بررسی تأثیر آموزش بر سطح آگاهی و نگرش رانندگان خودروهای سنگین شهرستان خوی  در مورد آسیب های نخاعی و عوارض ناشی از آن

 

مولفان: مهدی مختاری1، یونس قاسم بگلو2، طالب میرزاعلیلو3، اصغر حسنی3

 

دومین کنفرانس اینترنتی  با عنوان  آموزش جامعه در خصوص توانمندی ها و مشکلات افراد دچار آسیب نخاعی

 

   
   

 

مرکز ضایعات نخاعی جانبازان

www.isaarsci.ir

 

 

انجمن معلولین ضایعات نخاعی استان تهران

www.scia.ir

 

   

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه:

 

زمینه و اهداف

 آسیب طناب نخاعی (Spinal cord injury) از عوامل مهم اختلالات حسی، حرکتی، دستگاه ادراری و یا ترکیبی از این موارد به علت صدمه به طناب نخاعی است.

تصادفات اتومبیل شایع ترین علت آسیب‌های طناب نخاعی هستند[۱].ضربه‌های وارد بر ستون مهره‌ای ممکن است باعث آسیب نخاع، ریشه اعصاب نخاعی و یا هر دو شود[۲].

در مورد اعمال حركتی ممكن است ضعف اندام يا فلج يك اندام و آسيب نورون حرکتی فوقانی (UMN) یا نورون حرکتی تحتانی (LMN) وجود داشته باشد و در مورد اعمال حسی ممکن است فقدان حس، کاهش حس، افزایش حساسیت یا احساسهای غیر طبیعی نظیر احساس سوزش یا کرختی بروز کند[۳].

آسیب شدید طناب نخاعی نسبتا ناشایع است، اما ازنظر عواقب خود حالت تحلیل برنده و طولانی مدت دارد، زیرا این ضایعه در اغلب موارد افراد جوانتر از ۳۰ سال را گرفتار می‌سازد.(4).

 با توجه به اثرات زیانبار آسیب های نخاعی بر فرد و جامعه لازم است تدابیری به منظور کنترل این بیماری اندیشیده شود که یکی از این روشها که می تواند متضمن کنترل این بیماری باشد افزایش دانش، آگاهی، نگرش و عملکرد مردم به خصوص افراد در معرض خطر می باشد. بنابراین استراتژی آموزش برنامه ریزی شده به خصوص بر اساس مدل های آموزشی که یکی از اساسی ترین و کم هزینه ترین راهکارهای پیشگیری بوده در جهت ارتقاء دانش بهداشتی مردم بطور موثرواقع شده و لذا هدف از این مطالعه تأثیر آموزش بهداشت بر سطح آگاهی و نگرش رانندگان خودروهای سنگین، بعنوان یک گروه در معرض خطردر شهرستان خوی بوده است.

مواد و روشها

 این  مطالعه به روش نیمه تجربی روی 120 نفر از رانندگان خودروهای سنگین شهرستان خوی با نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده و ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه بود که از سه قسمت مجزا تهیه شده است. قسمت اول مربوط به مشخصات فردی – اجتماعی و قسمت دوم مربوط به آگاهی و قسمت سوم مربوط به نگرش بود. روایی ابزار از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آزمون مجدد تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.

نتایج:

نتایج این بررسی نشان داد که اکثر نمونه ها (48 درصد) در گروه سنی 35 الی 45 سال قرار داشتند و دارای مدارک تحصیلی سیکل  بودند و میانگین سابقه کاری در گروه نمونه های انتخابی 12 سال بود. میانگین نمره آگاهی و نگرش واحدهای مورد مطالعه قبل از آموزش بترتیب 60/26 و 50/12 بود که پس از اجرای مداخله آموزشی این میزانها به 26/48 و 70/28 تغییر یافت و نتایج ارتباط معنی داری را بین آگاهی و نگرش نمونه های تحت پژوهش قبل و بعد از آموزش نشان داد و همچنین بین سن، تحصیلات و سابقه کار با آگاهی و نگرش نمونه های تحت پژوهش ارتباط معنی داری مشاهده شد.

