شما در مقام پدر یا مادر،
آرزوهایی برای فرزندانتان دارید و بیتردید، میخواهید آنها سلامت،
خوشبخت و موفق باشند. پدر و مادرها در سراسر دنیا همچین آرزویی دارند. در
نتیجه، این تكلیف مهم را میپذیریم كه دقت كنیم فرزندانمان سلامت، خوشبخت و
موفق باشند. میخواهیم آنچه فرزندانمان برای زندگی موفق و سعادتمند نیاز
دارند، برای آنها تأمین كنیم.
امید روندی فعال و آموختنی است؛ شیوهای از اندیشیدن است كه رفتارهای خاصی
را بهدنبال دارد، مانند بذری است كه در ذهن كودك كاشته میشود و با رشد
كودك، رشد میكند. بعضی شرایط و فضاها برای شكوفایی امید مناسبند و
متاسفانه، برخی شرایط و فضاها امید را بیمار و رشد آن را متوقف میكنند.
در این كتاب، معنای امید و شیوه تشخیص آن را یاد خواهید گرفت. همچنین،
زمینههای مهم زندگی فرزندانتان و تاثیر امید بر موفقیت و خوشبختی بیشتر را
در این زمینه خواهید دید.
امید روند فكری است كه
تعیین هدف را ساده میكند و به ما یاری میدهد تا در راه رسیدن به
هدفهایمان، به طرز موثری بكوشیم. شرایط محیط و رفتار افراد موثر در
زندگی كودك، میتواند رشد امید را متوقف یا تقویت كند. فرض ما بر این است
كه شما میخواهید احتمال موفقیت و خوشبختی فرزندانتان را به حداكثر برسانید
و آمادگی آن را دارید تا وقت و انرژی لازم را صرف كنید تا فرزندانتان
بتوانند با امیدواری بیندیشند.
امید را به سه جزء بهم
پیوسته اندیشیدن، یعنی تعیین هدف، نیروی راهیابی و نیروی اراده، تعریف
میكنیم. بدون این سه جزء بهم پیوسته امید نمیتواند شكل گیرد.
هر كودك یا بزرگسالی هر
روز هدفهایی برای خودش تعیین میكند، اگرچه ممكن است آنها را «هدف»
نخواند. كار شما، چه روزمره باشد چه بسیار دشوار، بطور معمول یك هدف نهایی
دارد كه میتواند به چند هدف فرعی تقسیم شود. خوشبختانه، مجبور نیستیم برای
همه كارها تقلا كنیم. در دوران كودكی، حیاتیترین كارها كاملا عادی و حتی
خودكار می شوند، زیرا آنها را هزاران بار انجام میدهیم. پدر و مادر خوب
بودن، به این معناست كه در حالی كه به كودكانمان كمك میكنیم تا هدفهای
به ظاهر معمولی را مشخص كنند و به انجام برسانند، شكیبا بمانیم و آنها را
درك كنیم. اگر ناشكیبا بشویم و ناشكیباییمان را به فرزندانمان نشان دهیم،
به آنها یاد میدهیم كه شتابزده و بیقرار بشوند، نه امیدوار.
پس از آنكه هدف تعیین شد،
گام بعدی در اندیشیدن پر امید، تعیین راههای رسیدن به هدف است. به عبارت
دیگر، شخص باید توانایی فكر كردن درباره راههای رسیدن تعیین شده را
داشته باشد. افرادی كه در راهیابی توانا هستند، احساس میكنند میتوانند
راههای بسیاری برای رسیدن به هدفشان بیابند. افرادی كه در راهیابی نیرومند
نیستند، احساس میكنند در پیدا كردن راه با مشكل روبرو هستند.
معنای متعارف واژه اراده،
توانایی فرد در متعهد بودن به یك تصمیم است. اراده قوی و ضعیف، در رفتار
كودكان و نوجوانان، به سادگی قابل مشاهده است. برخی از كودكان، برای امتحان
كردن چیزهای تازه، مشتاق به نظر میرسند. نگرش آنها نسبت به زندگی این است
كه «من میتوانم». برخی دیگر مردد هستند و اغلب، حتی پرش از شروع،
میگویند: «من نمیتوانم» این كودكان صبر میكنند و امیدوارند كه دیگران،
ماهیت آنچه را كه قرار است روی بدهد، برای آنها تعریف كنند. كودكان پر
امید،اهل عمل هستند، در حالی كه كودكان كم امید، تماشاگرند.
ما معتقدیم كه هم نیروی راهیابی و هم نیروی اراده، برای دستیابی به تفكر
هدفمند مهم هستند. هرچه كودكان در رسیدن به هدفهایشان موفقتر باشند،
اراده آنها قویتر میشود. تقویت اراده تا حدودی به راهیابی كودك بستگی
دارد، زیرا هرچه راههای بیشتری برای رسیدن به هدف وجود داشته باشد، احتمال
موفقیت بیشتر است.
رشد امید، درست از لحظه
تولد آغاز می شود. نوزاد در جستجوی هدف ابتدا دریافت خوراك از كسی كه
مراقب اوست، میآموزد كه كارهای خاص، نتیجههای خاص و مطلوبی در پی دارند.
كودك با انگشت خود، به
آنچه میخواهد، اشاره میكند. برخی از پژوهشگران معتقدند كه این توانایی از
سه ماهگی شكل میگیرد، اما به هر حال كودك تا یك سالگی، بیتردید این كار
را یاد میگیرند. كودك با اشاره كردن به شیء دلخواه، در واقع هدفی را
تعیین كرده است. شكلگیری هدف، زیربنای امید است و در ضمن، هم برای قدرت
تفكر به وجود آورنده اراده و هم برای قدرت تفكر راهیابی، ضروری است.
نظر راهیابی در
سالهای نخست
كودكان یكی – دو ساله، از
نیروی راهیابی پیشرفتهتری برخوردارند. هرچه كودكان بزرگتر شوند، نیروی
راهیابی آنها هم تقویت میشود. كودكان بزرگتر، برای پیدا كردن راههای
رسیدن به خواسته، از منطق استفاده میكنند. برای پرورش قدرت تفكر راهیابی،
كودك باید گاهی به بنبست برسد.برخی پدر و مادرها فكر میكنند با برداشتن
همه موانع از سر راه كودك، به او محبت میكنند، اما اگر همواره چنین كنند،
كودك نمی تواند قدرت راهیابی را در خود پرورش دهد. از آن سو،
در كودكانی كه زیر فشارهای بسیار شدید قرار دارند- برای نمونه، كودكانی كه
پدر یا مادرشان را از دست میدهند یا مورد خشونت پدر یا مادر قرار
میگیرند- نیز نیروی راهیابی آنان بهخوبی رشد نمیكند. كودكان از
روبرو شدن با موانعی كه در راه رسیدن به هدف وجود دارد، تجربه میاندوزند و
رشد میكنند.
سومین بخش تشكیل
دهنده امید، یعنی اراده نیز از سنین بسیار پایین شروع به رشد میكند، اما
نه پیش از آنكه نوزاد بتواند عامل بودن خود را تشخیص دهد.
نیروی اراده باور این نكته است كه شخص میتواند به هدفی برسد. پیام نیروی
اراده، چنین است: «من میتوانم این كار را انجام دهم.»
كودكان، هم میتوانند نیروی اراده قوی داشته باشند و هم نیروی راهیابی قوی
و به این ترتیب، كودكان كاملا پرامیدی باشند. آنها میتوانند در هر دو
زمینه ضعیف و در نتیجه، كودكان كاملا كمامیدی باشند. همچنین، ممكن است در
یكی ضعیف و در دیگری قوی باشند كه در این صورت، به كمبود امید دچار
میشوند.
فصل دوم: تشخیص امید
در كودكان
برای آنكه بتوانیم شیوه اندیشیدن یا عمل كردن كودكی را دگرگون كنیم، باید
برایمان روشن باشد كه چه چیز را میخواهیم تغییر دهیم. مشاهدات ما از رفتار
كودك و همچنین، عقیدهای كه او درباره خودش دارد، به این شناخت كمك میكند.
بسیار مهم است كه بتوانید كمامید بودن كودكتان را تشخیص بدهید، بدون آنكه
خود را مقصر بدانید. بسیاری از پدر و مادرها باور دارند كه مسئول همه افكار
و عواطف فرزندانشان هستند، بهخصوص اگر آن افكار و عواطف، منفی باشد. درست
است كه پدرو مادرها تاثیر فراوانی بر كودك دارند اما جدیدترین پژوهشها
نشان داده است كه دوستان، آموزگاران و سایر معاشران هم بسیار مهم هستند.
بنابر اعتقاد بسیاری از پژوهشگران، دردوره بلوغ، دوستان بیشترین تاثیر را
بر فرد میگذارند.
فصل سوم: امید در
زمینههای مختلف زندگی كودكان (6 تا 12 ساله)
زمینههای زندگی كودك
كدام است؟
زمینههای مهم زندگی كودكان، شامل بازی و فعالیتهای اجتماعی، رابطه با
اعضای خانواده، رابطه با دوستان،تندرستی، ایمنی و تكالیف مدرسه است.
نوجوانان علاوه بر اینها زمینههای دیگریهم دارند.
در مراحل مختلف زندگیكودك، برخی زمینهها مهمتر میشوند. برای نمونه یك
كودك هفت ساله كمتر نگران تندرستی و تناسب اندامش است تا یك نوجوان پانزده
ساله. ممكن برخی زمینهها در سنیمهم باشد، سپس اهمیت خود را از دست بدهند
و پس از آن دوباره مهم شوند. برای نمونه در كودكیو نوجوانی، بازی و تفریح
مهم است. در جوانی و میانسالی، كار و فعالیت مهم میشود و دوباره در دوره
بازنشستگی، تفریح كردن اهمیت مییابد. منظور ما اینست كه اگرچه درك كلی
امید، برای شناخت و یآری به فرزندان مفید است، اما بهتر است زمینههای خاصی
را برای بكار بستن راهبردهای امید در نظر بگیرید. در مورد زمینهها با
كودكتان مشورت كنید و ببینید كدام زمینه برای او مهم است.
