترش دهید. هفتهای یكبار مفهوم یا كلمهای را
انتخاب كنید و در مورد آن با تهیه نقشه ذهنی بازی سرگرمی را اجرا كنید.
4. نقشه ذهنی. هرگاه با مشكل خلاقیت روبرو میشوید و دوست دارید بتوانید آن
را حل نمایید، سعی كنید از نقشه ذهنی استفاده نمایید. خیلی سریع به همان
طریقی كه بازی سرگرمی را انجام دادید، هرچه به ذهنتان میرسد بنویسید. از
رنگ، تصویر و هر نوع اطلاعاتیكه دوست دارید استفاده كنید. این تمرین باید
با بالاترین سرعت ممكن انجام شود.
به مغز خود حداقل یك ساعت زنگ تفریح بدهید. بگذارید مغزتان برای مدتی به آن
موضوع فكر كند. به نقشه ذهنی باز گردید و هرگونه فكر تازهای را كه به
ذهنتان رسیده است به آن بیفزایید. دوباره از نزدیك به نقشه ذهنیتان بنگرید
و هر نوع ارتباط جدید بین عناصر شاخههایتان بیابید. به مغز خود یك ساعت
دیگر استراحت دهید تا دوباره با آرامش بتوانید به آ» موضوع بیندیشید. بار
دیگر به نقشه ذهنیتان نگاه كنید و اكنون ارتباطات جدیدتری را كه میبینید
شناسایی كنید و علامت بزنید. به نقشه ذهنیبازگردید و بر روی راهحل بهدست
آمده تصمیمگیری كنید.
5. یك دفترچه یادداشت داشته باشید و آن را به نقشههای ذهنیتان اختصاص
دهید.
6. از نقشههای ذهنیبه عنوان ابزار ارتباطات خلاق استفاده كنید. اگر
مجبورید گفتگو یا سخنرانیداشته باشید،برای اینكه موفقیت خود را تضمین
كنید از نقشههای ذهنی كمك بگیرید. در اینصورت می توانید مغز خود را آزاد
بگذارید تا افكارتان را به سرعت نظم و ترتیب ببخشد.
7. برای ساختن آینده از نقشه ذهنی استفاده كنید. برای انجام این كار یك
تصویر یا سمبلی از خودتان را در مركز نقشه ذهنی قرار دهید و به عنوان
شاخههای اصلی مواردی از قبیل مهارتها، خانواده، شغل، سلامت و ..
بگنجانید. باقیمانده زندگی خود را چنان طراحی كنید كه گویا چراغی جادویی
قرار است تمام آرزوهایتان را برآورده سازد سپس مقدمات به حقیقت پیوستن آن
را فراهم كنید.
8. یك نقشه ذهنی بسازید كه فقط از تصاویر استفاده شده باشد.
9. در نقشههای ذهنی خود از رمزهای رنگی استفاده كنید. روشهایی ابداع كنید
كه از طریق آن بتوانید برای نشان دادن ارتباطات، لایههای زمان یا افكار،
مردم، اعمال مختلف و حق تقدم، از رنگها و بافتهای مختلف استفاده شود.
10. روشهای گوناگون چگونگی استفاده از این نقشههای ذهنی را برای كمك به
خود، در زندگی، کشف كنید.
فصل چهارم:
شما به عنوان یك هنرمند خلاق
هر كسی (و هر كس به معنایواقعی كلمه) از بدو تولد یك هنرمند است. تقلید
اولین ابزار ضروری در هر نوع آموختن است. این طریقی است كه مغز ما
ابتداییترین كلیشههای ساختمان دانش را كه میتوانیم بعدها به آن خلاقیت
منحصر به فرد خود بیفزاییم، كسب كند. این موضوع همانطور كه برای زبان (وقتی
زبان باز میكنید) صدق میكند برایهنر نیز صدق میكند.
میكلانژ و لئوناردو هر دو نیروی مشاهده خود را قدرن بخشیدند و آن را توسعه
دادند. تمام هنرمندان بزرگ بطور ناگهانی نقاش نشدند. ابتدا آنچه را كه
میخواستند ترسیم كنند، از نزدیك مشاهده كردند، سپس آنرا مورد تجزیه و
تحلیل قرار دادند و اندازهگیری كردند و سپس از روی چشمان ذهنشان بر روی
كاغذ آنرا كپی كردند. در حقیقت ترجیح میدادند مردم آنان را یك کپی كننده
از طبیعت بدانند تا یك هنرمند.
