بهداشت روان درمدرسه

 

   
   

www.isaarsci.ir

   

 

 

 

 

 

 

مقدمه
درعصرمااین امرمسلم است که رفتارفردبیشترنتیجه موقعیتها وعوامل متعددی است که مهمترین آنان خانواده ومدرسه واجتماع می باشد.
اگرخانواده،مدرسه واجتماع هریک وظایف خودرابه خوبی انجام دهند،شانس موفقیت کودک درزمان بلوغ وبزرگسالی افزایش خواهد یافت وبالعكس چنانچه اين سه عامل از انجام وظايف خود به طريق مناسبي قصور ورزند سازگاري فرد دردوران جواني وبزرگسالي بسياردشواروگاه غيرممكن خواهد شد. دراينجامابطورخلاصه به بهداشت روان  درمدرسه مي پردازيم:كودكان ايراني درشش سالگی واردمدرسه می شوند واکثرآنها وقتی ازمدرسه بیرون می آیند،به سن بزرگسالی رسیده اند.بنابراین طبیعی است که انتظارداشته باشیم این مدت طولانی برتک تک آنها اثرعمیق گذاشته باشد .مخصوصاً اولین سال ورودبه مدرسه که درآن واقعیتها ورویدادهای زیادی اتفاق می افتد (غم دوری ازمادر،وابستگی به معلم و...)چنان درذهن کودک نقش می بندد که تا آخر عمر به یاد می ماند.
مدرسه ازاساس باخانواده فرق دارد,زیراازنظرعاطفی خنثی است.کودک تنهافردی نیست که موردتوجه بزرگسالان قرارمیگیرد.اونیزمثل سی  تا چهل کودک دیگراست وبایدباواقعیتهای مختلف سازگارشود.مدرسه محل یادگیری است نه محل نازکردن ولوس بازی درآوردن.کودک بایدجای خودرادراین محل پیداکند.او براساس پیشرفتی که نشان می دهد,موردتوجه ومحبت قرارمی گیرد.همچنین اوبراساس اینکه چقدرباهنجارهاوارزشهای معلم ساگارشود,توجه ومحبت می بیند.اوبایدنشان دهدکه به دستورالعملهاگردن می نهد,باانتظارهاسازگارمی شود,دیگران رامی فهمدوخودرابه دیگران می فهماند. مدرسه محیطی است که در آنجا شایستگی ،شکست، موفقیت، محبوبیت، انزوا، طرد و غیره را تجربه می کند . او می فهمد که برای ارزش داشتن باید موفق شود . به نظر اکثر دانش اموزان پیامد مردود شدن ،بیزاری از مدرسه و قوانین است. کودک به کمک موفقیتهای خود اعتماد به نفس پیدا می کند. بر عکس ،در اثر شکستهای خود حقارت و خود کم بینی احساس می کند .تعداد رویداد هایی که در مدرسه و مخصوصا در کلاس اتفاق می افتد و هر کودک آنها را می بیند و تجربه کسب می کند زیاد است مثلا برخی کودکان یکجا بند نمی شوند، نظم کلاس را به هم می زنند. برخی دیگر نمی توانند یاد بگیرند، بدون انجام دادن تکلیف به مدرسه می آیند یادیگران را اذیت می کنند و...
خلاصه اینکه انواع رویدادهایی که در اجتماع و در زندگی واقعی بزرگترها پیش می آید در مقیاس کوچکتر در مدرسه اتفاق می افتد. بنابراین با توجه به طولانی بودن دوران تحصیل و با توجه به حساس بودن کودکی و نوجوانی، باید انتظار داشت که مدرسه می تواند در تضمین بهداشت روان دانش آموزان و رفع دشواریهای رفتاری برای آنها نقش مهمی داشته باشد. به همین منظور مطالبی را مطرح خواهیم کرد . پژوهشگران دشواریهای دانش اموزان از نگرش منفی آنها نسبت به مدرسه دشواریهای اقتصادی یا فرهنگی خانواده یا از دشواریهای بسیار وسیع جامعه نشات می گیرد متاسفانه این باور تعدادی زیادی از معلمان را منفعل می کند و بر بهداشت روان دانش اموزان یا حتی معلمان آسیب می رساند در واقع وقتی معلم دشواریهای رفتاری کودکان را به عوامل بیرونی و خارج از اختیار مدرسه نسبت می دهد به این نتیجه می رسد که نمی تواند درباره رفع آنها کاری انجام دهد . بنابراین