این زمینه، به
تواناییهای فرزند شما و موفقیت او در محیط مدرسه مربوط میشود. پرامید
بودن در این زمینه ، به این معناست كه كودك میتواند در محیط تحصیلی، اهداف
واقعبینانهای برای خود تعیین كند، برای نمونه، انجام به موقع تكالیف و
شاید شركت در فعالیتهای فوق برنامه. نیروی راهیابی در این زمینه، یعنی
فرزندتان میداند كه میتواند راههایی برای نمره خوب گرفتن یا یادگیری
مطالب دشوار بیابد. اراده قوی داشتن، یعنی فرزندتان مشتاق و قادر به كار
سخت برای موفقیت در مدرسه است.
روابط خانوادگی هم برای
پدر و مادرها و هم برای فرزندان بسیار مهم است. پر امید بودن در زمینه
خانواده، به این معناست كه كودك در خانه، بیشتر مواقع احساس خوشبختی میكند
و قادر است عواطف خود را به شیوه مناسبی نشان دهد. كودكی كه نیروی اراده
قوی دارد، برای برقراری رابطه خوب با سایر افراد خانواده میكوشد و حتی در
مواقعی كه برای او دشوار است تا خشم خود را كنترل كند یا خواسته
دیگران را به انجام برساند، این كارها را میكند.
زمینه بعدی، یعنی ایمنی،
برای كودكان خردسال بسیار مفید است. در جامعه امروز، فضاهای ایمن به شدت
محدود شده و برای کودکان ، پرامید بودن در این زمینه بسیار مهم است. با
كودك درباره شرایطی كه به نظرش خطرناك میرسد، حرف بزنید و درباره راههای
حفظ شدن از خطر گفتوگو كنید. احساس ایمنی داشتن، یعنی كودك از این
نمیترسد كه اتفاق بدی برایش بیفتد. او به قواعد ایمن بودن آگاه است. لازم
است كودكان، راههای رویارویی با رویدادهای خطرناك را بدانند. برای نمونه،
بدانند هنگام آتشسوزی چه كنند و چگونه خود را نجات دهند.
این زمینه به اندازه
زمینه ایمنی برای كودك مهم است. بسیاری از كودكان درباره این بخش از
زندگیشان فكر نمیكنند مگر اینكه بیمار باشند. كودكان باید یاد بگیرند كه
چگونه از طریق خوردن غذاهای مناسب، خواب كافی و شستن مرتب دستها خود را
سالم نگه دارند.
زمینه بازی و سرگرمی، بخش
مهمی از دوران كودكی است. میدانیم كه كودكان از طریق بازیهای گوناگون،
برای بزرگسالی آماده میشوند. بازی كردن با دوستان، بخش مهمی از رشد
اجتماعی كودك را شكل میدهد و كودكی، دوران خوشی و لذت است.
بیشتر كودكان، به وجودی
بزرگتر از خودشان معتقدند و تعریفی از خدا در ذهنشان دارند. پرسشهای زیر
برای شناخت بیشتر كودكتان مفید است:
آیا كودك شما اعتقادهای دینی و مذهبیاش را نشان میدهد؟ آیا او مراقب
طبیعت و نعمتهای خدادای هست و برای آنها شكرگزاری میكند؟ آیا به خدا
احساس نزدیكی کرده و با او صحبت میكند؟
آخرین كلام درباره زمینههای گوناگون امید برای كودكان
در این فصل، با زمینههای مختلف امید برای كودكان آشنا شدید. به این ترتیب،
شناخت بهتری از فرزندتان پیدا كردهاید و بهتر میتوانید به او یاری دهید
تا در زمینه مورد نیازش، امیدوارتر بشود. شیوههای پرامید شدن را در
فصلهای بعد شرح خواهیم داد.
فصل چهارم: امید در
زمینههای مختلف زنندگی نوجوانان
در این فصل، به
زمینههایی میپردازیم كه در زندگی نوجوانان مهم است. برخی از اینها شبیه
زمینههای زندگیكودكان است، مانند روابط خانوادگی و تكالیف درسی، اما
زمینههای تندرستی، تناسب اندام و عواطف عاشقانه كه در اینجا مطرح میشوند،
برای نوجوانان مهمتر است تا كودكان.
اگر فرزند نوجوانی دارید، میدانید كه شركت كردن او در برنامهای كه شما هم
در آن حضور دارید، چندان آسان پیش نمیآید. اگر رابطه خوبی با نوجوانتان
دارید، یعنی او این آزادی را احساس میكند كه مسائل مهمش را با شما در میان
بگذارد، بدانید كه نیمی از مشكل شما حل شده است. نوجوان شما احتمالا درباره
دوستها، تكالیف مدرسه و روابط عاطفیاش با شما صحبت میكند و شما
میتوانید بر اساس این گفتوگوها، تشخیص دهید كه او در كدام زمینهها
كمامید است.
پیشگیری از شرایط نامناسب، همواره سادهتر از اصلاح شرایط نامناسب است.
برای پدر و مادرهایی كه فرزندنشان هنوز وارد مرحله بلوغ نشدهاند،
زمینهسازی برای گفتوگو، نكته كلیدی یك رابطه خوب است.
مهارت برای برقراری رابطه را میتوان آموخت. كتابهای بسیاری در مورد
ارتباط بهتر با نوجوانان نگاشته شده است و شما میتوانید با خواندن این
كتابها نكات فراوانی بیاموزید.
رهنمودهایی برای
ارتباط خوب
1- نخستین قانون برای
داشتن یك ارتباط خوب، خوب شنیدن است. خوب شنیدن، یعنی شما به نوجوانتان
اجازه میدهید درباره هرچه دوست دارد، صحبت كند؛ حتی اگر مورد علاقه
شما
نباشد. به عبارت دیگر سخنان او را قطع نمیكنید و انتظار دارید كه او هم
سخنان شما را قطع نكند.
2- در دوران بلوغ، عواطف نوجوانان و وضعیت هورمونی او، لجامگسیخته است.
یاد بگیرید كه به گفتههای احساسی، واقعبینانه پاسخ دهید و درك كنید كه
نوجوانان دوست دارند اغراقآمیز سخن بگویند تا در شما هیجان ایجاد كنند.
یكی از واکنشهای مناسب، در پاسخ به یك گفته عاطفی این است كه نكوشید
نوجوانتان را آرام كنید بلكه احساس او را تشخیص دهید و اعلام كنید. بهجای
نفی بیدرنگ عواطف نوجوانتان خود آنها را درك كنید و نتایج منفی را از بین
ببرید.
3- اگر مشكل یا جر و بحثی پیش آمده است، از نوجوانتان بپرسید كه به نظر او
چگونه باید این مشكل را حل كرد. ممكن است با پیشنهادهای او موافق نباشید،
اما دستكم این نوع نگرش زمینهای برای آغاز مذاكره به وجود میآورد.
4- یاد بگیرید سوالهایی بپرسید كه به گفتوگو تداوم بخشد نه آنكه آن را
خفه كند. این پرسشها كه معمولا نمیتوان فقط با یك كلمه به آنها پاسخ گفت،
اغلب شامل واژههای «چه» و «چطور» هستند.
5- یاد بگیرید جملاتی بگویید كه احساساتتان را نشان دهند. برای نمونه، وقتی
میگویید: « من {در این حالت} خشمگین میشوم»، مسئولیت خشمتان را پذیرفته و
احساستان را با فرزندتان در میان گذاشتهاید. در حالی كه اگر بگوید »تو مرا
عصبانی میكنی» تقصیر را به گردن فرزندتان انداختهاید.
6- پیشنهاد آخر، بیشتر یك نگرش است تا رفتار. بكوشید شیوههای تازه صحبت
كردن، لباس پوشیدن، موسیقی و خلاصه همه رفتارهایی را كه نشانگر فرهنگ
متداول و پیوسته در حال تغییر امروز است، پذیرا باشید.
رهنمودهای مطرح شده، برای همه سنین مفید است، اما بهترین زمان برای شروع
رابطه خوب با فرزندانتان، در كودكی آنهاست. اگر از كودكی، با فرزندتان
ارتباط خوبی برقرار كنید، آنها در همه زندگی، به گفتوگو كردن با شما
علاقهمند خواهند بود. به یاد داشته باشید كه اگر سالها رابطه خوبی
نداشتهاید، برای تغییر شرایط به زمان نیاز دارید.
اگر هنوز با نوجوانتان درباره روند فعال امید صحبت نكردهاید، اكنون وقت آن
فرا رسیده است. به او بگویید كه اندیشیدن پرامید، چه اندازه میتواند در
رسیدن به خواستهها برایش مفید باشد.
زمینه آموزشی برای نوجوانان، پیچیدهتر از زمینه تكالیف درسی برای كودكان
است. نوجوانان در دوره راهنمایی، بیش از یك آموزگار دارند و علاوه بر آن،
موفقیت در این مرحله، برای موفقیت در مراحل بعدی تحصیل ضروری است. بنابر
پژوهشهایی كه انجام دادهایم، متوجه شدهایم جوانانی كه دبیرستان را به
پایان نمیرسانند، اغلب در زندگی و به خصوص در زمینه آرامش، كمامید
هستند. زمینه آموزشی را ابتدا مطرح میكنیم چرا در بیشتر كشورها، موفقیت در
تحصیل، یكی از راههای مهم دستیابی به آرزوها برای جوانان است. هرچه فرد به
درجات عالیتر تحصیل دست یابد، موفقیت بیشتری در زمینهها مهم است، پس
بدانید كه آموزش، زمینه مهمی برای تقویت امید فرزندتان است.