1. بازی كردن. بر روی یك ورق كاغذ تمیز و با اشكال هندسی نظیر مثلث، مربع،
دایره و ... آنقدر بازی كنید تا زمانی كه هر شكل به صورتی درآید كه قابل
تشخیص باشد و به شكل واقعی چیزی شبیه باشد.
2. حقههای اندازهگیری هنرمندان خلاق را بیاموزید. طریقه اندازهگیری چنین
است:
بالا و انتهای مداد را بر روی بالای سر اشخاص قرار دهید. سپس انگشت شصت خود
را بر روی مداد تا پایین گردن شخص، پایین بیاورید. این عمل را با افرادی كه
در فاصله دور یا نزدیك بسر می برند، انجام دهید. نتیجه این تمرین یك ابزار
مشاهده علمی، هنری و خلاق را معرفی می كند كه بر نوابغ آسیایی، هندی،
خاورمیانه و یونان پوشیده بود و فقط 600 سال پیش توسط نوابغ ایتالیایی
رنسانس كشف شد.
3. آیا می توانید به صورت كارتون نقاشی كنید؟ البته كه میتوانید! چهرههای
كارتونی با احساسات مختلف مانند خندان، اشكبار، متعجب و غیره بكشید. اگر هر
كدام از آنها به آن خوبی كه انتظار دارید، از آب درنیامد آنرا پاك نكنید،
آنها را نگه دارید تا با آنچه بعدها در اثر تلاش بیشتر خواهید كشید مقایسه
كنید. از دانش رو به رشد خود استفاده كنید و سعی نمایید چند هفته بعد
دوباره آنها را بكشید.
4. تمرین كنید! نوشتن با دست دیگر خود را تمرین كنید. هر هفته به مدت 5 الی
10 دقیقه با اشكال هندسی ابتدایی خود بازی كنید تا عضلات هنری خلاق شما شكل
مناسب خود را حفظ كند.
5. در یك كلاس هنری ثبت نام كنید. یك روز تعطیل را به نقاشی كردن بگذرانید.
این روشها همگی الهامبخش و آرامش دهندهاند.
6. از گالریهای نقاشی دیدن كنید.
7. بیاموزید چگونه ببینید. میكلانژ و لئوناردو به هر كجا قدم میگذاشتند به
دنبال سوژههای جالب و زیبا میگشتند. هنگامیكه چیزی مورد پسند مییافتند،
حسابی آنرا تماشا میكردند و سعی میكردند آنرا در فكر خود به تصویر بكشند.
در مشاهده بعدی آنچه را كه به حافظه سپرده بودند، با آنچه كه واقعیت داشت
تطبیق میدادند. آنها آنقدر به این كار ادامه میدادند تا آنچه كه در حافظه
داشتند بر آنچه میدیدند، منطبق میشد. سپس به كارگاه خود باز میگشتند و
آنچه را كه ضبط كرده بودند،نقاشی میكردند.
8.به یك فروشگاه ابزار هنری بروید و كشف كنید! نزدیكترین كلاس نقاشی محلی
خود را بیابید، كتابها و مجلههای جالب را بخوانید و از همه مهمتر برای
خود یك دفترچه نقاشی بخرید تا بتوانید تصورات خلاق خود را در آن پیاده
كنید.
9. نگاه كنید. هر چهره زیبا، هر تصویری از كوههای پوشیده از برف، هر غروب
خورشید و طلوع ماه، هر گل، هر حیوان، هر پرندهای كه تاكنون دیدهاید شما
آنرا دوباره در مغز خود «خلق» كردهاید. شما میلیونها شاهكار هنری خلق
كردهاید! دستان شما به سادگی دوست دارد برای شما چیزهای بیشتری بیافریند!
چرا به آن اجازه نمیدهید.