باید دست روی دست بگذارد و شاهد تباه شدن دانش اموزان باشد تنها کاری که این نوع معلمان انجام می دهند این است که به کمک تقویت دانش اموزان را به کارهای ناپسند باز می دارند : هویج و چوبدستی را همیشه آماده نگه می دارند درست است که عوامل بیرون از مدرسه د رتکوین دشواریهای رفتاری دانش اموزان موثر واقع می شوند ولی نباید از نظر دور داشت که معلمان و مدرسه بر شیوه رفتار دانش اموزان ادراک و احساساتی که آنها نسبت به خود پیدا می کنند اثر بسیار پا بر جا دارد پذیرش واقعی این دیدگاه به معلمان و مسئولان مدرسه نقش فعال می دهد . بدین صورت که آنها برای خلق جو مناسب برای یادگیری ایجاد انگیزه برای فعالیت تشویق دانش اموزان برای اتخاذ رفتارهای سازگار و از همه مهمتر تلاش برای نگهداشتن این جو تلاش می کنند . تحليل عقايد معلمان درباره دشواريهاي رفتاري دانش آموزان نشان مي دهد كه در مجموع مي توان به 12 دشواري رفتاري اشاره كرد :
1- سندرم شكست : اين دانش اموزان بر اين باورند كه نمي توانند كار كنند يا كار را به راحتي رها مي كنند - به آساني ناكام مي شوند و ...
2- دانش اموزان كمال گرا : آنها از اينكه مبادا مرتكب خطا شوند نگرانند . درمقابل كيفيت كار خود اغلب مضطرب ، نگران يا ناكام هستند و ...
3- دانش اموزان كم خواه : آنها كمترين تلاش را به كار مي برند ، فقط مي خواهند قبول شوند به كارهاي مدرسه زياد ارزش قايل نمي شوند ، كمتر انگيزه دارند و ...
4- دانش اموزان ضعيف : از نظر توانايي ضعيف هستند ولي بدون انگيزه نيستند اطلاعات كمتري كسب مي كنند به كندي پيش مي روند و ...
5- دانش اموزان دشمن و پرخاشگر : به دشواري كنترل مي شوند به آساني خشمگين ميشوند و ...
6- دانش اموزان دشمن و منفعل : به شيوه زيركانه مخالفت يا پافشاري مي كنند و ...
7- دانش اموزان تحريك كننده : آنها درمقابل قدرت مخالفت مي كنند و بامعلم به مخالفت بر مي خيزند - مي خواهند به شيوه خود كار كنند .
8- دانش اموزان بيش فعال : آنها به طور دائم حتي زماني كه نشسته اند در جنب و جوش هستند - به آساني تهيج مي شوند - اغلب جاي خود را بدون اجازه عوض مي كنند -با حركات و سرو صداهاي خود ديگران را اذيت مي كنند و ...
9- دانش آموزان بي دقت و حواس پرت : كارهاي خود را به ندرت  تمام می کنند و تمركز دشواري دارند .
10- دانش آموزان نا پخته : معمولا رفتارهاي كودكان كوجكتر از خود را نشان مي دهند و وسايل خود را گم مي كنند به آساني گريه مي كنند و ...
11- دانش آموزان طرد شده به وسيله همتايان : فاقد مهارتهاي اجتماعي هستند -اغلب مورد تمسخر قرار مي گيرند
12- دانش اموزان خجالتي يا منزوي : به كسي آزار نمي رسانند - متين و جدي هستند - ابتكار عمل نشان نمي دهند - در مقابل ديگران خوب واكنش مشان نمي دهند .
علل دشواريهاي رفتاري دانش اموزان در كلاس
به طور اختصار
- دانش اموز نمي داند كه چه كار بايد بكند
- دانش اموز نمي داند كه چگونه عمل كند
- دانش اموز نمي داند كه چرا بايد آنچه را كه از او مي خواهند انجام دهد .
- دانش اموز بيكار است - درس خيلي دشوار است
- درس خيلي آسان است - از درس عقب مانده است
درس جالب نيست - درس به درد نمي خورد
مورد توجه معلم يا همكلاسيها قرار نمي گيرد
تلاش براي حذف رفتارهاي ناخوشايند اغلب از نوع تنبيه است .
اصول اقدام براي از بين بردن دشواريهاي رفتاري