 

بحث و نتیجه گیری

بر اساس یافته های مطالعه، تغییر آگاهی و نگرش رانندگان خودروهای سنگین در مورد آسیب نخاعی نشان از اثربخشی و کارآمدی آموزش بهداشت داشته و عاملی مهم برای رشد و توسعه آگاهی و نگرش، رفتار بهداشتی مردم، ارتقاء تندرستی و سلامت، بالا بردن کیفیت ها و استانداردهای زندگی سالم و مشارکت جامعه در فعالیتهای رفاهی، جسمی، روانی و اجتماعی می باشد. فلذا ضروری است به آموزش در نظام سلامت و برای گروههای در معرض خطر بیش از پیش پرداخت شده و بصورت علمی و اصولی از آن در برنامه های سلامت مورد استفاده قرار گیرد.

 

واژگان کلیدی : آموزش بهداشت، رانندگان خودروهای سنگین، آسیب نخاعی، آگاهی و نگرش

 

1: نویسنده مسئوول:دانشجوي دوره کارشناسي ارشد اپیدمیولوژی، گروه اپيدميولوژي و آمار زيستی، دانشکده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشکي تهران، ايران(  Mokhtari_epid_em@yahoo.com )، 09126277864

2: کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، مربی دانشگاه پیام نور

3: کارشناس پرستاری

 

مقدمه:

آسیب عصب نخاعی صدمه ای است که به ستون فقرات وارد می شود در نتیجه باعث از دست رفتن حس و حرکت می شود(1). علل شایع این آسیب عبارتند از : ضربه (تصادف ، صدمه در جنگ ، پرت شدن از بلندی ...) یا بیماریهای (فلج اطفال، و بیماری های مادرزادی و ...) آسیب نخاعی درجات مختلفی دارد از قبیل پاره شدن دیسک، تنگ شدن کانان نخاعی و تحت فشار قرار گرفتن اعصاب و....

ضربه‌های وارد بر ستون مهره‌ای ممکن است باعث آسیب نخاع، ریشه اعصاب نخاعی و یا هر دو شود. آسیب به نخاع یکی از مهمترین عوارض حوادث و سوانح است که امروزه به دلیل تغییر سبک زندگی از سنتی به ماشینی اکثر جوامع را تحت تأثیر قرار داده است. آسیب نخاعی خطر ابتلاء فرد را به اختلالات عملکرد شانه، آرتریت های مخرب زود هنگام و پوکی استخوان را افزایش می دهد.

درد ناشی از سندرم استفاده بیش از حد به خصوص از اندام های فوقانی(شانه، بازو، مچ دست و دست) حداقل 50 درصد از افراد مبتلا به آسیب نخاعی را تشکیل می دهد که مبتلایان به آن به نوعی از درد اندام های فوقانی مبتلا هستند، که این دردها در افراد مسن و همچنین با گذشت زمان از آسیب، شایع تر و شدیدتر می شوند. ساليانه هزاران نفر در کشور ما دچار آسيب نخاعی می شوند و از اين ميان حدود 1100 نفر نام آنان در سازمان بهزيستی ثبت می شود و تعداد زيادی نيز بدون آنکه نام آنها ثبت شود بدون حمايت های مورد نياز به سختی زندگی می کنند. حدود 9000 نفر در حال حاضر تحت پوشش بهزيستی قرار دارند. مطالعات جدید نشان می‌دهد: 13 درصد از مصدومان تصادفات جاده‌ای دچار آسیب‌های نخاعی می‌شوند(6). تحقیقات همچنین نشان داد: تصادفات جاده‌ای علت اصلی آسیب‌های طناب نخاعی در افراد جوان در آمریكا است. در این مطالعات كه بر روی 20 هزار و 276 راننده سرنشین جلوی خودرو انجام شده بود، مشخص شد؛ 38 درصد از قربانیان تصادفات كمربند ایمنی نبسته بودند. آسیب های نخاعی از شایعترین علل ناتوانی زایی هستند که اکثر مصدومان حوادث جاده ای را بنابه شرایط خاص ناشی از ترومای ناحیه سر و گردن تحت تأثیر خود قرار می دهد. بر اساس گزارشات بدست آمده از حوادث جاده ای، اکثر درگیری های پیش آمده برای مصدومان که ناتوانی های فردی و اجتماعی را همراه با بار سنگین اقتصادی و اجتماعی برای خانواده ها به همراه دارد آسیب های نخاعی است که اکثرأ بدلیل بی احتیاطی های فردی و ناآگاهی قشر خاصی از آنها از اصول مراقبات فردی صورت می گیرد(7)