فصل پنجم:
شما به عنوان یك موسیقیدان خلاق
پرندگان چگونه موسیقی را میسازند؟
یك موسیقیدان خارقالعاده ژاپنی به نام "سوزوكی" درباره این موضوع به شگفت
آمد. او دریافت كه جوجههای كوچك ذاتا قادر به آواز خواندن نیستند. سوزوكی
حقیقتی را كشف كرد كه مربوط به مغز تمامی پرندگان بود، مغز تمامی حیوانات و
مغز تمامی انسانها: آواز خواندن و موسیقی خلاق، مهارتهای آموخته شدهای
هستند كه از طریق تقلید و تلاش مستمر به سوی كمال بهدست میآید.
در حقیقت شما یك نابغه موسیقی هستید. چرا؟!
اثبات 1- استاد پرندگان آوازخوان
بگذارید به سوزوكی بازگردیم. او نه تنها پی برد كه پرندگان آوازهخوان از
استادان آوازهخوان میآموزند بلكه دریافت كه مغز هر كدام از پرندگان قادر
بود از استادان آوازهخوان تقلید كند. مغز یك جوجه در مقایسه با مغز شما
بسیار ساده است. اگر چنان مغزی قادر به انجام چنین كاری باشد، پس شما هم
قادر هستید. تا زمانی كه به مغز شما اجازه تقلید از استاد و تمرین مداوم و
مستمر داده شود، قادر خواهد بود به استانداردهای بالا نیز دست یابد.
اثبات 2- شما صحبت میكنید، پس میخوانید.
شما صحبت كردن را با تقلید صدا، آهنگ، ضربه، تلفظ، وزن، كلمات، تن، علامت،
حركت، بلندی، تاكید یا نبض آموختید. تمام این موسیقی منسوب به شما میشود.
پس اگرچه همیشه در حال آواز خواندن بودهایم اما به آن عنوان "صحبت كردن"
داده شده است.
اثبات 3 - شما تاكنون نواختن یك آلت موسیقی را میدانستهاید.
صدای شما یك آلت موسیقی است كه پیچیدگی متحیر كنندهای دارد. این ابزارها
شامل لبها، زبان، گلو، شش، دیافراگم، دندانها، استخوانها و تمام حفرههای
موجود در اسكلت شما هستند.
اثبات 4- آلت موسیقی دوم شما
گوشهای شما، آلت موسیقی متحیر كننده دیگری است كه پیچیدگی آن از هر چه كه
ساخته دست بشر است، بیشتر است. و از نظر ظرفیت خلاقیت به چشمانتان شبیه
است. هر موسیقی با هر ریتمی كه تاكنون شنیدهاید توسط شما دوبارهپردازی
شده است.
1. در دستشویی یا در حمام آواز بخوانید. اگر كسی از شما گله كرد، از آنان
بخواهید در این راه شما را یاری دهند.
2. برقصید. رقصیدن یكی از راههایی است كه از طریق حواس، با آهنگ، خود را
بیان میكنید. تمرین انواع رقصها را آغاز كنید.
3. برای خود یك آلت موسیقی جدید بخرید. برای خود یك ابزار موسیقی ساده
خریداری كنید. تصور كنید كه آرشیو ذهنی صداهای جدیدی را برای خود تولید می
كنید و در عین حال با گوش دادن به موسیقیهای كشورهای مختلف گوش خود را
تقویت كنید. این عمل سبب تقویت این آگاهی میشود كه هر كسی می تواند یك
موسیقیدان باشد و اشكال بیان موسیقی خلاق، حد و مرزی ندارد.
4. محدوده خود را گسترش دهید. باید آنچه را كه فكر میكنید واقعیت و حد و
مرز شما را میسازد بیابید. توان شما قطعی است، به همان میزان كه فكر می
كنید، توان شما نامحدود خواهد بود.
5. بطور مستمر به خود یادآوری كنید كه یك موسیقیدان خلاق هستید. هرگاه صدای
آواز پرندهای را میشنوید به خاطر آورید كه آنان نیز توسط تقلید و
پافشاری، آواز خواندن را آموختند. هرگاه به شكلی مشابه میدوید یا قدم
میزنید به خاطر آورید كه در حال اجرای "موزیك جسم" هستید.
