بيماران مبتلا به ضايعات
نخاعی ( SCI ) در معرض بسياری از مشکلات و عوارض
خاص بوده که اين موارد اکثرا" مزمن و پيشرونده می باشند. يکی از جدی ترين و
حادترين مشکلات اين گروه بيماران عارضه Autonomic
Dysreflexia می باشد.
طبق تعريف
Autonomic Dysreflexia بالاتر از سطح
T6 ديده می شود. علائم شامل فشار خون شديد و
ناگهانی، عرق زياد، سردرد، گرفتگی بينی، Flashing
صورت و کندی ضربان قلب می باشد که بعضا" عوارض خطرناکی چون تشنج و
خونريزی مغزی می تواند باعث مرگ بيمار شود. عللی چون پر بودن مثانه و
رکتوم، زخم بستر، عفونت ادراری، ناخن عفونی و هر گونه تحريک درد آور در زير
سطح ضايعه باعث ايجاد پاسخ شديد و عمومی سيستم سمپاتيک و
Vasoconstriction احشاء و عروق محيطی و نهايتا"
بالا رفتن شديد فشارخون می شود. در افراد طبيعی به علت نقش مهاری سيستم
اعصاب مرکزی و Supraspinal اين واکنش ناخواسته
کنترل و محدود می شود. البته امکان درک حس لامسه و درد نيز در حذف عامل
اصلی بسيار کمک کننده می باشد. در بيماران ضايعه نخاعی بدليل عدم انتقال
پيامهای مهاری ازمراکز بالا از طريق نخاع واکنش سيستم سمپاتيک شديد، فراگير
و غيرقابل کنترل بوده موجب بروز Automomic Dysreflexia
می شود که می تواند خطرناک باشد.
بالا رفتن فشار خون موجب
تحريک گيرنده های فشاری در آئورت و سينوس کاروتيد شده و به شکل رفلکس ضربان
قلب کند و عروق بالای سطح ضايعه گشاد می شوند.
عوارض
Autonomic Dysreflexia که عمدتا" بدليل فشارخون شديد و کنترل نشده
ايجاد می شود شامل :
-
اختلال ديد
-
گيجی
-
اختلال هوشياری
-
خونريزی مغزی
-
آنسفالوپاتی
-
تشنج
-
فيبريلاسيون دهليزی
-
نارسايی قلبی
-
PULMONARY EDEMA
و غيره می باشد. بنابراين
با وجود مسائل فوق ضرورت درمان مناسب و به موقع، کاملا" محرز می شود. در
جهت درمان اين بيماران بايد به حذف علل زمينه ای و محرک توجه کافی داشت.
اولين اقدام بالابردن سربيمار و نشانيدن و مانيتورينگ فشارخون بيمار می
باشد. سپس هر چه سريعتر بايد عامل اصلی را بر طرف کرد و در صورت عدم موفقيت
می توان از داروهای ضدفشار خون از جمله
DIAZOXIDE,HYDRALAZINE,PRAZOSIN,NIFIDIPINE استفاده
کرد.
البته در صورت عدم جواب
مناسب اقداماتی چون SPINAL ANESTHESIA و
GANGLONO BLOCK نيز ندرتا" ضرورت دارد.
در مورد پيشگيری از حملات
مجدد و عود بيماری بايد مسائلی چون تخليه مناسب و منظم مثانه و رکتوم و
همچنين مراقبتهای پوستی را مدنظر داشت. استفاده از داروها بعنوان
PROPHYLAXIS نيز گاهی توصيه ميشود.
البته آموزشهای مناسب به بيمار و خانواده او در جهت شناخت، پيشگيری و درمان
اين عارضه بسيار مفيد و ضروری است. با شناخت کافی پزشکان و پرستاران و
بيماران از اين عارضه مهم و روشهای پيشگيری و درمان مناسب، می توان به اين
گروه بيماران نخاعی بخصوص جانبازان عزيز، کمک قابل توجه کرده و راه را در
جهت توانبخشی و رسيدن به حداکثر کارآيی و حداقل وابستگی اين عزيزان هموارتر
کرد.
****
منبع: مقاله "اتونوميك
ديس رفلكسي در افراد نخاعي
" دکتر
محمدحسن بهرامی - استاديار طب فيزيکی و توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهيد
بهشتی- مجموعه مقالات ارائه شده در سمينار طب توانبخشي در ضايعات
نخاعي -13 الي 14 اسفند 1376 - معاونت بهداشت و درمان بنياد جانبازان
با همكاري دانشگاه علوم پزشكي اهواز