اقدام براي از بين بردن دشواريهاي رفتاري دانش اموزان هر چه باشد بايد مفيد واقع شود و در چار چوب تعدادي اصول قرار گيرد به علاوه اين قدمها بايد در چار چوب قوانين اداري يا صلاحيتهاي حرفه اي واقع شود . به سخن ساده تر اقدام براي بر طرف كردن دشواريهاي رفتاري طوري بايد باشد كه قوانين آموزش و پرورش اجازه مي دهد و آن را از مدرسه يا از معلم انتظار دارد .
آنچه بر عهده معلم يا مدرسه نيست نبايد انجام گيرد ، مثلا تشخيص دشواريهاي حاد رفتاري از جمله نوروزها و سايكوزها ، يا مداواي اعتياد ، نه بر عهده مدرسه است و نه بر عهده معلم . در اين گونه موارد حتما بايد دانش اموز را به مراكز مشاوره صلاحيتدار ارجاع داد . بنابراين در اينجا به اقداماتي اشاره مي كنيد كه در صلاحيت و درحوزه اختيارات معلم و مدرسه است .
معلم بايد از دانش اموزان بخواهد كه به مقررات كلاس احترام بگذارند و خود او نيز به آنچه در كلاس اتفاق مي افتد حساس باشد محتاطانه عمل كند ، خوش خلقي نشان دهد ، تحمل و بردباري داشته باشد ، به دانش اموزان احترام بگذارد و متناسب با رفتارهاي نا سازگار وارد عمل شود . اين اصول حتي اگر رفتار نا سازگار دانش اموز حاد باشد بايد رعايت شود اما مي دانيم كه رفتارهاي حاد در معلم استرس بيشتري به وجود مي آورند و واكنش او را پيچيده تر مي كنند . بنا براين معلم بايد به هنگام رعايت اين اصول خيلي دقت داشته باشد كوچكترين بي احتياطي ، بدخلقي و نا بردباري ، اوضاع را بدتر مي كند .
علاوه بر آنچه دربالا گفته شد اصول كلي زير نيز بايد رعايت شود :
1- حفظ خونسردي در تمام مدت دخالت در رفتار دانش اموزان
2- اقدام اقتصادي و موثر
3- اقدامي كه فعاليت يادگيري را كمتر مختل مي كند .
4- اقدامي كه يادگيري رفتار سازگار را ممكن مي سازد .
5- اقدامي كه مسئوليت رفتار را به خود دانش اموز واگذار مي كند
اقدامات پيشنهادي ديگر : توصيف مساله و موقعيت توليد آن ( رفتار مساله ساز مدام است و چه واكنشي نشان مي دهد )- شركت دانش اموز در حل مسئله - تماس با والدين -كمك گرفتن از مشاور مدرسه .
 
 

****

منبع : مقاله " بهداشت روان درمدرسه " -تاليف دكتر حمزه گنجي -سایت مرکز مشاوره  و خدمات  روانشناختی http://www.fcchrz.com

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه اصلی  

 

 

 

 

 

 

 

براي اطلاع از به روز رساني سايت  مشترك  شويد

 
 





Powered by WebGozar

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005  Isaarsci  Website . All rights reserved