6. فرصتهای بزرگ موسیقی را خلق كنید. در مراسمی شركت كنید كه بتوانید
آزادانه سرودهای ملی یا اوازهای دسته جمعی بخوانید. به مهمانی بروید اما
فقط ننشینید، آواز بخوانید! مهم نیست تلاشهایتان تا چه میزان خوب از آب
درمیآید، پافشاری كنید تا بهتر شود.
7. معلم موسیقی بگیرید. یك معلم خوب باید:
- به همه سازها وارد باشد.
- معتقد باشد شما قادر به نواختن هر نوع موزیكی كه دوست دارید هستید.
8. اخبار خوب را اشاعه دهید. اكنون كه این حقیقت را میدانید كه تمام افراد
در موسیقی میتوانند خلاق باشند، این خبر را اشاعه دهید. این سبب می شود
زندگی شما بیش از پیش شكل سمفونی به خود بگیرد.
فصل ششم: ایجاد خلاقیت، نیروی سرعت و حجم
یك تفكر خلاق سلیس، به تعداد تصوراتی برمیگردد كه می توانید در ذهن خود
خلق كنید و همچنین به سرعتی كه آنها را خلق میكنید. فصاحت، یكی از اهداف
اصلی متفكرین خلاق و نوابغ بزرگ است. اگر سعی كنید با سرعت بیشتری بیندیشید
و تصورات بیشتری را در ذهن بپرورانید، تعداد و سرعت تصورات بالا میرود و
كیفیت عمومی این تصورات نیز همینطور است.
نوابغ فقط تعداد محدودی عقاید را خلق میكنند و سپس آن را بسط میدهند. اما
در واقع عكس این موضوع نیز صدق میكند كه: آنان تعداد بیشماری از عقاید را
خلق میكنند سپس خلاقیت خود را به عنوان راهیبرای پیشرفت زندگی شان تسریع
میبخشند و انرژی خلاق آنان از آنچه كه قبلا انجام دادهاند بیشتر و بیشتر
نیرو جمعآوری می كند.
آنچه كه آنان انجام دادهاند این است كه فقط عقاید را بیرون ریختهاند.
بسیاری از این عقاید خاص نبودهاند اما این عقاید "غیر خاص" است كه سبب
میشود عقاید خاص مشخص و پدیدار شوند. آنان برای مغز راست و چپ خود
تسهیلاتی فراهم كردند كه اجازه داشته باشند با هم مرتبط باشند و فرآیندی از
افكار "چندگانه" و مشترك را بهوجود آورند كه فقط مختص به كسانی است كه از
"چگونگی استفاده از مغزهایشان" آگاهند.
فرآیند ایجاد ایدهای خلاق از بسیاری جهات شبیه استخراج طلا است، نوابغ
خلاق بزرگ این را میدانستند و بنابراین صدها ایده را احداث كردند و از
میان آنها ارزشمندترین آنها را بیرون كشیدند.
1. به تفكر خود سرعت ببخشید.
2. بدانید كه توانایی شما در تولید ایدههای جدید نامحدود است. هرچه
عمیقتر به نیروی خلاق و نامحدود خود پی ببرید، مغز شما بطور طبیعی
دروازههای خود را بیش از پیش میگشاید .
3. ارتباط بین چیزها را سریعتر درك كنید.
4. فرهنگ لغات مورد استفاده خود را وسعت ببخشید.
5. سرعت تمرین و كشیدن اشكال هندسی. برای انجام این كار مدتیرا برای خود
در نظر بگیرید كه مجبور باشید این كار را با سرعتی بیشتر در زمانی محدودتر
انجام دهید. این تمرین برای ورزیدهتر كردن عضلات خلاق شما بسیار مفید است.
6. طوفان مغزی فردی. هنگامی كه همه چیز را تحت طوفان قرار میدهید فقط
بگذارید ایدههایتان جاری باشند. هیچگونه قضاوتی نكنید.
7. طوفان مغزی جسمی. این فرآیند منطبق با طوفان مغزی فردی است. به غیر از
اینكه نیاز دارید اطمینان حاصل كنید كه هركس دیگر نیز آنقدر راحت است كه
میتواند به خود اجازه دهد هرچه به فكرش میرسد،به زبان آورد بیآنكه به
این موضوع بیندیشند كه چقدر "از مرحله پرت" است.