نوجوانان معمولا از خانوادههایشان فاصله میگیرند تا هویت خود را پیدا
كنند. ممكن است در این تلاش، دچار نومیدی شوند.بنابراین، یاری پدر ومادر
برای گذر از این دوره دشوار، بسیار مهم است. بسیاری از نوجوانان، دوست
دارند فقط با دوستانشان وقت بگذرانند، اما نوجوانی كه در زمینه خانوادگی
پرامید باشند، از بودن با افراد خانوادهاش هم لذت میبرد. نوجوانی كه
خواهان حل مسائل و همراهی با خانواده است، حاضر است گذشت كند و گاه، در
صورت لزوم، از سایرین پوزش بخواهد. یكی از مهمترین نكات برای داشتن ارتباط
خوب، ابراز عواطف و احساسات است. شخص پرامید میداند چگونه عواطف خود را
آشكار سازد، به عواطف سایرین توجه كند و به سخنان آنها گوش دهد.
زمینه تندستی و تناسب اندام
این زمینه نیز یكی از زمینههای مهم زندگی نوجوانان است و پدر و مادر
میتوانند نقش مهمی در آن داشته باشند. ببینید كه در این زمینه، شما چگونه
سرمشقی برای فرزندانتان بودهاید. تغییرات جسمانی و بیولوژیكی دوران بلوغ،
چالشهای عمدهای برای نوجوانی كه در تلاش است تا با بدن تغییر شكل یافته و
هورمونهای متغیر بدن خود خو بگیرد، ایجاد میكند. خوب است كه در این
زمینه، با نوجواناتتان گفتوگو كنید و تا آنجا كه میتوانید، تجربههایتان
را برایشان بازگویید. آنها را متوجه اهمیت غذای خوب، ورزش و استراحت كنید.
جهش هورمونها در بدن، موجب میشود نوجوانان اغلب به فكر روابط عاطفی
باشند. این افكار در روند رشد معمولی، شخص را آماده میكند تا در بزرگسالی،
از نظر روابط زناشویی، مسئولانه رفتار كند، اما در دوران بلوغ، بسیاری از
نوجوانان از این احساسات گیج میشوند و حتی میترسند. . هم پسرها و هم دخترها، از طرد شدن وحشت دارند. یكی از
كارهای دلهرهآور و دشوار دوره بلوغ، یادگیری برقراری رابطه عاطفی است. پدر
و مادرها میتوانند این كار را سادهتر كنند. مهم است كه اجازه دهید تا
فرزندتان، درباره ترسهایش با شما سخن گوید. در صورت لزوم، درباره مسائل
جنسی گفتوگو كنید. بسیاری از نوجوانان مسائل جنسی و عاطفی را از دوستانی
میآموزند كه اطلاعاتشان در این باره كافی نیست. شاید نوجوانتان، ابتدا
خجالت بكشد كه این مسائل را با شما در میان بگذارد اما اگر شما آرام و
گشادهرو باشید، او نیز یاد میگیرد كه راحت حرف بزند.
نوجوانان پرامید در زمینه روابط عاطفی، قادرند با همسالانشان گفتگو كنند و
علایق مشتركشان را بیابند. این نوجوانها از آشنا شدن با دیگران نمیترسند
و میتوانند با آنها صحبت كنند و حتیقرار ملاقات بگذارند.
استفاده از زمینههای مختلف
به نظر ما، پدر و مادرها و فرزندان درباره این مطالب مهم به اندازه كافی
صحبت نمیكنند. شاید یكی از دلایل این باشد كه نوجوان خواهان استقلال مایل
است بدون یاری پدر و مادر به هویت خود دست یابد. اما دلیل اصلی این است كه
پدر و مادرها مایل نیستند درباره مسائلی كه به نظرشان خجالتآور است با
نوجوانشان صحبت كنند. اگر پدر و مادرها به افكار و رفتار نوجوانشان علاقه
نشان دهند، فرزندان همه مطالبشان را با پدر و مادر در میان میگذارند، كاری
كه برای برخی از پدر و مادرها كار چندان سادهای نیست. تجربهای كه طی
سالها مشاهده، تدریس و مادر بودن كسب كردهایم به ما نشان داده است كه
ارتباط خوب بین پدر و مادرو فرزند، اساس رشد امید در كودك است.
فصل پنجم: اول شما: پدر و مادرها هم به امید نیاز دارند.
چرا مهم است كه پدر و مادرها به امید بیندیشند؟ پاسخ ساده است: از آغاز
هوشیاری كودك، پدر و مادر مهمترین تاثیر را در افكار و رفتار وی دارند.
یكی از مهمترین قدمهایی كه میتوانید در راه پرورش امید در فرزندتان
بردارید، پرورش امید در خودتان است. بزرگسالان پرامید، تفكر پرامید را به
كودكانی كه با ایشان تماس دارند، منتقل میكنند. برعكس این نیز درست است،
یعنی بزرگسالان كمامید پیامهای منفی به كودكان میدهند و روحیه مثبت آنها
را تضعیف میكنند.
شما به فرزندتان، چه پیامهایی از امید میدهید؟
هر فرزند تعدادی پیام شخصی، درباره احتمال رسیدن به اهدافش در ذهن دارد.
هنگامیكه شخص با مشكلی روبهرو میشود و یا باید كار دشواری را به انجام
برساند، این پیامها آشكار میشوند. تعدادی از آنها را باهم میخوانیم:
- بله، میتوانم.
- به سادگی تسلیم نمیشوم.
- اراده استواری دارم.
- حتما موفق میشوم.
- مشتاقانه چشم انتظار رویدادهای دلخواهم هستم
عبارتهایی در ارتباط با راهیابی پرامید
- مشكلات من قابل حل است.
- مهم نیست اگر اشتباه كنم
- برنامهریزیام خوب است.
- معمولا راه انجام كار را پیدا میكنم
- راههای فراوانی برای رسیدن به اهدافم می شناسم.
عبارتهای یأسآور
- نه، نمیتوانم
- دنبال كردن خواستههایم، برایم مشكل است.
- هیچوقت واقعا موفق نخواهم شد.
- به سادگی شكست میخورم.
عبارتهایی در ارتباط با راهیابی كمامید
- هیچ راهحلی برای مسائلم وجود ندارد.
- از اشتباه كردن میترسم
- پیدا كردن راه انجام كار، برایم مشكل است.
- برای رسیدن به اهدافم، برنامهای ندارم.
شما سرمشق فرزندانتان هستید و به آنها یاد میدهید كه
به گونه ای با خود حرف
بزنند. آیا این پیامها دلگرم كننده است؟ آیا ناخواسته، پیامهای یأسآور
به آنها منتقل میكنید؟ شاید مطمئن هستید كه حرفهای ذهنی شما واقعبینانه
است. برای مشخص كردن پیامهایی كه به فرزندانتان میدهید، خوب است برای چند
روز گفتگوهایذهنی خود را یادداشت كنید. یكی از بهترین راهها برای تشخیص
درسهایی كه به فرزندانتان میدهید، این است كه سخنانشان را در آغاز هر كار
بشنوید. آیا آنها كلمات خود شما را برایتان تكرار میكنند؟
فصل ششم: داستانهای خانوادگی: ریشههای امید
یكی از بهترین راههای كشف پیامهایی كه در طی بزرگ شدن آموختهاید و اكنون
به فرزندانتان منتقل میكنید، بررسی دقیق داستانهای خانوادگیتان است. این
داستانها، بازمانده تاریخ خانواده شماست و اغلب نه تنها واقعیتهایی را
بیان میكنند بلكه پیامهای مهمی را هم انتقال میدهند. این پیامها كه
معمولا نهفته هستند، نوعی خرد خانوادگی را شكل میدهند و میتوانند تاثیری
مثبت یا منفی، بر نسلهای آتی داشته باشند.
فایده داستانهای خانوادگی
اگرچه برنامههای آموزشی و سرگرم كننده خوبی هم از تلویزیون پخش میشود،
واقعیت قطعی این است كه تلویزیون تماشا كردن فعالیتی منفعل و غیرخلاق است.
به دلیل جذابیت تلویزیون تعداد كودكانی كه كتاب میخوانند كم است و عده
افرادی كه افكار، عواطف و تجربههایشان را مینویسند از آن هم كمتر.
یكی از دلایلی كه باعث می شود روانشناسان و مشاوران، تلویزیون را رد كنند
این است كه تماشای برنامههای تلویزیون بر ارتباطهای خانوادگی اثر منفی
دارد.
نوشتن داستانهای خانوادگی چند فایده دارد: فرزندانتان و شما بهتر و
عمیقتر با همدیگر آشنا میشوید. پیامهای پرامید یا كمامیدی را كه از
طریق سوابق خانوادگی به شما منتقل شده است تشخیص میدهید و از همه مهمتر،
با گفتن و شنیدن این داستانها همگی میتوانید درباره موضوعات مهم و مورد
علاقهتان گفتگو كنید. در مجموع، به فرزندانتان كمك میكنید تا تفكر پرامید
را در خود پرورش دهند.
میتوانید داستانها را بنویسید یا نقل كنید. تاریخچه خانوادگی، ماجرای
پدربزرگها و مادربزرگها و اجداد دورتر یا تجارب شخصی قصهگو همه میتواند
به صورت داستان بیان شود. بچهها واقعا مجذوب شنیدن تجربههای گذشته پدر و
مادرشان هستند. از آنجا كه این داستانها را به منظور برانگیختن امید بیان
میكنید، به نظر ما بهتر است كه ابتدا آنها را بنویسید تا پیامهای امیدبخش
آنها برایتان مشخصتر شود.
