لزوم تربيت جنسی کودکان

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

عصر اطلاعات است و سرعت ، و بچه های ما فرزند همين زمانه اند. طوری که ديگر به اين راحتی نمی توان سرنوشت آنها را از همان کودکی تا بزرگسالی و پيری خواند.

دنيا پيچيده شده و آلوده. و از خيلی ها می شنويم که پيچيدگی و آلودگی دنيای مدرن را بهانه می کنند، برای توجيه ناآگاهی شان از چيزهايی که بايد به فرزندان شان بياموزند.

گاهی آن قدر با تاکيد و قاطعيت، که آدم مطمئن می شود اگر هم کودک و نوجوان ما در اين دنيا آنطور که بايد و شايد تربيت نشدند و شخصيت سالم و درستی پيدا نکردند، آن قدرها هم تقصيری متوجه ما نيست. چرا که " دنيا، دنيای پيچيده و آلوده ای است. "

دکتر محسن فرمهينی فراهانی، که دکترای علوم تربيتی دارد و هم اکنون استاديار دانشگاه شاهد است، از دغدغه هايی حرف می زند که شايد زبان حال همه پدر و مادرها باشد، اما هيچ وقت فرصتی برای بيان آنها پيدا نکرده اند.

  • آقای دکتر، به نظر شما اصلا" چرا بايد در باره موضوعاتی اين قدر سخت و حساس با بچه ها حرف زد؟ چرا اجازه ندهيم وقتی بزرگ شدند و ازدواج کردند، با اين مسائل مواجه شوند؟

- شايد اگر بلافاصله بعد از وارد شدن بچه ها، از دنيای کودکی به دنيايی که مسائل جنسی در آن معنی دارد، يعنی دوران بلوغ و بعد از آن، فرد ازدواج می کرد و امکان اين را پيدا می کرد که غرايزش را به نحو صحيح و مشروع برآورده کند، می توانستيم صبر کنيم و آموزش را از همان زمان شروع کنيم. اما در شرايط فعلی، بين بلوغ و ازدواج فرد فاصله طولانی، گاه حتی تا 20 سال، وجود دارد. در اين فاصله هم اين فرد در برابر انواع و اقسام تحريک کننده ها قرار دارد.

تلويزيون ، ماهواره و اينترنت ، از ويژگی های عصری است که در آن زندگی می کنيم و به نظر می رسد بايد آگاهی و تربيت جنسی را از طريق صحيح به فرزندان منتقل کنيم. تهاجم فرهنگی را هم بايد در نظر گرفت. بعضی رسانه ها با نشانه گرفتن يکی از دل مشغولی های نوجوانان وارد ميشوند و اطلاعات زيادی در اختيار آنها قرار می دهند که ممکن است باعث انحراف جنسی آنها شود. به همين علت هدايت جنسی، طبق آموزه های اسلام، موضوع مهمی است. اگر راهنمايی های لازم از سوی پدر و مادر انجام نشود، ممکن است فرزند ما در دام کسانی بيفتد که اطلاعات غلط و بی حد و حصر در اختيارش قرار می دهند و دچار انحراف جنسی شود. نکته ديگر اين که ما برای کسانی که ازدواج می کنند هم آموزش کامل و درستی نداريم. آمارها نشان می دهد حداقل 50 درصد  طلاق ها ريشه در مشکلات جنسی دارد.

  • شما معتقديد که بايد آموزش مسائل جنسی را از کودکی شروع کرد. چه سنی برای شروع مناسب تر است؟

- آموزش در تمام مراحل سنی بايد صورت بگيرد. به سن خاصی نميشود اشاره کرد. از دوران پيش از دبستان، دبستان، دوران بلوغ، جوانی، ميانسالی و حتی سالمندی اين آموزش ها لازم است. البته شکل آن در هر دوره متفاوت است.

  • يعنی با کودک پيش دبستانی هم می شود در باره مسائل جنسی صحبت کرد؟

- بله ، البته با در نظر گرفتن  درک و فهم کودک در اين سن و همين طور ويژگی های روحی اش. بايد توجه داشته باشيم که در اين سن آنها نياز دارند چه مسائلی بيامورند. بطور کلی شکل گيری هويت جنسی و اينکه فرد دختر و پسر بودن خودش را قبول کند، در اين سن اتفاق می افتد . دوم اينکه در اين سن بايد حواسمان باشد که از بيداری زودرس جنسی کودک پيشگيری کنيم.