8. آرام باشید تا سرعت ببخشید! اطمینان حاصل كنید كه به خود فرصتهایی منظم
برای بودن در موقعیت "آرام" را می دهید كه در آن "جسم" شما بیاساید، سرعت
"مغز" شما افزایش یابد و همهچیز در راه شما گام بردارد.
9. برخی از صفحات دفترچه نقشه ذهنی خود را خالی بگذارید . تا هرگاه
پدیدهای به ذهنتان رسید سریعا در آن یادداشت كنید.
10. هدفهایتان را مشخص كنید.
فصل هفتم: ابداع و انعطافپذیری خلاق
در این فصل شما بطور اجمالی اصول انعطافپذیری و ابتكار را خواهید آموخت
ابتكار خلاق به گونگیمتفاوت بودن، منحصر به فرد بودن، غیرمعمول بودن و دور
بودن از افكار واقعی مرتبط است. هنگامیكه به "ابتكار" میاندیشید
ارزش این را دارد كه به "نیروی گریز از مركز " نیز بیندیشید. فردی كه از
مركز میگریزد، فردی است كه از مركز گریزان است و از سیر عادی منحرف شده
است. در تفكر خلاق، غیرعادی بودن مهمترین چیز است. چگونه به آن نائل شوید؟
سه راه اصلی وجود دارد:
1- دیدن همهچیر از زوایای مختلف كه بسیار لازم و ضروری است.
2- ساختن تلفیقات خلاق. علاوه بر توانایی دیدن چیزها از نقطهنظرات مختلف،
خلاقان بزرگ قادر بودند چیزها را به شكلی به هم پیوند دهند كه هیچكس تا آن
زمان به ذهنش خطور نكرده بود.
3- معكوس كردن چیزها. در این روش شما هر چه را كه كه وجود است میگیرید و
آنرا معكوس می كنید. شما اغلب این روش را مفید و با نتیجهای انحصاری
مییابید.
1. گوش دهید. هنگامیكه كسی چیزی را برایتان توضیح میدهد نه تنها به
آنچه میگویند گوش دهید بلكه "به آنچه هستند نیز گوش دهید." سعی كنید از
نقطه نظرات آنها به موضوع بنگرید و ببینید سعی دارند چه چیز را برایتان
توضیح دهند.
2. خود را به جای دیگران بگذارید. سعی كنید چیزها را از نقطه نظرات مخلوقات
دیگر نیز ببینید. از تصورات خود برای تفكر درباره خودتان از دید چیزهای
دیگر استفاده كنید. شما از دید یك توپ كه در حال انداختن آن هستید
چگونهاید؟
3. زندگی خود را وارونه كنید. به زندگی خود و تمام جنبههای آن نگاهی
دوباره بیندازید و اینبار همه چیز را به صورت واژگون ببینید.همه چیز از
قبیل لباسها، غذاها، اماكن، فعالیتهای فرهنگی و ورزشیرا بازبینی كنید.
4. تلفیقات جدید چیزها را امتحان كنید. چرخه فعالیـتهای اجتماعیتان را
گسترش بخشید
5. بیاموزید جوك بگویید. در جوكها برخی از مفاهیم استاندارد، وارونه
شدهاند. شوخطبعی فعالیتی بینهایت خلاق است.
6. برقراری ارتباط را تمرین كنید. در زندگی روزانهتان به صورت شانسی دو
موضع متفاوت را انتخاب كنید و سعی نمایید بین آنها ارتباطی مضحك به وجود
آورید.
7. فعالیتهای گوناگون را در زندگی خود پیوند دهید. استفاده از این دیدگاه
به شما كمك میكند تا دریابید زندگیتان بیش از آنچه فكر میكردید
كامل است و همچنین به شما این فرصت را عطا می كند كه به آن اضافات خلاق
جدیدی بیفزایید.
8. از طریق تلفیق، بازیهای جدید انجام دهید.
9. از تكنیكهای آموخته شده استفاده كنید تا ایدههای خلاق جدیدتری بسازید.
فصل هشتم:
مغز شما: یك ماشین ارتباطی كامل تفكر سرزنده و منبسط
نفوذ و انعطافپذیری، ابداع و تكنیكهای وارونه همگی بستگی به این دنیای
جادویی دارند. این رازی است كه تمام نوابغ از آن سود جستند تا شاهكارهای
خویش را به ثمر برسانند و نحوه تفكر بنیادین مغز شما را این راز یعنی
"ارتباط" تضمین میكند.