داستانهایی كه به تجربههای شخصی شما یا فرزندتان مربوط میشود، شما را از
وضعیت كنونی خود و بچههایتان در زمینه تفكر پرامید باخبر میكند.
داستانهای خانوادگی را كجا میتوان یافت؟
هنگامی كه سرگذشت خودتان و نسلهایگذشته را برای فرزندتان بیان میكنید،
رابطه مهمی بین فرزندتان، خودتان و گذشته به وجود میآورید. كودك از طریق
این پیوند جایی در تاریخچه خانواده پیدا میكند و در ضمن پیامهایی به او
منتقل میشود كه روش زندگیاش را در آینده معین میكند.
پدربزرگها و مادربزرگها منبع بسیار خوبی برای داستانهای گذشته خانوادگی
هستند. یكی دیگر از منابع داستانهای خانوادگی، زندگی اجداد دور است.
بسیاری از افراد داستانهای فرهنگی غنی و ریشهداریدارند و میتوانند آنها
را به منظور پرورش امید نقل كنند.
در اینجا نكاتی را با هدف جالبتر شدن داستانها برایكودكان به شما
یادآوری میكنیم:
1- رویدادی را انتخاب كنید كه پرتحرك باشد. كودكان امروز به فیلمهای
پرهیجان عادت دارند.
2- شخصیتهای داستان را با عبارتهای پرآب و رنگ شرح دهید. حتما سن و وضعیت
جشمانی شخصیتهای اصلی را بیان كنید.
3- مكان رویدادها را شرح دهید تا شنونده بتواند آن را تجسم كند.
4- رویداد را به زبان ساده و روشن بیان كنید. میزان درك كودكتان را در نظر
بگیرید.
5- برای آنكه قصهگوی معتبری بشوید دقت كنید كه هر بار كه داستان را نقل
میكنید، به هیچ وجه در جزئیات مهم تغییری ندهید.
6- اگر در داستان به رویداد یا موردی اشاره میكنید كه برای فرزندتان
ناآشناست، حتما آن را شرح دهید.
فصل هفتم: یكی بود یكی نبود: ایجاد پیامهای مثبت به كمك داستان
در فصل قبل، بر داستانهای خانوادگی متمركز بودیم. آموختید كه این
داستانها اغلب پیامهای امیدبخش یا یأساوری دارند كه از یك نسل به نسل
بعدیمنتقل میشود. دیدید كه امید، اكتسابی است و خانواده در آموزش امید
نقش مهمی دارد.
اكنون شروع به داستاننویسی كردهاید. شاید داستانهای قدیمی خانوادگی را
نقل كنید یا از رویدادهایجاری داستان بسازید. به هر حال هر داستانی پیامی
درباره امید دربر دارد.
در اینجا همكاری فرزندتان ضروری است. باید با هم داستانی بسازید و با هم
پیامهای امیدبخش را بیابید.
شركت دادن فرزندتان در داستاننویسی
داستاننویسی، بنا بر سن فرزندتان میتواند كار ساده یا دشواری باشد.
كودكان خردسال معمولا از قوه تخیل فعالی برخوردارند، اما مهارتهای لازم
برای تنظیم داستان را ندارند. نوجوانان، اغلب توان ابداع داستان را دارند
اما از انگیزه كافی برای اینكار برخوردار نیستند. كودكان خردسال پیوسته در
حال قصهگویی هستند. پژوهشگران فكر میكنند كه كودكان میتوانند از دو
سالگی داستانهایی درباره خودشان بگویند. اگرچه به نظر میرسد كه كودكان،
بیوقفه درباره موضوعات مختلف صحبت میكنند، داستانهایی كه درباره كارهای
آتیشان میگویند برای تقویت امید در آنها از همه مهمتر است.
برخی اوقات نوجوانان مایل نیستند در فعالیتهای خانوادگی شركت كنند و از
اینرو ممكن است با نوشتن داستان مخالفت كنند. معمولا نوجوانان دو یا سه
صفحه درباره موضوعات مختلف مینویسند. ما داستانهای آنها را میخوانیم و
آنچه را برایمان مهم است، یعنی اهداف آنها، تعداد راههایی كه برای رسیدن
به هدف مورد به نظرشان میرسد و روش آنها برای حل مشكلات، بررسی میكنیم.
علاوه بر این به واژههایی كه بهكار میبرند نیز توجه میكنیم.
آیا واژههای مثبت بكار میبرند یا افكار منفی را انتقال میدهند؟
هرچه فرزندتان بیشتر درباره زندگی، اهداف و مسائلی كه در راه رسیدن به هدف
داشته، تلاشهایی كه برای حل مسائل كرده و نتیجهای كه بهدست آورده،
بنویسد شما بهتر میتوانید پیامهای شخصی او را تشخیص دهید.
حتما تا این مرحله فرزندتان چند داستان یا مطلب تهیه كرده است. اكنون با
فرزندتان نوشتهها را مرور كنید و زیر عبارات و واژههای پرامید و كمامید
خط بكشید. فهرستی تهیه و عبارات را در دو گروه دستهبندی كنید. برخی اوقات
عبارات خنثی مانند «فكر میكنم معمولی هستم» در واقع نشانگر امید كم
هستند.
در این فصل، آموختید كه چگونه به كودك یا نوجوانتان یاری دهید تا داستان
بنویسید. همچنین عبارات و واژههای كمامید و پرامید را مشخص كردید
و زیر آنها خط كشیدید. علاوه بر این، به فرزندتان راهنمایی كردید كه چگونه
گفتگوی ذهنی منفی را مثبت كنید. عامل مهم دیگری كه برایافزایش امید و
رسیدن به خواستهها برای فرزندتان ضروری است، تعیین هدف و برداشتن گامهای
كوتاه برای رسیدن به هدف است.
فصل هشتم: یك دو، آماده رو
در این كتاب، بارها درباره هدف صحبت كردهایم، اما تاكنون بر آن متمركز
نبودیم. در فصلهای پیش درباره امید و تشخیص آن در خود و فرزندتان،
زمینههای مهم زندگی و میزان امید فرزندتان در آن زمینهها داستانهای شخصی
و خانوادگی و گفتگوهای درونی صحبت كردیم.
امید با هدف شروع میشود. بدون هدف، دلیلی برای راهیابی یا اعمال اراده
وجود ندارد. بدون هدف، هیچ حركت مستقیمی وجود نخواهد داشت و حركتها بدون
برنامهریزی و اتفاقی خواهند بود. تقریبا همه كارهای ما به هدف مربوط
میشود، خواه این هدف كوچك یا عادی باشد، خواه طولانی مدت یا بزرگ. فهمیدن
این نكته برای كودكان بسیار مهم است؛ زیرا اغلب باور ندارند كه میتوانند
به هدف دست یابند. اگر به آنها كمك كنید تا بفهمند كه در واقع همه
كارهایشان در راه هدفی است احساس موفقیت در آنها افزایش مییابد. هنگامیكه
موفrیتهای پیشین فرزندتان را ارج مینهید، مبنایی برای باور داشتن
موفقیتهای آینده برای او فراهم میآورید.
برای پرورش تفكر پرامید مهم است كه به فرزندتان كمك كنید تا اهدافش را مشخص
و انتخاب كند.
كودكان، عاشق خیالبافی درباره كارهایی كه در زندگی خواهند كرد، هستند. وقتی
از گروهی كودك هفت ساله، درباره شغل آیندهشان پرسیدیم همه نوع پاسخی
دریافت كردیم، از بازیكن حرفهای بسكتبال تا یك قهرمان اسكی روی یخ.
هیچكدام از آنها خواهان یك كار معمولی نبودند وبیشتر خواستهها
غیرواقعبینانه بود. خیالبافی درباره آرزوها و حتی واقعی انگاشتن آنها در
بازیهای كودكانه تفریح لذتبخشی است.
هرچند پدر و مادرها باید درباره آرزوهای فرزندشان با آنها گفتگو كنند، صحبت
درباره اهداف كوتاه مدت و بلند مدت واقعبینانه چیزی است كه برای پرورش
امید مهم است. میتوانید به فرزندتان یاری كنید تا هدفهایی برای خود معین
كنند و در كنار آن، نیروی راهیابی و اراده را در خود پرورش دهند تا در
مجموع از امید بیشتری برخوردار شوند.
ویژگیهای اهداف تقویتكننده امید
اهدافی كه موجب تقویت امید میشود، قابل دسترسی و واقعگرایانه است. شما در
مقام شنونده اهداف فرزندتان، باید خود از امید بالایی برخوردار باشید تا
بتوانید با او برای یافتن راههای رسیدن به هدف و استمرار در تلاش یاری
كنید.
ویژگی دیگر اهداف تقویتكننده امید، این است كه میتوان آنها را به گامهای
كوتاهتری تقسیم كرد. برخیاوقات، به نظر میرسد كه پدر و مادرها و فرزندان
میخواهند با برداشتن یك قدم، به مقصود برسند. به یاد داشته باشید صبر،
لازمه امیدواری است.
هنگامیكه كه به كودكتان كمك میكنید تا هدفهایش را تعریف كند، خوب است به
قدمهای كوچكی بیندیشید كه در كنار هم به موفقیت بزرگ منجر میشوند. اگر
هدفی قابل تقسیم نباشد امكان رسیدن به آن اندك خواهد بود. برای كودك،
قدمهای كوتاهی كه او را به هدف میرسانند حتما باید مشخص باشند. آخرین
ویژگی هدف تقویتكننده امید، آرمان است كه باید فرزندتان را به شوق و حركت
وادارد. كودكتان باید واقعا آن هدف یا خواسته را داشته باشد. بدون اشتیاق
شدید برای هدف، انرژی ذهنی لازم و كافی برای رسیدن به هدف وجود نخواهد
داشت.