انسان در تمام طول حيات خود با انواع خطرات تهديد کننده سلامتی مواجه بوده است. جالب تر اين که هر قدر زندگی صنعتی تر و پيشرفته تر می شود، وسايل و امکانات عامل خطرات جديدی برای وی می شوند. افزايش رشد جمعيت از يک سو و افزايش تعداد وسايل نقليه، بالا رفتن ضريب سرانه مالکيت خودرو در جامعه، افزايش تقاضای سفر در حجم خانوار، مضاعف شدن حجم تردد و ميزان استفاده از وسايل شخصی به عنوان عوامل ريشه ای تصادفات و تلفات رانندگی به شمار می آيند. حوادث ترافيکی در جامعه ما يکی از خطرات تهديد کننده سلامتی است. در کشور ما حوادث دومين عامل مرگ و مير است و حوادث ترافيکی و سوانح در راس آن قرار دارد

. حوادث ترافيکی سالانه موجب مرگ و مير حدود 120 ميليون نفر و مجروح شدن بيش از 50 ميليون نفر در سراسر جهان می شود. آمارهای ارائه شده در ايران نشان می دهد که پس از بيماری های قلبی، عروقی، حوادث دومين علت مرگ و مير در همه گروههای سنی و در گروه سنی زير 40سال اولين علت مرگ و مير است که شايع ترين آنها حوادث ترافيکی است.

روزانه 76 نفر بعلت حوادث ترافيکی تلف می شوند که به طور متوسط در هر 20 دقيقه يک مرگ به علت حوادث ترافيکی اتفاق می افتد(8). در ايران سالانه 6 ميليارد دلار صرف صدمات ناشی از حوادث ترافيکی می شود پس با توجه به آمار ارائه شده می بينيم که سوانح و حوادث ترافيکی ناشی از آن يکی از مهم ترين مشکلات بهداشتی کشور و بعنوان بحران ملی تلقی می شود.

عابران پياده، دوچرخه سواران، موتور سواران و رانندگان دوچرخه های موتوری در مقايسه با رانندگان و مسافران اتومبيل ها و وسايل نقليه موتوری بزرگتر، بيشتر در معرض خطر هستند و از آنها به عنوان کاربران پرخطر راه ها ياد می شود.

رانندگان در اين ميان بيشترين نقش را در پيشگيری از حوادث ترافيکی دارند؛ به طوری که يک راننده با رانندگی غير ايمن نه تنها جان خود، بلکه جان گروه بسياری از افراد جامعه از جمله عابرين پياده ، سرنشينان خودرو خودرو ديگر وسايل نقليه را به خطر می اندازد. بسياری از کشورها با پرداختن به مسائل و اصول ايمنی به موفقيت های چشمگيری در کاهش تعداد تصادفات و شدت آسيب ها و صدمات ناشی از آن دست يافته اند. پس به جاست که برای اجتناب از خطر، حذف يا تقليل خسارات ناشی از حوادث در صدد تدبيری باشيم که امنيت و آسايش افراد جامعه تامين شود يا ارتقاء يابد. چرا که سوانح رانندگی و جاده ای قابل پيش بينی و پيشگيری هستند(8و9).