1. نیروی خلاق نفوذ را تمرین كنید. ثمرات خلاقیت 7 فصل گذشته را یكبار با
سرعت مرور كنید و كنار هر یك از آنها كه با عناصر اصلی آن در ارتباط است
علامت بگذارید.
2. ارتباط- خودیابی. در این بازی "ارتباط" تصور كنید كه یك رایانه كامل
هستید. از شما خواسته میشود به تعدادیاز اطلاعات دسترسی پیدا كنید و برخی
چیزها را در رابطه با خودتان امتحان كنید
3. نقشه ذهنی. از هماكنون "هرگاه" یك وظیفه فكریدارید، نقشه ذهنی آنرا
بكشید. نقشههای ذهنی به شما اجازه میدهند جهانهای ارتباطی نامحدودی را
كه مغزتان میتواند خلق كند، كشف كنید.
4. اصل ارتباط. لئونادرو اذعان داشت: "هر چیزی از چیزهای دیگر نشأت گرفته
است و هر چیزی از چیزی دیگر ساخته شده است و هر چیزی به چیزهای دیگر باز
میگردد." سعی كنید بین «همه چیز» و «همه چیز» ارتباط برقرار نمایید.
5. بازی عدم استفاده از گیره كاغذ. برای انجام بازی خلاقیت بعدی، به خودتان
5 دقیقه فرصت دهید. برایمدت 5 دقیقه، با سریعترین سرعت ممكن از طوفان مغزی
خود استفاده كنید و مواردی را كه از یك گیره كاغذ نمیتوان استفاده كرد،
روی كاغذ بیاورید. پس از اتمام دور آنهایی كه میپندارید محصول تفكر خودتان
است خط بكشید. حال با خود به منازعه بپردازید مثلا: "آیا میتوان به نوعی
در این مورد از گیره كاغذ استفاده كرد؟"
6. علت و معلول. علت چیزی است كه "به صورت منطقی" به چیزهای دیگر مربوط می
شود. شما میتوانید با خلق و تصور چند «علت» برای چند «معلول» نیروی نبوغ
خلاق خود را گسترش دهید.
7. برقراریارتباط را بصورت بازی درآورید. نام یك شغل را انتخاب كنید و
موارد اصلی مرتبط با آن را بیابید. پس از نوشتن مشاغل و موارد مرتبط با
آنها سعی كنید سناریویی بسازید كه به شكلی خلاق این ارتباطات را گسترش دهد.
8. برای قویتر كردن حافظه خود از ارتباطات سود جویید. بنیاد اصلی حافظه
شما بر ارتباطات و تصورات استوار است. در خلاقیت سعی در برقراری ارتباطات
برای خلق ایدههای جدید است. در حافظه سعی در برقراری ارتباط به منظور
«خلق مجدد» است. بنابراین از این به بعد هرچه را كه در نیروی
نبوغ خلاق آموختهاید برای بازپروری حافظه خود بكار گیرید.
9. ارتباطات را در زندگی روزانه خود تجربه كنید. ارتباطات جدید را در رژیم
غذایی خود، لباس پوشیدن، ارتباط با دوستان، تعطیلات و غیره تجربه كنید.
10. در این تمرین، شما باید خود را در مركز «جهان ارتباطات» قرار دهید. هر
روز یك مفهوم یا ایده را در نظر بگیرید و پنج مورد یا بیشتر از مواردی كه
این مفهوم اتفاقی را به شما پیوند میدهد، بسط دهید.
11. شما و حیوانات. بازی مهیج دیگر برای برقراری ارتباطات، مقایسه خودتان
با گونههای مختلف حیوانات، طبقهبندی زیر است: پستانداران، پرندگان ،
ماهیها، خزندگان و حشرات. شباهتها و تفاوتهای بین آنها را مشخص
كنید و ببینید كدامیك از حیوانات به شما و ایدهآلهایتان شباهت دارد.
فصل نهم:
شما شكسپیر، هر دو شاعر
این فصل كشف خواهید كرد كه همانند تمام كسانی كه شاعر و هنرمند از مادر
زاده شدهاند، شما نیز ذاتا شاعر خلق شدهاید.