هنگامی كه كه هدف، بزرگ یا غیرمعمولی باشد، تشخیص آن نسبتا ساده است اما
كارها و موانع روزمره به امید بیشتری نیاز دارد. نه تنها تعیین هدف در این
موارد دشوارتر است، بلكه احتمالا فرزند شما امید كافی برای تغییر عاداتش
ندارد. یكی از از این موارد گفتگوی ذهنی است. گفتگوی ذهنی منفی، موجب
تداوم نومیدی است اما چون این رفتار برای كودك آشناست و به صورت عادت
درآمده تغییر آن دشوار به نظر میرسد.
اهداف زمینههای مختلف زندگی
هنگامیكه با فرزندتان درباره تعیین هدف صحبت میكنید زمینههای كمامید او
را در نظر داشته باشید. گفتیم زمینههای مهم زندگی كودكان 6 تا 12 ساله
تكالیف مدرسه، خانواده، ایمنی، بازی، سرگرمی، تندرستی و امور معنوی است.
زمینههای مهم زندگی نوجوانان آموزشی، روابط خانوادگی، تندرستی و تناسب
اندام است.
مشكلات متعارف كودكان و نوجوانان را در زمینههای گوناگون زندگی بررسی
میكنیم و هدفهایی را كه به نظر ما در تقویت امید موثر است، پیشنهاد
میكنیم.
مشكلات متعارف در این زمینه عبارتند از: بیعلاقه بودن به مدرسه، انجام
ندادن تكالیف درسی و نمرههای پایین گرفتن. علل این مشكلات فراوان و
گوناگون است.
اگر فرزندتان در انجام تكالیف درسیاش موفق نیست، هدف شما و فرزندتان
میتواند این باشد كه فرزندتان در ساعت و مكان معینی تكالیفش را انجام دهد.
ممكن است در نشستهایی كه با آموزگار فرزندتان دارید متوجه شوید او مشكلاتی
در مدرسه دارد كه در خانه ندیدهاید.اگر فرزندتان رابطه خوبی با
همكلاسیهایش ندارد، این هدفها برای او مفید خواهد بود :یادگیری ارتباط
برقرار كردن، یادگیری واكنش مناسب نشان دادن در برابر تمسخر یا زورگویی.
مشكلات متعارف در این زمینه، جر و بحث با پدر و مادر و خواهر و برادر،
بیاعتنایی یا خودداری از انجام كارهای خانه و دوری گزیدن از سایر افراد
خانواده است. خشم میتواند از منابع گوناگون واقعی و تخیلی سرچشمه بگیرد.
رقابت بین خواهرها وبرادرها یا تفاوتی كه پدر و مادرها ظاهرا بین فرزندان
میگذارند از علتهای متعارف خشم است. پرداختن به علت خشم، به اندازه درمان
رفتار خشمآلود مهم است. برای درك علل خشم باید با روی باز به سخنان
فرزندتان گوش دهید. به یاد داشته باشید كه هیچ احساسی نادرست نیست، اما گاه
شیوه ابراز عواطف اغتشاش ایجاد میكند.
مشكل متعارف دیگری كه درزمینه خانواده دیده میشود، مقاومت فرزندان در
برابر انجام وظایفی است كه بر عهده آنها گذاشته میشود. برای حل این مشكل،
میتوانید هدفهای كوچك تعیین كنید و گام به گام به پیش بروید.
متاسفانه، مكانهای ایمن در جوامع امروزی روز به روز كمتر و كمتر میشود .
بسیار مهم است كه قواعد ایمنی را به فرزندتان بیاموزید. یادگیری هر نكته
مربوط به ایمنی میـواند هدفی محسوب شود و شما میتوانید با مشاهده رفتار
فرزندان میزان موفقیتش را مشخص كنید.
برای كودكان خردسال یادگرفتن طرز عبور از عرض خیابان و نگاه كردن به دو طرف
بسیار مهم است. یكی دیگر از نكات مهم، آن است كه فرزندتان یاد بگیرد با
افراد بیگانه صحبت نكند و با آنها جایی نرود.
زمینه تندرستی و تناسب اندام
این زمینه برای كودكان بسیار مهم است و
شما در مقام پدر و مادر تاثیر بسیار
مهمی بر رفتار فرزندتان دارید.یكی از اهداف مربوط به این زمینه، میتواند
این باشد كه كودكتان یاد بگیرد سالم غذا بخورد. برای آنكه به فرزندتان كمك
كنید تا به هدفش برسد لازم است هم اطلاعات خوبی درباره مواد غذایی داشته
باشید و هم غذاهایمناسبی تهیه كنید و بخورید.
ورزش هم بخش مهمی در زمینه تندرستی است. بسیاری از كودكان به جای
فعالیتهای جسمانی ساعتها وقت صرف تماشای تلویزیون یا بازیهای كامپیوتری
میكنند. میتوانیأ هدفهایی د ر ارتباط با ورزش یا هر نوع فعالیت بدنی در
هوای آزاد تعیین كنید. شما در مقام پدر یا مادر می
توانید زمان تماشای
تلویزیون را كنترل كنید و بسیار مهم است كه تلویزیون را بهعنوان سادهترین
سرگرمی كودك بكار نبرید.
همكاری با فرزند نوجوان، برای تعیین هدف در زمینه تندرستی كار چندان
سادهای نیست. نوجوانان دوست دارند مستقل باشند و به اندازه كافیبزرگ
شدهاند كه بدانند چه غذاها و ورزشهایی برایشان مناسب است. با وجود این،
همكاری و تشویق شما در تقویت نیروی راهیابی و اراده آنها موثر است.
مشكل عمده كودكان در این زمینه، نداشتن دوستان زیاد است. اهدافی كه برای
فرزندتان مفید است یادگیری ارتباط با دیگران و بازیها و ورزشهایی است كه
موجب جلب توجه كودكان دیگر میشود. یكی از مشكلات در این زمینه مورد تمسخر
یا آزار و اذیت قرار گرفتن كودك است. معمولا چنین كودكی مایل نیست پدر و
مادرش از وضعیت او باخبر شوند. به همین دلیل، بسیار مهم است كه ببینید آیا
فرزندتان چنین شرایطی دارد یا خیر؟
این زمینه معمولا خاص نوجوانان است. ارتباط خوب بین فرزند و پدر و مادر،
موجب رشد سالم و پیشگیری از مسائل میشود. پیشنهاد میكنیم گفتگوی صمیمانه
و صادقانهای با فرزندتان داشته باشید و به او نشان دهید كه میتواند
پرسشها و مسائل جنسی را با شما در میان بگذارد. تا جایی كه میتوانید بدون
قضاوت كردن گوش دهید تا نوجوانتان بتواند با آسودگی با شما درددل كند.
اهمیت این زمینه برای فرزندتان به تربیت شما بستگی دارد. اگر امور معنوی در
زندگی شما بیاهمیت باشد، برای فرزندتان هم همینگونه خواهد بود اما امكان
دارد رفتار دوستانش پرسشهایی برای وی ایجاد كند. مهم است كه شما بتوانید
به پرسشهای او پاسخ دهید.
فصل ششم: تقویت نیروی راهیابی فرزندتان
تا اینجا با اجزای اصلی امید یعنی نیروی راهیابی و نیروی امید آشنا
شدهاید. در ضمن با بررسیهایی كه انجام دادید متوجه شدید فرزندتان در چه
زمینههایی به تقویت امید نیاز دارد.
در این فصل شما را یاری میكنیم تا برای برآورده ساختن آرزوهای فرزندتان،
با او همكاری كنید.
بصیرتها و برنامهها- نگرشهای نیروی راهیابی
تعریف ساده نیروی راهیابی، چنین است: نگرشی كه شخص درباره توان یافتن
راههای رسیدن به اهدافش دارد. اگر توجه كرده باشید، در تعریف نیروی
راهیابی واژه «نگرش» را بكار بردیم. درك این نكته برای پدر و مادرها بسیار
مهم است، زیرا اغلب از اینكه فرزندانشان راهحلها را نمیبینند، خشمگین و
مأیوس می شوند.
كودكان كمامید اغلب باور دارند كه فقط میتوانند یكی دو راه رسیدن به
خواسته را بیابند. هنگامیكه در این راهها به مانع برمیخورند، معمولا در
ذهنشان به بنبست میرسند و تسلیم میشوند. در حالی كه ممكن است این دو
نتیجهگیری اشتباه باشد و به كودك آسیب برساند.
هدف اصلی شما پرورش و تقویت امید در فرزندتان است. در راه رسیدن به این هدف
شما و فرزندتان هدفهای كوچكتری انتخاب میكنید تا فرزندتان نیروی راهیابی
و ارادهاش را تقویت كند.
ویژگیهای كودكان دارای نیروی راهیابی قوی
كودكانی كه نیروی راهیابی قوی دارند شیوههایی بهكار میبرند كه قابل شرح
دادن و یادگیری است. در این بخش برخی از این شیوهها را كه در كار پژوهشی و
بالینیمان مشاهده كردیم با شما در میان میگذاریم.
تقسیم هدفهای بزرگ به هدفهای كوچك
كودكان دارای نیروی راهیابی قوی، نه تنها به هدف بزرگ مینگرند بلكه
راههای ممكن تقسیم هدف بزرگ به بخشهای كوچك را نیز در نظر میگیرند.
بیشتر كودكان خردسال، نمیتواندد به سادگی درباره راههای رسیدن به هدفشان
فكر كنند. نباید از آنها انتظار داشت كه مانند كودكان بزرگتر و یا
بزرگسالان بیندیشند. كودكانی كه نیروی راهیابی قوی دارند میدانند چگونه
درخواست كمك كنند.
