یک سال تحصیلی دیگه رو گذرونده بودیم . فصل امتحانات رسیده بود . وای که چقدر
زود گذشت . باید دیگه با کلاس و نیمکت وتخته سیاهمون خداحافظی می کردیم . چه
روزها و ساعت های خوب و شیرینی رو توی مدرسه گذرونده بودیم . احساس می کردم دلم
برای کلاسمون ، تخته سیاهش ، نیمکتم ، همکلاسی هام ، معلمام و ناظمامون و حتی
سریدارمون و خلاصه کل مدرسه خیلی تنگ می شه . یه لحظه فضای کلاس و همهمه ی بچه
ها و زنگ تفریحامون مثل یک فیلم سریع از خاطرم گذشت ..... آه که چقدر خوب بود !
حیف که گذشت !.
مدیر مدرسه بچه ها رو جمع کرده بود . سخنرانیش شروع شد :
خوب ! دانش آموزای عزیزم . یکسال تحصیلی رو گذروندیم . امیدوارم که امتحانات رو
هم با موفقیت بگذرونید . بازهم تابستون اومد . برای ماها که تو شهر بزرگی مثل
تهران زندگی می کنیم و همیشه در گیر شلوغی ، آلودگی هوا و ترافیک و آپارتمان
نشینی هستیم ، تابستونا فرصت وذوق و شوق سفر بیشتر میشه . شما هم که بعد از فصل
امتحانات مثل پرنده ای که از قفس آزاد شده باشه ، با شنیدن کلمه ی مسافرت از
خوشحالی بالا و پائین می پرید . اما برای اینکه همیشه سالم باشید و به این چیزا
که می گم خیلی توجه کنید :
- سفرها که شروع می شه . جاده ها شلوغ میشه . خطر تصادف بیشتر می شه . همیشه می
شنویم که هنگام رانندگی باید خیلی احتیاط کنیم . کمربند ایمنی رو حتما" ببندید
. سرعت غیر مجاز ممنوعه ! . سبقت بی جا ممنوعه ! . صحبت با تلفن همراه ممنوعه !
. رانندگی با خستگی و خواب آلودگی حادثه سازه ! . به دستورات وراهنمائی های
پلیس باید توجه بشه . معاینه فنی خودروها هم که که خیلی اهمیت داره و........
خیلی چیزهای دیگه . همه ی اینها باید رعایت بشه تا خدای ناکرده دچار تصادفات
جاده ای نشیم . از شما می خواهم که این نکته ها را مثل یک پلیس با مسئولیت ، به
والدینتون تذکر دهید .
- کنار جاده ها هر جا که آب و سبزه و خوش منظره باشه ، ماشینها اونجا می ایستن
. شما هم که عاشق آب و رودخونه و دریاچه و برکه و از این جور جاها هستید . هر
جا آب گیرتون بیاد ، سریع می پرید تو آب ووو... شنا و آب بازی . دویدن و شیرجه
زدن هم که تو ذات شماست . تو اون لحظه آنقدر خوشحالید که سر از پا نمی شناسید .
دیگه نگاه نمی کنید آب چه وضعی داره ! عمقش چقدره ! زیرآب چیه ! سنگه یا ماسه
ست ! خلاصه سریع می پرید توآب . حالا چه با کله و چه با پا . اما نمی دونید چه
خطری در کمینتونه. پارسال تعداد بچه هایی که در قسمتهای کم عمق آب شیرجه زده
اند و سرشون یا دماغشون شکست ، کم نبود . اما بدتر از همه احتمال شکستن مهره
های گردن و نخاعی شدنه . متاسفانه هر سال می شنویم که یکی دو نفری در سطح کشور
به همین صورت آسیب نخاعی شده اند . بعدش هم فلج و روی ویلچر و تا آخر عمر
مشکلات زیادی برای خودشون و خانوادشو ن به وجود آورده اند .
- هر جا هم که جنگل و باغ ودرخت باشه ، همه مون اونجا رو دوست داریم . اما خیلی
از بچه ها عاشق بالا رفتن از درختا هستند و به هر بهانه ای شده دوست دارند این
کار رو بکنن . یا می خواهند تاب ببندند . یا می خواهید میوه بکنند . بخصوص از
درختای توت و گردو نمی تونند بگذرن . بعضی هاتون هم که اصلا" دوست دارید برید
بالا و بپرید وقهرمان بازی در بیارید . وقتی هم که از درخت بالا می رید ، دیگه
نگاه نمی کنید تا کجا رفته اید ! همین جوری میرید بالا و بالا تر . هیچ توجهی
هم به وضع شاخه ها و زمین زیر درخت نمی کنید . متاسفانه خیلی ها از بالای درخت
می افتند . بیشتر آسیبهایی که در اثر سقوط رخ داده ، خیلی ناجور بوده و احتمال
شکستن استخوانهای پا و ستون فقرات در این سقوطها خیلی بالا است .
- تابستونا باشگاههای ورزشی خیلی شلوغتر می شه . چرا که بیشتر بچه ها تو اوقات
فراغتشون یه سری به باشگاهها می زنند . خیلی ها هم به ورزشهای رزمی و کشتی
علاقه دارند . اما یادتون باشه . تجربه نشون داده که حوادث و احتمال آسیب دیدگی
توی این ورزشها خیلی زیادتره . بنابراین اگه ورزشهایی مثل ورزشهای رزمی رو دوست
دارید ، خیلی مواظب خودتون باشید .
- شما مثل فرزندان ما هستید . ما توی مدرسه همیشه و هر لحظه مواظب شما بودیم .
دوست داریم که شما را همیشه صحیح و سالم و شاد ببینیم . متاسفانه سالهای گذشته
بعد از گذروندن فصل تابستون شاهد این بودیم که بعضی از شما دچار حادثه هائی
شدید که باعث ناراحتی خودتون و خانوادتون و ما شد . به همین خاطر می خواستم این
چند نکته رو یادآوری کنم تا انشاءاله تابستان رو به خوشی سپری کنید . آرزوی
سلامتی برای تک تک شما دارم .
امتحانات به پایان رسید . .... آماده مسافرت بودیم . حرکت کردیم . یاد حرفهای
مدیرمون افتادم .
تصادفات جاده ای ، سقوط از درخت و بلندی ، حوادث ورزشی ، حادثه های توی آب ،
شیرجه زدن تو آبهای کم عمق و جاهای خطرناک ، بعضی شوخی های ناجور و ...... می
تونند باعث حوادث و آسیب به خصوص آسیبهای نخاعی شوند . اما در تابستون احتمال
آنها بیشتره . به همین خاطر بود که مدیر می گفت :
"بچه ها تابستونها بیشتر مواظب باشید ".
****
|