شاعری به سادگی به معنای استفاده از اصول نفوذ، انعطافپذیری، ابداع و
ارتباط است كه با كلمات میپیوندند.
"ند هاگز" از این تكنیك استفاده مینمود. او به تصوراتش اجازه میداد تا هر
كجا میخواهند سفر كنند و سپس كلمات نامربوط را به یكدیگر مرتبط می ساخت.
یكی از چیزهای مورد علاقه "تد" پهلوی هم نهادن "یك شخص و یك حیوان" بود. ده
ایده از اولین كلمه و ده ایده از دومین كلمه ساطع میشد، سپس بهترین
ارتباطات را جستجو میكرد
1. بازی ارتباطات شعری را انجام دهید. دو مورد از مفاهیم مورد علاقه خود را
انتخاب كنید و شعری بسرایید. از تكنیك "هاگز" كمك بگیرید.
2. در زندگیتان به دنبال لحظات شاعرانه باشید.
3. آداب و رسوم شاعرانه ایجاد كنید. نور شعله شمع وسیله شگفتانگیزی برای
مراقبه خلاق است كه مغز شما را تشویق میكند تا به شی زیبا و رویایی و
فناپذیر بنگرید.
4. در فعالیـتهای شعری شركت كنید.
5. یك دفترچه برای شعرهایتان داشته باشید. تا به محض آنكه ایدههای خلاق و
شاعرانه به ذهنتان خطور كرد و در آن یادداشت كنید.
6. شعرهای كوتاه بسرایید. برای شروع همانند اشعار ژاپنی (هایكو) سعی كنید
اشعار كوتاه بسرایید. هایكو یك مفهوم، موضوع یا یك احساس را برمیگیرد و از
دیدگاهی نوین به سادگی و با عمق بیشتر به آن مینگرد.
7. استفاده از حواس خود را توسعه دهید. لئوناردو علاوه بر اصول ارتباطی كه
داشت به حواس هم توجه بسیار داشت. هنگامیكه كه در حال خلق شاهكار خود
هستید، از تمامی حواستان سود جویید.
8. به خاطر داشته باشید شما مادرزاد شاعر هستید. همانند هنر و موسیقی به
خودتان بطور مستمر نشان دهید كه شما شاعر زاده شدهاید.
"این فصل پایانی، نگاهی به افرادی خلاق و خارقالعاده میافكند، كودكان!"
مقدار پتانسیل خلاق استفاده شده در رده سنی كودكان از ردههای سنی دیگر
بیشتر است.
1. به چیزها خیره شوید. بطوریكه بتوانید بعدها از آن جزئیات در تفكر خلاق
سود جویید
2. به داستانها گوش فرادهید.
3. داستانسرایی كنید.
4. با غذایتان بازی كنید. كودكان با غذایشان بازی میكنند چون این كار
سرگرمی چند حسی زیبایی است.
5. با كودكان بازی كنید. بهجای اینكه بازیهای بزرگسالان را القا كنید
بگذارید آنها راهنمای شما باشند.
6. بیاموزید تا كارهای جدید انجام دهید.
7. به خودتان اجازه دهید رفتارهای ساده را انجام دهید. یكی از بزرگترین
لذات كودكان، انجام رفتارهای كوچك و خاص است مانند خوردن یك بستنی قیفی سه
طبقه با طعم مورد علاقه.
8. از ابزارهای بچهگانه استفاده كنید. ابزاری كه كودكان برای بالا رفتن از
كوههای عظیم دانش از آن استفاده میكنند از چه درست شدهاند؟ از سوال
9. حداقل 5 بار بپرسید: چرا و چگونه؟ بعد از پرسیدن اولین سوال پاسخی به
ذهنتان میرسد. سوال را تكرار كنید و به پاسخ آن مراجعه نمایید.
به علاقمندان توصیه می
شود جهت دریافت
اطلاعات دقیق تر
، کتاب نیروی نبوغ خلاق
را به طور کامل مطالعه نمایند.
****
منبع : کتاب "
نیروی نبوغ خلاق
" -تونی بوزان-مترجم : حورزاد صالحی -انتشارات : پل