  • در سنين ديگر چطور؟

- سنين سه تا چهار سالگی به بعد سن سئوال کردن است و يک طيف سئوالات بچه ها همين سئوالات جنسی است. البته اين سئوالات جنسی ناشی از کنجاوی، جلب توجه و وقت گذراندن است. در اين سن بچه ها اصرار دارند بدنشان را محرمانه نگهدارند و از لخت بودن احساس شرم می کنند. لازم است پدر و مادر اين حالت را تقويت کنند که فرزندشان در سنين بالاتر به " بی پروايی جنسی " کشيده نشود. سن 5 تا 6 سالگی سنی است که هورمون های جنسی خيلی کم ترشح ميشوند. در اين سن به سئوالات بچه ها بايد کوتاه اما صحيح، پاسخ داده شود. در سن 7 سالگی پسرها نسبت به دخترها ابراز علاقه می کنند، اما اين علاقه صرفا"  جنبه دوستی دارد نه جنسی  و نبايد نگران باشند. گر چه بازهم ارتباطشان بايد کنترل شده باشد. والدين از بچه ها کم اطلاع ترند!

  • در  زمان بلوغ بايد راجع به مسائل جنسی و بهداشت بلوغ بی پرده تر صحبت کرد. درست است؟ در اين سن آموزش بايد چطور باشد؟ چون اين سئوال خيلی از خانواده هاست. آنها احساس ميکنند وقتی فرزندشان بالغ می شود، خودشان بيشتر دستپاچه می شوند. نمی دانند چطور درباره اين مسائل بايد سرصحبت را باز کنند.

- آموزش زودرس و شتاب زده مسائل جنسی به کودکان می تواند به اندازه آموزش های با تاخير و پنهان سازی، آسيب زا باشد. آموزش های جنسی بايد به تدريج، زمان بندی شده، متعادل و متناسب با ويژگی های سنی و با لحاظ حرمت و احترام و همچنين پرهيز از افراط و تفريط داده شود. ارائه تربيت جنسی دو شکل دارد. يک شکل مستقيم که مستقيما" اطلاعات جنسی را در اختيار بچه ها قرار می دهيم. به ويژه مسايلی که در ارتباط با وظايف شرعی زمان بلوغ است. گاهی وقت ها اين آموزش ها شکل غير مستقيم دارد که ممکن است مناسب تر هم باشد.

  • گاهی اوقات بچه ها شروع می کنند در اين باره سئوال هايی    می پرسند و ما غافلگير می شويم. نمی دانيم که چطور بايد جواب بدهيم. حتی گاهی اين سئوالات را نشنيده می گيريم. شما اين را قبول داريد؟ اگر نه، بفرمائيد که به عنوان يک پدر يا مادر، به اين سئوالات چطور بايد پاسخ دهيم؟

- در پاسخ به سئوالات جنسی کودکان قبل از بلوغ بايد يک سری مسائل مورد توجه قرار بگيرد: اول اينکه وقتی با اين سئوال مواجه شديم، بايد به خودمان مسلط باشيم و از نگرانی و شرم دچار لکنت نشويم. دوم اينکه بايد شنونده  خوبی باشيم و اجازه بدهيم کودک سئوالش را کامل بپرسد. موقع جواب دادن هم نبايد جواب های ما با شوخی و مسخرگی همراه باشد نبايد دروغ گفته شود. مثلا" بعضی پدر و مادرها به فرزندشان ميگويند ما تو را خريديم. اين اطلاعات غلط باعث می شود بچه ها وقتی کمی بزرگتر شدند، به پدر و مادرشان بی اعتماد شوند. پس پاسخ ها بايد درست باشد و بر مبنای خرافه ها نباشد آموزش بايد تدريجی باشد. لازم نيست همه اطلاعات را يک جا در اختيار کودک قرار دهند و بايد از شرح و بسط بی مورد پرهيز کنند. همان طور که اشاره شد، بايد متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل فهم باشد. در سنين دبستان و پيش از دبستان پاسخ ها اگر غير مستقيم باشد، بهتر است. در ضمن اگر سئوالی را اشتباه پاسخ داديم، بايد به اشتباه مان اقرار کنيم و اطلاعات درست را در اختيار آنها قرار دهيم.