پرسش از افراد دیگری كه به هدف رسیدهاند، یكی از شیوههای مهم تقویت نگرش
راهیابی است. كودكانی كه از نیروی راهیابی قوی برخوردارند، درك میكنند كه
دیگران میتوانند اطلاعات مورد نیاز را به آنها بدهند. مهم است پدر و
مادرها گاه مسائل فرزندشان را حل كند و گاه اجازه دهند كودك تا آنجا كه
میتواند برای حل مسائل تقلا كنند. باید تعادلی برقرار باشد. برای یاری
دادن به كودكان پرورش نگرش راهیابی در آنها بسیار مهم است. كودكان اغلب
میپرسند چه باید بكنند و چگونه مسائلشان را حل كنند. یكی از پاسخها می
تواند این باشد: «به تو كمك میكنم به راهحلهایی برسی اما اول به من بگو
چه راههایی را برای حل این مسئله امتحان كردهای!»
یكی دیگر از ویژگیهای كودكان دارای نیروی راهیابی قوی،آن است كه متوجه
میشوند چه هنگام از مهارتهای لازم برای رسیدن به هدف برخوردار
نیستند و
این آمادگی را دارند كه این مهارتها را بیاموزند. آموختید كه كارهای
روزمره كودكان هدفمند است اما هنگامی كه هدف موردی ناآزموده و ناآشنا برای
كودكتان است احتمالا برای رسیدن به آن باید مهارتهایی بیاموزد. یادگیری
موارد تازه بخش مهمی از روند رشد است.
یكی دیگر از ویژگیهای كودكان دارای نیروی راهیابی بالا، این است كه در
صورت لزوم آمادگی تغییر یا تعدیل اهدافشان را دارند. بعضی وقتها كودكان
متوجه نیستند چه خواستههایی عملی هستند. بنابراین به عهده پدر و مادر است
كه آنها را راهنمایی كنند. منظور ما اینست كه كودكان دارای نیروی راهیابی
بالا، در برابر موانع حل نشدنی میتوانند اهدافشان را تغییر دهند یا تعدیل
كنند اما تسلیم نمیشوند.
معمولا كودكان دارای نیروی راهیابی ضعیف، بر یك هدف متمركز میشوند و
هنگامیكه راههای رسیدن به آن مسدود میشوند به فكر تغییر و تعدیل
نمیافتند. شاید نتوانید به سادگی فرزندتان را متقاعد كنید كه هدف دیگری را
جایگزین هدف اصلیاش كند و شاید هم همیشه موفق نشود. با این همه، نكته مهم
این است كه فرزندتان از تغییر دادن هدف اصلیاش احساس شكست نكند.
نباید
تغییر هدف را به منزله شكست دانست.
در مجموع به نظر میرسد كودكانی كه نیروی راهیابی قوی دارند، میدانند
چگونه هدف بزرگشان را به گامهای سادهتر و كوچكتر تقسیم كنند و میتوانند
در صورت لزوم هدف را تغییر دهند یا تعدیل كنند. این كودكان حتی اگر هدفی را
كنار بگذارند از تلاشهایی كه در راه رسیدن به آن كردهاند میآموزند و این
تجارب را در راه رسیدن به هدف بعدی بكار میگیرند.
ویژگیهایی كه مورد بررسی قرار گرفت نشان میدهد كه كودكان چكونه یاد
میگیرند نگرش راهیابی خود را نقویت كنند.
فصل دهم: تقویت نیروی اراده فرزندتان
نیروی اراده چیست؟
نیروی اراده، منبع انرژی و تعهدی است كه كودك در راه رسیدن به هدف از آن
استفاده میكند. نیروی راهیابی مسیر حركت را مشخص میكند و نیروی اراده
موتور یا نیروی حركت تفكر پرامید است. كودكان با نیروی اراده قوی،
میتوانند با استفاده از ذخیره انرژی ذهنی با تمامی قوا به سوی هدف پیش
بروند.
تقویت نیروی اراده به تعهد و صرف وقت از جانب شما و فرزندتان نیاز دارد.
برای تغییر شیوه تفكر و گفتگوهایذهنی باید صبور بود و و وقت گذاشت.
امید، بخشی از ساختار كلی وجود فرزندتان است
تفكر پرامید را به سه بخش
هدف
نیروی اراده
و نیروی راهیابی
تقسیم كردیم و
زندگی فرزندتان را به زمینههای گوناگون. اگرچه میتوانیم بگوییم كه انسان
از اجزای گوناگون مانند روح، جسم، روان و غیره تشكیل شده است، نگرش كلنگر
برای تقویت نیروی اراده مفیدتر است.
تفكر نیروی اراده قوی را نمیتوان به كودك تحمیل كرد یا از طریق محرومیت،
تنبیه یا زحمت زیاد بهدست آورد. اما وقتی كودكان را به دلیل تغییر كوچكی
كه در رفتار یا افكارش پدید آورده است تشویق میكنید، در واقع به او كمك
میكنیدتا نیروی ارادهاش را تقویت كند.
امید بطور كلی و نیروی اراده بطور خاص به شرایط جسمانی كودك بستگی دارد.
هرچه فرزندتان سالمتر و سرحالتر باشد، انرژی بیشتری برای رسیدن به اهدافش
دارد.
در اینجا پیشنهادهایی برای بالا بردن سطح انرژی مطرح میكنیم. خواهش
میكنیم به یاد داشته باشید كه تغییر عادات كار دشواری است و باید
آرام و
قدم به قدم پیش رفت. با فرزندتان درباره تغییراتی كه احساس می كنید برای
تقویت امید ضروری است، گفتگو كنید. اگر او را درك و باور كنید كه این تغییرات
برای او مفید است، افكار و رفتارش را راحتتر تغییر میدهد.
امید فرزندتان را تقویت كنید
كمبود وقت پدر و مادر و خوردن بیشازحد غذاهای فوری، موجب شده است كودكان
از تغذیه خوبی برخوردار نباشند. متاسفانه اغلب اوقات سوءتغذیه تا سالهای
بلوغ آشكار نمیشود. این روزها كودكان یا حتی بیشتر بزرگسالان، غذاهای چرب
و شیرین میخورند و پروتئین و كربوهیدراتهای پیچیده كافی به بدن نمیرسد.
در كودكیمیتوانید به راحتی عادت خوب غذا خوردن را در فرزندتان ایجاد
كنید. در نوجوانی این كار دشوارتر است. اگر كودكتان غذای مغذی خاصی را دوست
ندارد، از او بخواهید یكی دو قاشق از آن بخورد تا به غذای خوب خوردن عادت
كند.
صبحانه و شام، غذایمغذی تهیه كنید و در كنار همدیگر بخورید. به این ترتیب
هم مواد مغذی به بدن فرزندتان میرسد و هم سرمشق خوبی برای او میشوید.
برخلاف آنچه بیشتر مردم
گمان میكنند، فعالیت شخص را خسته نمیكند. ورزش
انسان را سرشار از انرژی میكند و به همین دلیل توصیه میشود كه قبل از
خواب نرمش و ورزش نكنید. یكی دیگر از راههای تشویق فرزندتان به ورزش شركت
كردن در ورزشهای گروهی است. به نظر ما بهتر است فرزندتان در چند رشته
ورزشی فعالیت كند، احتمال اینكه حوصلهاش سر برود كمتر است.
همه به خواب خوب و كافی نیاز دارند. خواب را میتوان به دو مرحله تقسیم
كرد. مرحله نخست كه در آن حركت چشم آرام است و درست پیش از خواب عمیق رخ
میدهد و در مرحله عمیق خواب حركت چشم سریع است. رویا دیدن و فعالیتهای
فكری و همچنین استراحت جسمانی در همین مرحله رخ میدهد. كمبود خواب عمیق به
اختلالات عاطفی و روانی گوناگون میانجامد. بیشتر كودكان دستكم به هشت
ساعت خواب در شبانهروز نیاز دارند و نوجوانان اندكی بیشتر.
تردیدی نیست كه استفاده از الكل، سیگار یا مواد مخدر آثار مخربی بر ذهن و
بدن میگذارد. بسیاری از افراد فكر میكنند كشیدن سیگار آرامشبخش است، اما
در واقع نیكوتین مادهای محرك و سمی قوی است. پدر و مادرهایدلسوز دوست
ندارند فرزندشان الكل، سیگار یا مواد مخدر مصرف كند اما نمیدانند در صورت
وجود چنین مسئلهای چه كنند. پژؤهشگران چند عامل را در استفاده از این مواد
موثر میدانند برای نمونه امتحان كردن این مواد، علاقه نداشتن به مدرسه،
زندگی خانوادگی ناآرام و تاثیر همسالان. اما مهمتر از همه اینها نداشتن
روابط خوب با پدر و مادر است.
پژوهشگران همچنین چند عامل را برای پیشگیری از این خطر مشخص كردهاند.
مهمترین عامل برقراری رابطه خوب پدر و مادر و نوجوان است. عامل مهم دیگر
شناخت دوستان فرزندان است. برخی از روانشناسان معتقدند كه در سنین نوجوانی
دوست مهمترین تاثیر را بر شخص میگذارد. با پدر و مادرهای دوستان فرزندتان
آشنا شوید و دیدگاهها و مسائلتان را در میان بگذارید.
تندرستی و تناسب اندام فرزندتان بیتردید بخش مهمی از نیروی اراده را تشكیل
میدهد. فرزندتان باید با استفاده از منبع انرژی جسمانی، سوخت نیروی اراده
ذهنیاش را تامین كند و در راه رسیدن به هدف بكوشد. رویاهای فرزندتان بدون
نیروی اراده در حد تخیل باقی میماند. برای افزایش نیروی اراده نكات زیر را
مرور میكنیم:
1- برنامه غذایی فرزندتان را به آرامیتغییر دهید تا میوه، سبزیجات، غلات،
گوشت بدون چربی و لبنیات كمچرب بخش عمده آن شود.
2- به فرزندتان كمك كنید تا برنامه ورزشی مرتبی را دنبال كند. ورزش هم موجب
خواب راحت میشود و هم توان كودك را در برابر فشار بالا میبرد.
3- توجه داشته باشید كه فرزندتان به اندازه كافی استراحت كند.
4- اگر فرزندتان سیگار، الكل یا مواد مخدر مصرف میكند، به او كمك كنید تا
آن را ترك كند.
به یاد داشته باشید كه برای تغییر رفتار فرزندتان باید گامهای كوچكی
بردارید. تغییر سریع و زیاد به شكست میانجامد. افراد پرامید میدانند كه
باید از قبل برنامهریزی كنند و گام به گام پیش بروند. ممكن است فرزندتان
ابتدا با هر تغییری مخالفت كند اما اگر تغییرات كوچك باشد و فرصت كافی به
او بدهید احتمال موفقیت بیشتر است. فرزندتان را متوجه كنید كه هدف شما
موفقیت اوست.
افزایش نیروی اراده ذهنی فرزندان
داستانهایخانوادگی و داستانهایی كه برای فرزندانتان تعریف میكنید،
تاثیر زیادی بر شیوه تفكر او دارند و دیدید كه نگرش مثبت یا منفی، از طریق
همین داستانها نسل به نسل منتقل میشود. نیروی اراده شخص، حاصل افكار و
عواطف مثبت درباره خود اوست.
یكی از منابع عمده سخنان منفی خانواده است. خواهر و برادرها روی هم اسم
میگذارند و اگرچه ممكن است این رفتارها در ظاهر فراموش شوند، گاه آثار
عمیقی بر كودك دارند.
كودكان دیگر هم منبع گفتگوی ذهنی منفی فرزندتان هستند. هر كودكی كه كمی
متفاوت باشد، این تجربه تلخ را در كنار كودكان دیگر داشته است. خیكی،
كوتوله، دراز، لاغر، عینكی و سایر عناوین به راحتی بین كودكان تبادل
میشود.
طبق پژوهشهایی كه کردهایم، متوجه شدهایم كودكانی كه متفاوت به نظر
میرسند بیشتر مورد تمسخر و آزار همكلاسیهایشان قرار میگیرند. پدر و
مادرها میتوانند دقت كنند كه لباس، مو، كفش، كیف مدرسه و سایر وسایل فرزند
شما انگشتنما نباشد.
توجه شما را به این نكته جلب میكنیم كه منابع گفتگوهای ذهنی كودكان
گوناگون و متعدد است. گفتگوهای ذهنی منفی موجب تخلیه انرژی ذهنی می شود و
كودك اعتمادبهنفس لازم برای پیگیری هدف را از دست میدهد.
جایگزین كردن گفتگوهای ذهنی منفی با گفتگوهای مثبت یكی از راههایاصلی
افزایش ذهنی و در نتیجه تقویت نیروی اراده است. تاكنون دو شیوه تقویت اراده
را به شما نشان دادیم: افزایش انرژی جسمانی و تبدیل گفتگوی ذهنی منفی به
عبارات مثبت و شوقبرانگیز. شیوههای دیگر افزایش انرژی ذهنی مثبت را در
زیر ملاحظه میكنید.
تحسین كردن را دستكم نگیرید
چند سال پیش روانشناس مشهور، بی.اف.اسكینر در زمینه چگونگی یادگیری كودكان
پژوهشی انجام داد. او به این نتیجه رسید كه كودكانی كه برای رفتار مطلوب
پاداش میگیرند آنچه را از آنها انتظار میرفت به سرعت میاموختند. كودكانی
كه برای رفتار نامطلوب تنبیه میشدند به سرعت میاموختند كه آن كار را
انجام ندهند اما هنگامیكه تنبیه متوقف میشد رفتار نامطلوب خود را از سر
میگرفتند.
برای دستیابی به بهترین نوع یادگیری مهم است كه فرزندتان را تشویق كنید، او
را در آغوش بكشید و نشان دهید كه از دستاوردهایاو سربلند هستید. در تربیت
كودك، تنبیه مناسب هم جایی دارد اما باید همراه محبت و درك باشد.
علاقه نشان دادن، به اراده قویتر منجر می شود
مهم است كه پدر و مادرها در برنامههای مدرسه شركت كنند و در مواقع مناسب
برای تشویق فرزندشان حضور داشته باشند. لازم نیست در همه كارهای كودكتان او
را همراهی كنید اما لازم است كه درباره كارهایش بپرسید، موفقیتهایش را
تحسین كنید و هنگامیكه فرزندتان حاصل تلاش خود را به نمایش میگذارد حضور
داشته باشید. همچنین مهم است كه از كار كودكتان خردهگیری نكنید. میتوانید
نكاتی را برای پیشرفت او پیشنهاد كنید اما همواره انتقاد و تحسین را در
كنار هم بكار ببرید. شركت در فعالیتهای فوقبرنامه مدرسه، برای پرورش امید
فرزندتان مهم است. فرزندتان به تشویق شما نیاز دارد تا به این فعالیتها
علاقهمند باقی بماند.
فهرستی از راهبردهایی كه برای افزایش اراده فرزندتان ارائه دادیم، تهیه
كردهایم تا پیوسته به آن رجوع كنید و بهكارش ببرید:
* به فرزندتان یاد بدهید كه از خوردن غذاهای مغذی و انرژیزا لذت ببرد.
* توجه كنید كه فرزندتان هر روز ورزش كند.
* توجه كنید كه فرزندتان خواب كافی و آسوده داشته باشد.
* به گفتگوهای ذهنی فرزندتان توجه كنید و در صورت نیاز به او كمك كنید تا
نگرش منفیاش را تغییر دهد.
* تا جاییكه میتوانید بر فرزندتان محبت و از او تعریف كنید.
* به فعالیتهای فرزندتان دقت كنید.
* اگر تنبیه بهكار میبرید حتما در كنار آن ابراز محبت و تحسین را هم دریغ
نكنید.
* صبور باشید، تغییرات مهم و پایدار به زمان نیاز دارد.
فصل یازدهم: راهبردهای داستان برای افزایش امید در خردسالی
آموختید كه چگونه دو عنصر اصلی امید یعنی نیروی راهیابی و نیروی اراده را
در فرزندتان تقویت كنید. در ضمن متوجه شدید كه مهم است به فرزندتان كمك
كنید تا اهدافی را برای خود تعیین كند كه روشن، عملی و قابل تقسیم به اجزای
كوچك باشد. داستان، به روشی منحصر به فرد و از طریق شخصیتهار اصلی به كودك
درس میآموزد. داستان قابل باوری كه خوب بیان شود بر شنونده تاثیر دارد،
زیرا او خودش را به جای شخصیت اصلی داستان میگذارد.
هدف از راهبرد داستان این است كه شما امید فرزندتان را افزایش دهید. در
راهبرد اول شما داستانها را برای كودكتان می خوانید و سپس درباره آن گفتگو
میكنید. در راهبرد دوم فرزندتان پاسخی را انتخاب میكند و در راهبرد سوم
فرزندتان داستانی پرامید درباره خودش مینویسد. هرچه بیشتر در این فعالیت
شركت كنید و شنونده بهتری باشید، نتیجه بهتری خواهید گرفت.
راهبرد اول: داستان خواندن
در محیط آرامی با فرزندتان بنشینید داستانی را برایش بخوانید. بهتر است كه
در هر نوبت با یكی از فرزندانتان بنشینید، اما میتوانید این شیوه را
حداكثر با سه كودك بهكار برید. در پایان داستان به یكایك كودكان فرصت پاسخ
دادن به پرسشهای مطرح شده را بدهید و اگر كودكی كمحرفتر از سایرین است
بگذارید ابتدا پاسخها را بدهد. از فرزندتان بپرسید آیا معنای امید برایش
روشن است یا نه. در صورت لزوم، برایش بیشتر توضیح دهید. سپس به او بگویید
كه اگر میتواند هدف، راهها و اراده را در داستانی كه برایش میخوانید
مشخص كند.
راهبرد دوم: كامل كردن داستان
در این شیوه، شما بخشی از داستان را برای كودكتان میخوانید و از او
میخواهید تا قدم بعدی شخصیت داستان را حدس بزند. در چند نقطه حساس،
فرزندتان میتواند رفتارهای پرامید یا كمامیدی برای شخصیت اصلی داستان
برگزیند. سپس با دنبال كردن داستان بر اساس رفتاری كه انتخاب كرده است،
میتواند نتیجه انتخاب خود را ببیند.
هدف از داستاننویسی در این فصل، تا حدودی متفاوت است. در اینجا فرزندتان
تفكر پرامید را برای رسیدن به اهدافش بهكار میبرد.تاكنون با چند شیوه
تقویت امید آشنا شده و با فرزندتان كار كردهاید. این داستانها چكیده
آموختههایتان است. میتوانید صدای فرزندتان را ضبط كنید تا او درگیر نوشتن
نشود. پیش از شروع خلاصهای از مطالب را بیان كنید.
این روشها یعنی داستان خواندن، كامل كردن و داستاننویسی را می توانید
بارها بهكار ببرید. به فرزندتان بیاموزید در همه داستانهایی كه
میخواند،اجزای امید را پیدا كند. به این ترتیب، او علاوه بر لذت بردن از
مطالعه ، امید را در خود پرورش میدهد.