به دلیل فقر فرهنگی، اقتصادی، عوامل خاص اجتماعی وکم آگاهی این قشر از جامعه از شکل رویداد آسیب های نخاعی و جنبه های رویداد و درمان آن هنوز این پدیده بعنوان یک تهدید جدی برای سلامت این قشر از افراد جامعه محسوب می شود. از این رو این پژوهش به منظور تعیین دانش و نگرش رانندگان خودروهای سنگین شهرستان خوی در مورد آسیب های نخاعی انجام شده است تا نقش آموزش در زمینه بیماری و تأثیر عوامل دموگرافیک موثر روی آگاهی و نگرش آنها در مورد آسیب های نخاعی را نشان بدهد.

روش مطالعه

مطالعه صورت گرفته به روش نیمه تجربی روی 120 نفر از رانندگان خودروهای سنگین شهرستان خوی انجام شد و این افراد بر اساس روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای انتخاب شدند. به طوری که کل ایستگاه های کامیوندارن شهری به 3 خوشه تقسیم بندی و از هر خوشه به تناسب جمعیت آن خوشه و تعداد راننده موجود در آن خوشه، رانندگان انتخاب شدند.

 از آنجایی که این شهرستان دارای 3 ایستگاه عضو اتحادیه کامیونداران می باشد بر اساس تقسیم بندی خوشه ای، در خوشه اول 35 راننده و خوشه دوم 45، خوشه سوم 40 راننده انتخاب شدند. حجم نمونه انتخاب شده از این ایستگاهها مشتمل بر 120  نفر بود که در صورت عدم رضایت فرد انتخابی، فرد بعدی از ایستگاه دیگر آن خوشه بر اساس گزینه انتخاب تصادفی از لیست اسامی رانندگان عضو آن ایستگاه انتخاب می شد و اگر راننده انتخابی به دلیل شرایط کاری در محل حاضر نمی بود فرد دیگری بر اساس انتخاب تصادفی جایگزین وی می شد.

 جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگر و چک لیست مشاهده ای پژوهشگر-ساخته استفاده شد که این پرسشنامه با استفاده منابع علمی معتبر تهیه و در سه بخش مشخصات فردی، سوالات سنجش آگاهی و سنجش نگرش آنها تنظیم شده بود.

 به هر گزینه سوالات آگاهی سنج امتیاز صفر تا 4 و نگرش سنج امتیاز صفر تا دو تعلق گرفت. روش جمع آوری داده ها در این پژوهش مصاحبه حضوری در منزل یا محل کار رانندگان بود و جهت جمع آوری مشخصات فردی و توضیح هدف مطالعه پس از جلب رضایت آگاهانه از آنها اقدام به اجرای طرح  می شد.

 در مرحله دوم ، جلسه آموزشی برای گروه هدف به صورت آموزش چهره به چهره و سخنرانی با استفاده از وسایل کمک آموزشی سمعی و بصری بمدت 20 دقیقه بود برگزار شد. برای انجام این مرحله از 3 نفر پرستار آموزش دیده جهت آموزش رانندگان استفاده شد و آنها پس از طی 10 ساعت آموزش در مورد نحوه آموزش به رانندگان اقدام به برگزاری جلسات آموزشی برای گروه هدف مطالعه نمودند.

 بعد از فاصله زمانی 30 روزه مرحله سوم مطالعه که تکمیل مجدد پرسشنامه ها از نمونه های انتخابی بود انجام شد. کل امتیاز هر یک از مراحل و نمونه های مورد پژوهش به طور جداگانه محاسبه و جمع بندی گردید و میزان تاثیر آموزش هریک از نمونه های تحت پژوهش  بر اساس 100 بدست آمد و نتایج هر دو مرحله قبل و بعد از آموزش مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت.