  • خيلی از والدين هستند که نه اين اطلاعات را دارند و نه از اين شيوه ها خبر دارند. از کجا بايد چيزهايی شبيه به اينها را ياد بگيرند؟

- مسئله فقط کمبود اطلاعات و دانش پدر و مادرها در اين باره نيست. دريک تحقيق که چند سال قبل انجام داديم، از پدر و مادرها پرسيديم که چرا شما آموزش های جنسی به فرزندتان نمی دهيد، پاسخ ها متفاوت بود، عده ای می گفتند حيا مانع می شود، گروه ديگری می گفتند ما می خواهيم اين اطلاعات را بدهيم، اما خودمان هم نمی دانيم چطور اين کار را انجام بدهيم، گروه ديگر هم از پيامدهای منفی اين اطلاعات هراس داشتند. پس موانع اين عدم آموزش فراوان است، اما اگر مسئله کمبود آموزش باشد، اين اطلاعات بايد از طريق رسانه های جمعی، انجمن اولياء و مربيان، کارگاههای آموزشی که در ديگر کشورها تحت عنوان آموزشهای شهروندی سازمان های غير دولتی اين کار را انجام می دهند. اما بايد درست گفته شود و حساسيت ايجاد نشود.

  • والدينی هم هستند که اين اطلاعات را ندارند و می گويند ما که از اين شيوه ها بلد نيستيم، خوب، بچه خودش بزرگ می شود و يواش يواش چشم و گوشش باز می شود. اين بچه اشکالی دارد؟ سئوال من اين است که آموزش ندادن مسايل جنسی به بچه ها چه عوارضی دارد؟

- اگر آموزش های لازم در سن مناسب به فرزندان داده نشود، ممکن است آنها در سن بالا از منابع ديگر اين اطلاعات را به شکل نادرست و بی حد و حصر به دست بياورند. در يک تحقيق که انجام داده ايم از نوجوانان اول دبيرستان پرسيديم اطلاعات جنسی را از کجا به دست می آوريد. در پاسخ 44% دوستان، 20% کتاب، 13% والدين، 11% معلم ها و 9% رسانه های مختلف مانند ماهواره و اينترنت را منبع کسب اطلاعات جنسی معرفی کردند.

  • خب، اين چه اشکالی دارد؟

- اين آمارها نشان می دهد والدين، مدارس و معلم ها نتوانسته اند نقش خود را به خوبی انجام دهند. فراموش نکنيد که کسب اطلاع از دوستان ، به ويژه اگر اين دوستان اختلاف سنی داشته باشند، خيلی خطرناک و نامناسب است. ممکن است با تجربه کردن علائم بلوغ که اطلاعی از آن ندارند، دچار سردرگمی و افسردگی شوند، حتی موارد کمی اين حالت منجر به خودکشی شده است. نتيجه يک تحقيق هم نشان داده 36% دختران و 11% پسران از وقوع بلوغشان شوکه می شوند و به شدت دچار سردرگمی می شوند.

  • بعضی خانواده ها تصور می کنند آموزش مسائل جنسی به فرزندان باعث می شود آنها، به اصطلاح ، چشم و گوش شان باز شود. يا اينکه اگر پدر و مادر در باره اين مسائل با فرزندان شان حرف بزنند، حرمت بين آنها شکسته می شود . نظر شما چيست؟

- من هم موافقم که موضوع، موضوع بسيار حساس و ظريفی است. اما معتقدم اگر در ارائه آموزش های جنسی به فرزندان عفت کلام را رعايت کنيم و حرمت ها را حفظ کنيم و اطلاعات را به شکل غير مستقيم ارائه دهيم، اين مشکل پيش نمی آيد. در بحث آموزش های جنسی رعايت عفت و حيا خيلی مهم است. ميزانی از شرم و حيا لازم است اما نبايد مانع از اين شود که ما اطلاع جنسی به فرزندانمان ندهيم. بايد توجه داشت در طرح مسائل جنسی از به کارگيری کلمان سبک و زشت پرهيز کنيم. زياده گويی نکنيم و به حواشی نپردازيم. ضمن اين که بايد  توجه داشته باشيم که فرزندان ما بيشتر از اعمال ما می آموزند تا از گفتار.