فصل دوازدهم: راهبردهای داستان برای كودكان بزرگتر و نوجوانان
شیوههای تقویت امید برای كودكان ده- یازده ساله به بالا، شبیه شیوههایی
است كه در فصل قبل در ارتباط با كودكان خردسال آموختید. تفاوت عمده در این
است كه كودكان بزرگتر بیشتر كارهای نوشتنی انجام میدهند.
راهبرد اول: داستان خواندن
تقویت امید در كودك بزرگتر، باز هم به عهده پدر و مادر است ولی در این
مرحله كودك خود میتواند داستانها را بخواند. از فرزندتان بخواهید كه
داستان را در خلوت یا با صدای بلند و برای دیگران بخوانند و به پرسشها
پاسخ بدهد. سپس درباره پاسخها به گفتگو بپردازید.
راهبرد دوم:كامل كردن داستان
پرسشهایی را مطرح كنید و با فرزندتان درباره پرسشها و پاسخها گفتگو
كنید. او باید تفاوت بین پاسخهای پرامید و كمامید را درك كند. سپس از
فرزندتان بپرسید شخصیت اصلی داستان از چه راههایی به هدفش رسید و چه
كارهایی كرد كه نشانگر ارادهاش بود؟
راهبرد سوم: داستاننویسی
با این شیوه، میتوانید همه دانشی را كه فرزندتان درباره امید بهدست
آورده، فعال سازید.
فصل سیزدهم: امید برای كودكان گرفتار
بهسختی تلاش كردهاید تا زندگی خوبی را برای فرزندتان فراهم آورید و
ناگهان متوجه شدهاید فرزندتان دچار گرفتاری شده است؛ معتاد شده، از مدرسه
گریزان یا دچار مشكلات قانونی شده است. یكی از دشوارترین تجربههای هر پدر
یا مادری، گرفتار بودن فرزند است. شما از او خشمگین و در عین حال نگران
آیندهاش هستید. چگونه چنین اتفاقی برای او پیش آمد؟ شما چه كار اشتباهی
كردید؟ آیا ممكن است همهچیز درست شود؟
كودكان و نوجوانان ممكن است دچار گرفتاریهای گوناگونی شوند. ما اعتیاد به
مواد مخدر یا گریزان بودن از مدرسه را انتخاب كردهایم. این دو مشكل در
میان طبقات گوناگون جامعه متداول است و نه تنها برای فرزندان خانوادههای
ازهمپاشیده، بلكه برای كودكان خانوادههای دقیق هم پیش میآید.
كودكان گرفتار- پدر و مادرهای گرفتار
تقریبا همه كارشناسان بر یك نكته توافق دارند. هر كودكی «بد» بهدنیا
نمیآید. در ضمن هیچ كودكی هم «خوب» بهدنیا نمیآید. اگرچه هر كودكی با
ویژگیهای خاص شخصیتی متولد می شود؛ یكی به سادگی برانگیخته میشود، دومی
آرام است، سومی خیلی گریه میكند، چهادمی خیلی میخندد و ...
نوزادان با همه تنوع شخصیتی، مانند یك لوح سفید آماده یادگیری درسهایشان
هستند. این درسها كودك را تشکیل میدهند و بیتردید پدر و مادر نقش مهمیدر
شكلگیری هویت كودك دارند.
نكته قابل توجه این است كه در جهان امروز بیشتر پدر و مادرها وقت كافی برای
تربیت دقیق فرزند ندارند و بنابراین، كودكان بسیاری از پرسشهایشان را با
دوستان و همسالانشان در میان میگذارند كه آنها نیز احتمالا پاسخ دقیق و
روشنی ندارند. برخی از روانپزشكان معتقدند كه دوستان كودك نقش اصلی را در
شكل دادن شخصیت او دارند. اگرچه دوستان بهخصوص در سنین نوجوانی بسیار مهم
هستند اما پدر و مادر میتوانند بر دوستانی كه فرزندشان انتخاب میكند،
نظارت داشته باشند.
برقراری ارتباط با كودكان گرفتار
ممكن است فكر كنید كه دیگر برای برقراری ارتباط با فرزند گرفتارتان دیر شده
است. بسیاری از پدر و مادرها نمیدانند در این شرایط چه میكنند. بیشتر
كودكانی كه دچار مشكل شدهاند انتظار دارند پدر و مادرشان با فهمیدن موضوع
عصبانی شوند. طبیعی است كه در چنین شرایطی بترسید و خشمگین، اندوهگین،
مضطرب و گیج شوید. اما اگر بتوانید با همه ناراحتی بدون آزردگی و در آرامش
با فرزندتان صحبت كنید، او را با رفتارتان غافلگیر میكنید و به احتمال
زیاد میتوانید گفتگوی پرمعنایی با او داشته باشید. پس بدون تعصب به سخنان
فرزندتان گوش كنید، ماجرا را از نگاه او ببینید و به او كمك كنید بفهمید چه
انتخابهایی كرده كه به این وضعیت دچار شده است.
كودكانی كه داروهای روانگردان استفاده میكنند
داروهای روانگردان ممكن است قانونی باشند یا غیرقانونی. این داروها از
طریق دهان، پوست، بینی یا ریه به بدن وارد میشوند. تنها ماده قانونی برای
جوانان غیر از داروهایی كه پزشك تجویز میكند، كافئین است كه در نوشابه،
چای، قهوه، شكلات و قرصهای كافئیندار یافت میشود. رایجترین ماده مخدر
مصرفی كودكان و نوجوانان، الكل و توتون است. پس از آن ماریجواناست كه به
شکل سیگار یا داخل پیپ كشیده میشود یا در تهیه شیرینی آن را بكار میبرند
و از طریق معده جذب میگردد.
بسیاری از افراد متخصص در زمینه اعتیاد، معتقدند كه پدر و مادرها باید در
برابر درخواست فرزندشان مبنی بر امتحان هر نوع ماده روانگردان قاطعانه
بایستند و بگویند «نه». در همان حال، پدر و مادر باید بتوانند به صراحت با
فرزندشان درباره مواد مخدر گفتگو كنند و به او اطلاع دقیقی بدهند. پپش از
اینكه با فرزندتان در این باره صحبت كنید، حتما اطلاعات دقیقی بهدست
آورید.
تفاوت استفاده با سوءاستفاده
یكی از تعاریف سوءاستفاده از مواد مخدر این است: استفاده از ماده به حدی
كه به سلامت استفاده كننده آسیب برساند. این تعریف بدی نیست اما در واقع،
استفاده از مواد مخدر در هیچ حدی قابل قبول نیست و پدر و مادر وظیفه دارند
این را برای فرزندشان روشن كنند.
لازم است این نكته را به یاد داشته باشید كه همواره قانونی را تعیین كنید
كه به آ»ن اعتقاد داشته باشید و عملی باشد. سپس توجه كنید كه هیچگاه قانونی
را كه گذاشتهاید، نشكنید و هیچ استثنایی قائل نشوید.
اگر فرزندتان موادی را امتحان كرده است یا بهطور مرتب مادهای را بهكار
میبرد ضمن آنكه باید قوانینی تعیین كنید، لازم است به فرزندتان فرصت دهید
تا به نظم جدید عادت كند. بیتردید فرزندتان مقاومت خواهد كرد و مشكلاتی
بین شما ایجاد خواهد شد. باید صبور باشید و مشكلات را درك كنید.
راههای تقویت امید برای پیشگیری
موثرترین شیوه پیشگیری از اعتیاد ارتباط خوب نوجوان با سایر اعضای خانواده
است. در این حالت فرزند شما كمتر تحت تاثیر همسالانش قرار میگیرد. یكی
دیگر از عوامل پیشگیری مرتب به مدرسه رفتن و علاقه به درس خواندن است.
اگر فرزندتان از مواد مخدر استفاده میكند و تصمیم گرفته است این كار را
كنار بگذارد، تفكر پرامید را در او تقویت كنید. راههای موثری برای درمان
اعتیاد وجود دارد. یكی از این راهها یادگیری «نه» گفتن است. فرزندتان
میتواند یاد بگیرد به پیشنهادهایی كه به او میشود، »نه» بگوید. راه دیگر،
پر كردن اوقات فراغت او با كارهای لذتبخش و هیجانآور است. شركت در
برنامههای ترك اعتیاد گروهی نیز بسیار موثر است.
كودكانی كه با مدرسه مشكل دارند
اگر فرزندتان از مدرسه غیبت میكند، با قاطعیت و آرامش با او روبرو شوید.
گریز از مدرسه میتواند با مسئله دیگری، مانند مصرف مواد مخدر، همراه باشد.
با او گفتگو كنید. از او درباره مشكلاتش بپرسید. بدون تعصب و با دقت، به
سخنان او گوش كنید.
راههای تقویت امید برای مشكلات مدرسه
اگر كودكتان از رفتن به مدرسه خوشش نمیآید، سعی كنید مدرسه رفتن را روز به
روز ببیند. فكر دوازده سال مدرسه رفتن، به او فشار میآورد. در ضمن، ببینید
چه بخشی از رفتن به مدرسه برای او از همه دشوارتر است. راههایی برای
دلپذیر كردن این كار پیدا كنید. اگر مسئله او تكالیف درسی یا دوستانش است
برایش معلم خصوصی بگیرید یا مهارتهای او را در دوستیابی افزارش دهید.
موقعیتش را درك كنید و به او كمك كنید تا راههایی برای حل مشكلش بیابد و
البته در صورت نیاز حتما به یك مشاور رجوع كنید.
ما معتقدیم كه نمیتوانید چیزی را كه ندارید به فرزندتان بدهید. در همان
حال كه با عشق و فداكاری، امید را در فرزندتان تقویت میكنید، امید خود را
نیز افزایش میدهید.
****