 جهت تعیین روایی ابزار از روایی محتوا استفاده شد. بدین منظور ابزار در اختیار صاحب نظران دانشگاهی قرار گرفت تا در مورد مناسبت آن برای حصول اهداف مورد نظر قضاوت نمایند ودر نهایت نظرات اصلاحی و پیشنهادی آنها جمع آوری و بر اساس پیشنهادات اساتید دانشگاهها و صاحب نظران علم مربوطه، ابزار گردآوری اطلاعات معتبر گردید و در نهایت ضرایب 89/ برای آگاهی و 98/ برای نگرش بدست آمد. جهت بررسی پایایی از آزمون مجدد استفاده شد. بدین ترتیب که پرسشنامه در دو نوبت به فاصله 10 روز در مورد 10 نفر از رانندگان تکمیل شد و سپس ضریب همبستگی پیرسون برای پرسشنامه آگاهی در دو نوبت 8/ و برای نگرش 7/ بدست آمد. علاوه بر این ثبات درونی پرسشنامه های آگاهی و نگرش نیز با استفاده ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که بترتیب 67/ و 65/ بدست آمد.

به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از آمار توصیفی (شاخص های مرکزی، پراکندگی و ضریب همبستگی پیرسون) و آمار تحلیلی (آنالیز واریانس یکطرفه، آزمون t زوجی و کروسکال والیس ) استفاده شد.

 

یافته ها و نتایج:

 

           نمونه های تحت پژوهش 120 نفر بودند که نتایج ویژگی های فردی آنها نشان داد که میانگین سنی اکثر آنها (48درصد) در گروه سنی 35-20 سال بودند. (جدول 1)

 

جدول شماره (1): فراوانی داده های مورد مطالعه برحسب سن

             گروه سنی                    فراوانی                    درصد

             30-20

                      32

                      67/26

             40-30

                      52

                      33/43

             50-40

                      24

                         20

             50 به بالا

                      12

                         10

              جمع

                      120

                        100

 

 

نمودار(2): فراوانی داده های مورد مطالعه بر حسب تحصیلات

تحصیلات   فراوانی درصد

                  بیسواد

                       16

                         13.3 

                  ابتدایی

                       60

                          50

                  سیکل

                       36

                          30 

                  عالیه

                        8

                           6.7

                 مجموع

                      120

                          100

 

 

در نمونه های تحت بررسی بیشتر آنها دارای مدرک تحصیلی ابتدایی بودند که در آنالیز داده ها نیز همبستگی مثبتی بین افزایش نگرش و سطح تحصیل مشاهده شد(r=.62). از مجموع 120 نفر نمونه انتخابی 73 نفر آنها ساکن شهر بودند که ارتباط معنی داری بین محل سکونت و نمره نگرش و آگاهی بدست آمد (p<0.0001).

نتایج مطالعه نشان داد که اکثر شرکت کنندگان دارای سابقه کاری 5 تا 10 سال (48.5درصد) بوده (جدول شماره 3) و از این تعداد هیچکدام دارای تحصیلات عالیه نبوده و تنها 22 نفر دارای مدرک سیکل و 27 نفر ابتدایی و 9 نفر بیسواد بودند. نتایج آنالیز بدست آمده ارتباط معنی داری بین نمره نگرش و آگاهی شرکت کنندگان با سابقه کاری نشان نداد(p<.21).

 

جدول (3): فراوانی داده های مورد مطالعه بر حسب سابقه کاری

سابقه کاری   فراوانی درصد
کمتر از 5 سال      39    32.5٪
بین 5 تا 10 سال 58   48.5٪
بیشتر از 10 سال 23 19  ٪
مجموع 120 100

 

در مقایسه نمره آگاهی افراد بر حسب ویژگی های فردی آزمون t و آنالیز واریانس یکطرفه اختلاف معنی داری را در مورد تحصیلات (p<0/00o1) محل سکونت در شهر یا روستا (p<0.0001)، سن(p<0.001) با آگاهی و نگرش نشان داد. بدین صورت که افراد با سواد، ساکن در شهر و جوان از نمرات آگاهی بالاتری برخوردار بودند جدول (3).  در مقایسه میانگین نمرات نگرش بر حسب برخی ویژگیهای فردی تفاوت معنی داری مربوط به متغیر تحصیلات (p<o.o1)، سن (p<0.05) و محل سکونت  (p<0.05) مشاهده گردید.