  • منظورتان چيست؟ يعنی بچه ها از رفتارهای والدين خود از مسائل جنسی با خبر می شوند؟

-ببينيد ، مراقبت والدين در رابطه با تربيت جنسی دو بعد دارد، يکی در رابطه با خودشان و ديگری در رابطه با فرزندان، مراقبت های والدين در مورد اعمال خودشان اين است که در مناسبات جنسی شان نهايت دقت را داشته باشند و دور از چشم فرزندان باشد. در متون دينی ما آمده که از شش سالگی اتاق خواب کودک را جدا کنند. همچنين بچه ها را عادت دهند که وقتی وارد اتاق آنها می شوند، در بزنند. مراقب شوخی هايشان باشند. شوخی ها ممکن است خيلی اطلاعات را به شکل غير مستقيم به فرزندان بدهد. اما مراقبت های والدين در رفتار با فرزندان، شامل موارد زيادی می شود. از جمله شستشو و تطهير در سنين پيش از دبستان، که بايد مراقبت باشند تحريک صورت نگيرد. در آموزه های دينی ما آمده که وظيفه استحمام پسر بعد از سه سالگی به عهده پدر است. پوشش و لباس مناسب هم برای بچه ها مهم است. لباس های تحريک کننده، چسبان و تنگ برای بچه ها مناسب نيست. در بازی ها محدوده سنی رعايت شود و بچه ها با افراد غير همجنسی که با آنها تفاوت سنی مشهود دارند، بازی نکنند. والدين بايد در روابط و معاشرت ها، نوازش ها، در ايجاد عادات صحيح در بچه ها دقت داشته باشند. اينها ريزه کاری هايی است که والدين بايد در رفتار خود با بچه ها به آن دقت کنند، چون آموزش در بطن همين رفتارها اتفاق می افتد.

  • اين طور که می گوييد وظيفه پدر و مادرها در اين باره خيلی زياد می شود. واقعا" می توان انتظار داشت که والدين بتوانند اين همه وقت بگذارند و بار آموزش همه مسائل را خودشان بکشند؟

- البته يکی از وظايف مهم والدين در برابر فرزندشان ، همچنين بحث آموزش و تربيت جنسی است . سخت است ولی به هر حال بار اصلی اين وظيفه به عهده آنهاست. بعضی پدر و مادرها در تربيت جسمی، تغذيه و سلامت جسم و تربيت اجتماعی و عقلانی فرزندشان خيلی دقت می کنند ، اما تصور می کنند آموزش های جنسی وظيفه آنها نيست. توجيه آنها هم اين است که موضوع، موضوع سخت و حساسی است. اما از والدين که بگذريم، تربيت جنسی در درجه بعد وظيفه مدرسه ، نظام آموزشی و جامعه هم هست.

  • مدارس ما چقدر در اين باره پشتيبانی شده اند؟ اصلا"  برنامه ريزی  برای اين کار شده است؟ می دانند چه چيز را بايد چطور آموزش دهند؟

- البته اين برنامه ريزی ها هنوز انجام نشده، چون هنوز به اهميت و ضرورت آموزش جنسی در مدارس پی نبرده ايم و اين موضوعی است که کارشناسان گوناگون تربيتی بايد دور هم بنشينند و هر چه سريع تر در باره آن تصميم بگيرند و برنامه بريزند.

  • غير از مدرسه به جامعه هم اشاره کرديد. منظورتان از آموزش از طريق جامعه دقيقا" چيست؟

- برخی موضوعات هست که اگر در جامعه رعايت شود، تربيت جنسی صحيح تر و سالم تر صورت می گيرد. مثلا" جلوگيری از روابط عنان گسيخته بين زن و مرد يا اين که خانم ها زيورها و زينت هايشان را به ديگران نشان ندهند. يا مسئله هويت جنسی و اين که معلوم شود فردی زن است يا مرد. برخی مسائل هم هست که ظاهرا" ربطی به مسائل جنسی ندارد، اما مطالعات نشان داده که بطور غير مستقيم روی سلامت جنسی نوجوانان و جوانان تاثير دارد، مثل ترويج ورزش همگانی، پر کردن اوقات فراغت، رفع بيکاری و مسائلی مانند اينها بطور کلی می توان گفت خانواده ، مدرسه و جامعه نقش مکمل دارند و اگر يکی کارش را نادرست انجام دهد، دچار مشکل می شويم.

