|
|
|
|
خودشناسی همان طور که از اسمش پیداست، به معنی شناخت خود است. اما این شناخت تا چه محدوده ای است و منظور از شناخت خود بطور واضح چیست؟ خودشناسی به معنی این است که ما از خود یک شناخت عمیق و واقعی داشته باشیم. شناختی که از دید اطرافیان ما نسبت به ما دقیقتر باشد، محدوده این شناخت از جسم است تا روح و ذهن کسی که به خودشناسی کامل رسیده باشد از تمام روحیات خود با خبر است و می تواند تمام خصوصیات رفتاری و جسمانی و شخصیتی خود را بگوید و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کند.
یکی از راه های موثر برای آموزش خودشناسی، سوال پرسیدن از کودکان است. شاید تعجب کنید؛ زیرا معمولا" این کودکان هستند که از بزرگترها سوال می پرسند. اما یادتان باشد کودکان از یک چیز قطعا" آگاه تر از شما هستند و آن هم درون خودشان است. شما با سوال پرسیدن از آنها راجع به خودشان آنها را به تفکر وا می دارید. وقتی از فرزند خود سوالی راجع به خصوصیات درونی اش می پرسید، ناخودآگاه او را روبه روی خودش قرار می دهید و او از درون به خود می نگرد که این باعث می شود یک دید کلی راجع به خود به دست بیاورد. درست مثل وقتی که از شما می پرسند چه رنگی را دوست دارید. در یک آن که شاید متوجه آن هم نشوید، تمام رنگها جلوی چشم شما می آید و شما یک رنگ را انتخاب می کنید و می گویید. حال شاید بپرسید این سوال ها باید چگونه باشد و چه سوالی باید از فرزندتان بپرسید. فرض کنید با فرزندتان یک فیلم می بینید. بعد از اتمام فیلم از او سوال کنید اگر جای شخصیت اول فیلم بود چه کار می کرد. به او اجازه دهید خود را در موقعیت های مختلف قرار دهد و تصمیم بگیرد و شما نیز بدون هیچ عکس العملی به او گوش دهید. از او بخواهید دلیل کارهایی را که به جای شخصیت اصلی فیلم انجام می دهد، بگوید و بعد از او بخواهید اسم کاری را که در خیالش به جای شخصیت فیلم می کند، بگوید مثلا" بپرسید " به این کار چه می گویند" و او مثلا" می گوید " جنگیدن " و شما می توانید صفت این فعل را بگویید مثلا" " پس تو یک جنگجویی " با این کار فرزند شما به یک خودشناسی می رسد و او می فهمد که جنگجو است. همین کار را راجع به داستانها و اسباب بازی ها هم می توان انجام داد و به نتایج جالبی دست پیدا کرد. گاهی ممکن است در این بازی به صفات خوشایندی بر نخورید مثلا" در آخر به این نتیجه برسید که فرزندتان دروغگو است. در این حالت اصلا" برخورد بدی نشان ندهید. احتمالا" وقتی شما به فرزندتان بگویید پس تو یک دروغگو هستی، به شما اعتراض می کند آن وقت شما باید به عقب برگردید و بگویید به کاری که تو کردی دروغ گفتن می گویند. از او بخواهید یک بار دیگر خود را جای شخصیت داستان بگذارد و راهی دیگر بیابد. اما اصلا" راهنمایی اش نکنید. بگذارید خودش راه حلی پیدا کند.
فرزند خود را به فکر کردن تشویق کنید وقتی از او سوالی می پرسید از او بخواهید اول فکر کند و بعد پاسخ دهد گاهی او را به فکر کردن به اعمالش فرا خوانید. مثلا اگر با دوستش دعوایش شد، وقتی آرامش برقرار شد از او بخواهید به اتفاقی که افتاد فکر کند و بعد ماجرا را برای شما تعریف کند. فرزندتان را هیچ گاه در حین تعریف کردن ماجرایی نتبیه نکنید و عکس العمل بدی نشان ندهید چرا که با این کار او را از تعریف کردن مسائلش باز می دارید. اصلا" وسط حرفش نپرید و بگذارید روی گفتار و تفکراتش تمرکز داشته باشد چرا که تمرکز لازمه تفکر است. شما نیز اول فکر کنید و بعد پاسخ دهید و وقتی فرزندتان از شما می خواهد جوابش را بدهید، به او بگویید دارم فکر می کنم و بعد از چند لحظه به او پاسخ دهید.
شاید کلمه فلسفه و منطق در کنار کلمه کودک کمی سنگین باشد، اما باید بدانید کودکان نیز برای خود فلسفه دارند و به همان سوالاتی که شما به آنها می اندیشید کودکان نیز به شکل دیگری به آنها می اندیشند. خودشناسی نیز یکی از شاخه های فلسفه است. شما باید عمیق شدن در مسائل به فلسفه آنها می پردازید. پس عمیق فکر کردن را نیز به فرزندانتان بیاموزید.
****
منبع : مقاله "کودکانی
که خود را می شناسند " تهيه كننده
: حدیث میرزایی-روزنامه جام جم – 26 اردیبهشت ماه 1388
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
براي اطلاع از به روز رساني سايت مشترك شويد |
||
|
مرکز ضايعات نخاعی جانبازان
مهرماه هزار سيصد و هشتاد و چهار
info@isaarsci.ir
Copyright © 2005 Isaarsci Website . All rights reserved