جدول (4).  در این مورد نیز افراد باسواد، ساکن در شهر و جوانتر از نمره نگرش بالاتری برخوردار بودند. میانگین نمره آگاهی و نگرش نمونه های تحت مطالعه قبل از آموزش بترتیب 60/26 و 50/12 بود که پس از ارایه مداخله آموزش به آنها این میزانها به 26/48 و 70/28 تغییر یافت و ارتباط معنی داری بین آگاهی و نگرش نمونه های مورد پژوهش قبل و بعد آموزش نشان داد (p<0.05 و p<0.0001). در مورد ارتباط بین آگاهی و نگرش ضریب همبستگی پیرسون ارتباط مثبت و معنی داری را نشان داد (p<0.05 و r=/48 ) بدین صورت که با بالا رفتن نمره دانش نمره نگرش نیز افزایش می یابد.

 

 

جدول شماره (4): میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی داده های مورد مطالعه قبل و بعد از آموزش

گروه                                 شاخص     میانگین  انحراف معیار
قبل از آموزش    22.35 8.10
بعد از آموزش 30.26 5.32
نتیجه آزمون t زوجی P<0.001                             pair t test=5.65

 

 

جدول (5): میانگین و انحراف معیار نمره نگرش نمونه های مورد مطالعه قبل و بعد ازآموزش

گروه                                 شاخص     میانگین  انحراف معیار
قبل از آموزش      8.73 1.48
بعد از آموزش 9.70     59 .
نتیجه آزمون t زوجی P<0.001     pair t test=4.16  

 

 

بحث و نتیجه گیری:

 نتایج نشان داد که نمره آگاهی 3/46 درصد از افراد بالاتر از میانگین بود. پایین بودن نمره آگاهی افراد احتمالأ می تواند در ارتباط با پایین بودن سطح سواد، فرهنگ خاص منطقه، زندگی در حاشیه شهرها و محرومیت از مزایای شهرنشینی فشارها و استرس کاری و عدم فرصت دریافت آموزش باشد.

 در رابطه با تعیین ارتباط آگاهی و ویژگی های فردی، افراد باسواد و جوان، شهرنشین ها و آموزش دیده ها از میزان آگاهی بیشتری برخوردار بودند و با توجه به اینکه افراد جوان بیشتر باسواد و شهرنشین می باشند این نتیجه دور از انتظار نمی باشد. مقایسه وضعیت آگاهی و نگرش رانندگان قبل و بعد از اجرای مداخله آموزشی نشان می دهد که آموزش وسیع تر افراد در صنف های خاص که شاید به نوعی در معرض خطر بیماری بدلیل وجود شرایط سخت کاری و در معرض رویداد هرگونه تروما در نواحی مختلف بدن به دلیل اقتضای کاری  و وجود شرایط خاص زندگی و اجتماعی و اقتصادی باشند می تواند امری مثبت و تأثیرگذار در کاهش رویداد آسیب نخاعی در جامعه و پذیرش افراد نسبت به برنامه های کنترلی و پیشگیری ارایه شده از طرف مسئولین اجرایی بهداشت و درمان باشد.

آسیب نخاعی از جمله عوامل ناتوانی زایی است که علاوه بر درگیری فیزیکی در افراد و بروز معلولیت جسمی می تواند موجب بروز اختلالات عاطفی در فرد و خانواده وی  گردد، چرا که فرد معلول علاوه بر معلولیت قابل اجتناب خود موجب معلولیت اقتصادی، عاطفی و خانوادگی و اجتماعی خود و خانواده خود می گردد.

 انجام بررسی های بیشتر در زمینه شناخت علل و عوامل تاثیرگذار بر روی آگاهی های جمعی در مورد آسیب های اجتماعی و شناخت عوامل پیشگیرانه از این رویداد توصیه می گردد.

برای هرچه بهتر عملی شدن این هدف توصیه ها و راهکارهای پیشنهادی نویسندگان برای پیشگیری از آسیب های نخاعی در جامعه مشتمل بر موارد زیر می باشد:

1-آموزش و اطلاع رسانی وسیع عموم مردم به ویژه گروههای در معرض خطر در مورد نحوه بروز آسیب ها و رعایت اصول محافظتی و ایمنی در مقابل آسیب های نخاعی

2-ایجاد هسته های مشاوره ای در سطح استان ها و شهرستان ها برای افرادی که دچار معلولیت می گردند تا از بروز عوارض نامطلوب و ناخواسته روحی روانی آن برای بیمار و خانواده وی جلوگیری گردد.

3-ایجاد تسهیلات لازم برای آموزش رانندگان و حتی سایر گروه های در معرض خطر از طریق ایجاد دسترسی آسان به امکانات آموزشی و دریافت سایر امکانات حفاطتی

4-انجام پژوهش های کاربردی در زمینه رفع موانع و تنگناهای برنامه های اجرایی به منظور ارتقای کمی و کیفی

5-ایجاد انجمن های حمایتی از بیماران آسیب نخاعی

6-ایجاد مراکز آموزشی در مورد آسیب های نخاعی و برگزاری دوره ای آموزشی برای رانندگان و الزام آنها برای شرکت در دوره ها

7-فراهم آوردن تسهیلات لازم و کافی برای رانندگان خودروهای سنگین در جهت آشنایی با اصول کمک های اولیه در برخورد با موارد پیش آمده احتمالی

8-پایش و ارزشیابی به منظور حسن اجرای برنامه و بهبود شاخص های ملی و بین المللی

 

 رفرانس ها


1.      میناگر، علیرضا و وثوق آزاد، ژاک. ترجمه: نوروآناتومی پایه و کاربردی پرفسور فیتزجرالد.ص ۱۸۴

2.     اعلمی هرندی، بهادر، اصول ارتوپدی و شکسته بندی، چاپ ششم.ص ۴۵۰

3.      برزکار، ابراهیم.ساختار و عملکرد سیستم عصبی-عضلانی.ص ۹۷

4.      قاضی جهانی، بهرام.ترجمه مبانی طب سسیل، بیماریهای مغز و اعصاب.ص ۲۸۶

5-" ضرورت مناسب سازی آموزش کارکنان برای افراد نخاعی " - تالیف : سمیه اردلان - انتشار : مرکز ضايعات نخاعی - مهر 1386

6)  حوادث ترافيکی تهديدی قابل پيشگيری "  - تهيه كننده : معصومه طاووسی- کارشناس وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی


 Susan B. O,Sullivan &  Thomas J. Schmitz / Physical Rehabilitation: Assessment and Treatment.Page

   http://asir.parsiblog.com
          
 www.iran-forum.ir
 
 

****

 

 

منبع : مقاله "بررسی تأثیر آموزش بر سطح آگاهی و نگرش رانندگان خودروهای سنگین شهرستان خوی  در مورد آسیب های نخاعی و عوارض ناشی از آن " -مولفان: مهدی مختاری، یونس قاسم بگلو، طالب میرزاعلیلو، اصغر حسنی -انتشار در   دومین  کنفرانس اینترنتی  با عنوان  آموزش جامعه در خصوص توانمندی ها و مشکلات افراد دچار آسیب نخاعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

www.isaarsci.ir

 
 

 

 

 

 

 

مرکز ضايعات نخاعی جانبازان

 يكم مهرماه  هزار سيصد و هشتاد و چهار

info@isaarsci.ir

Copyright © 2005    Isaarsci  Website . All rights reserved

Google Page Rank