  • صحبت ما به درازا کشيد و ممکن است خانواده ها هنوز سئوالهای زيادی در اين باره داشته باشند. آيا کتاب مناسبی در حوزه تربيت جنسی می توانيد معرفی کنيد؟

- دو نوع کتاب وجود دارد، يکی کتابهای ترجمه و ديگری کتابهای تاليفی، کتابهای ترجمه، ديدگاههای خوبی دارند و نکات علمی خوبی را مطرح کرده اند ، اما پيشنهادها و توصيه هايشان متناسب با فرهنگ ما نيست. يک نمونه خوب از اين کتابها، کتابی است با اين مشخصات : سلامت جنسی ترجمه سارا رييسی طوسی - انجمن طب اطفال کودکان. اما کتابهای تاليفی انجمن اولياء و مربيان، مثل سری کتابهايی با عنوان خانواده و فرزندان، از هر لحاظ مناسب و قابل استفاده است. ساير کتابها از اين قرارند: خانواده و مسايل جنسی در کودکان تاليف آقای دکتر علی قائمی، کتاب اخلاق جنسی در اسلام و غرب استاد مطهری، کتاب بلوغ - اردوبادی - انتشارات قلم.

  • شما در کنگره بين المللی خانواده و سلامت جنسی هم فعال هستيد. در کدام حوزه هستيد و چه مقالاتی را بررسی می کنيد؟

- من دبير علمی گستره علوم تربيتی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه های همگانی اين کنگره هستم که در تاريخ 6 تا 8 آذر 86 توسط دانشگاه شاهد برگزار می شود. مقالات گوناگون در پنج گستره پزشکی، روانشناسی، دين، حقوق و علوم تربيتی و اجتماعی ارائه می شود.

اصول کلی که پدر و مادر و مربيان در تربيت جنسی بايد رعايت کنند.

- پرهيز از افراط و تفريط: اين روزها می گويند پدر و مادرها بايد با بچه ها دوست شوند، اما به نظر می رسد اين دوستی يک طرفه شده و پدر و مادرها استخدام فرزندانشان شده اند. دوستی بايد دو طرفه باشد و فرزندان هم بايد ارزش ها و هنجارهای پدر و مادر را تا حد ممکن رعايت کنند.

- پذيرش واقعيت : بچه ها را برای زندگی واقعی تربيت کنيم و آنها را محصور و محدود نکنيم.

- اصل الگو پذيری و همانند سازی : الگو بايد پدر و مادر باشند اما اگر احساس می کنند خيلی نمی توانند الگو باشند. بايد الگوهای شايسته را معرفی کنند. وقتی نوجوان بداند آينده اش به سلامت اين دوره بستگی دارد، بيشتر مراقب است.

- اصل برقراری ارتباط کلامی و عاطفی: پدر و مادر به شکل غير مستقيم از دوستان، علاقه ها و دل نگرانی های فرزندشان بپرسند و او را به حرف زدن تشويق کنند. در طول روز، هنگام خريد، قدم زدن در پارک، هنگام ورزش، از همه اين فرصت ها استفاده کنيم و مسايل جنسی را به فرزندانمان بگوييم.

- حفظ عزت نفس در کودکان: اين موضوع خيلی مهم است. اگر نوجوان احساس ارزشمندی نکند، تن به هر کاری می دهد، اين عزت نفس را خانواده، مدرسه و دوستان به فرد می دهند و همچنين والدينی که فرزندشان را تحسين و تمجيد می کنند.

 

 ****

منبع:  "گفت و گو با دکترمحسن فرمهينی فراهانی"   -  روزنامه همشهری : بخش سلامت  - سه شنبه 22 خرداد 1386-  شماره 4290

 

 

 

 

 

 

 

 

  بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved